نادرمشایخی یکی از هنرمندان شناختهشده در عرصه موسیقی است که دراین سالها با سمتهای رهبری ارکستر، آهنگساز و مدرس موسیقی قدمهای ارزشمندی دراین حیطه برداشته است.
فیلم تلاش میکند به نوعی رابطه ناسالم جهان مدرن با طبیعت را به نوعی بازیابی کند و به نسل امروز شیوه زندگی با طبیعت را یاد دهد.
«نبودنت» را باید از نبودن و جای خالی برخی سوژهها در روایت و تصویر دنبال کرد. از تنهایی. از سکوت و غیاب!
علی رغم صداگذاری نامناسب، تعلیق در فیلمنامه به ویژه در قسمتی که خبر سقوط هواپیمای عراقی به شهرک کارکنان هوایی کرمانشاه میرسد، به تصویر کشیدن تلاشهای سربازان و مردم در کنار نظامیان با دکوپاژ خوب و ریتم مناسب، دکوپاژهای هوایی و تدوین سریع، همگی باعث تاثیرگذاری فیلم میشود.
ساختن انیمیشنی با کیفیت در ایران مدتی است که تبدیل به یک دغدغه شده است. «شمشیر و اندوه» یکی از تلاشهای قابل توجه در راستای این دغدغه است.
فیلم دارای نقاط برجسته فراوانی به ویژه در زمینه قابهای ناب و تصاویر عالی است که تماشاگر را با بردن به حال و هوای قدیم از خانه باغهای بزرگ گرفته تا انجمن شعر با شیشههای رنگی و کوچه و خیابانهای متعلق به آن دوران درگیر حس نوستالژی و حظ بصر عمیقی مینماید.
«مجنون» با یک فیلمنامه حساب شده قصه شهادت شهید زینالدین را قدم به قدم برای مخاطب به تصویر میکشد. «مجنون» استراتژی مشخص و سینماتیکی برای عروج شهدای جنگ ایران و عراق دارد.
ماجرای فیلم با فیلمنامه قوی و پرکشش، به خوبی رویای یک فیلمساز را به تصویر میکشد و با اشاره به فساد پشت صحنه قبل از انقلاب و غیراخلاقی بودن فیلمفارسی، اسم بردن از سینمای پاراجانف به عنوان شاعرانهترین سینمای جهان، فیلمهای هنری و تجاری را در تقابل با هم قرار میدهد.
سیاستگذاری اصلیاش مطرح کردن افسانههای کهن ایرانی و آشنایی مردم با این افسانهها بوده و اگر فصل سومی هم برای این سریال وجود داشته باشد قطعاً با همین رویکرد خواهد بود
معلوم نیست که مسئله و گره شخصیت «میرو» چیست؟ آیا میتوان با خرده داستانها و کشمکشهای ساده گرهافکنی را تا اواخر فیلم به تعویق انداخت؟ اگر تمایل رفتن «میرو» به جبهه و درخواست رضایت مادرش، نقطه عطف دوم فیلم است، نقطه عطف اول آن کجاست و چرا به اندازه آن قدرت ندارد؟