«پیتوک» در درام خود پتانسیلی دارد که برای تمام افرادی که تجربه زیستن در دهههای شصت و پنجاه را دارند، تداعیگر چیزهایی خواهد شد که ممکن است به راحتی متوجه علت این آشناپنداری نشوند.
«شادروان» در میان فراوان کمدی های به اصطلاح مبتذل که این سالها رشد فزایندهای نیز داشتهاند موفق شده است به شکلی متفاوت هم خنده را از مخاطبش طلب کند و هم منعکس کننده تلخی بخشی از واقعیتهای اجتماعی پیرامونمان باشد.
جعفر دهقان هم یکی از شمایلهای سینمای جنگ و دفاع مقدس است و حضور موفق و متعدد او در این زمینه، در کارنامهاش سنگینی میکند و خروج او از این قالب آشنا، کار راحتی نیست.
عروسکها گاه با سبقت گرفتن از بازیگران در زمینه محبوبیت و شهرت، در قلب کودکان و بزرگسالان چند دهه نفوذ میکنند.
پس از فیلم «دهلیز» بهروز شعیبی مسیری را در پیش گرفت که تا همین امروز هم تا حدودی غیرقابل پیشبینی است و به گواه همین راه پرفراز و نشیب میتوان او را فیلمسازی جسور و تنوعطلب قلمداد کرد.
وجود شباهت دو فیلم «شبی که ماه کامل شد» و «روز صفر» درخصوص فعالیتهای تروریستی عبدالمالک ریگی، بهندرت از حد یکیبودن نام کاراکترها فراتر میرود و این همان نکته مهمی است که ساخت متوالی این دو فیلم را به اتفاقی قابلتأمل تبدیل میکند.
شکیبایی ترکیب کمیابی بود از غریزه و تکنیک. همین نکته باعث میشد او از یک طرف بتواند تفاوتهایی ظریف و هوشمندانه در نقشآفرینیهایش ایجاد کند و از سوی دیگر بهترین گزینه برای بازی در طیف خاصی از نقشها باشد.
دوازدهمین شماره از ماهنامه صبا به استراتژی ساخت برنامههای نوروزی در تلویزیون پرداخته و دلایل افت عمومی محبوبیت این آثار در سالهای اخیر را بررسی کرده است.
ونتورا با وجود ملیت ایتالیایی، بیشتر بهعنوان یکی از ستارههای مرد سینمای فرانسه در جهان شناخته میشد و تقریباً بیشتر آثار درخشان کارنامهاش، ساخته فیلمسازان فرانسوی بود.
«زالاوا» فیلمی با فیلمنامه خوب، اجرای حسابشده و بازیهای بهیادماندنی است که از محدودههای رایج و تکرارشونده سینمای ایران فاصله گرفته و سعی میکند به محدودههایی عمیقتر نفوذ کند.