کارگردان/بازیگر، با تکیه بر تجارب و شناختش از کمدی موقعیت، تلاش دارد تا در اولین فیلمش، استانداردهای موجود در سینمای کمدی را رعایت و حتی در یکی دو سکانس ویژه، توانایی خودش را در جمع و جور کردن خوب کار به نمایش بگذارد و به نوعی به کمال مطلوبِ خوش بودن با فیلم برسد.
هنگامی که یک بحث مهم برای بازی با احساسات مخاطب مطرح میشود. مرز باریکی میان ژانر کمدی و ملودرام کشیده میشود. «شکار حلزون» با قرار دادن خود در این مرز ریسک بزرگی کرده است. ریسکی نافرجام و بیحساب!
فیلم سینمایی «دو روز دیرتر» به کارگردانی اصغر نعیمی روز اول جشنواره فیلم فجر روی پرده رفت اما نتوانست انتظارها را برآورده کند.
«اوج گرفتن» حال و هوایی درخشان دارد و پر است از رنگهای براق و روشن؛ درست همان چیزی که باید در یک فیلم دلگرمکننده و امیدبخش دیده شود.
ناپلئون؛فیلمی که دربارهی یکی از معروفترین شخصیتهای تاریخِ پرجنگِ بشر ساخته شده است و بیشتر فیلمی است عاشقانه. قصهی عشقِ ناپلئون به ژوزفین، فرانسه و به ارتش.
فیلم «برگهای افتاده» فیلمی در ظاهر ساده است و تنها دو کاراکتر اصلی دارد و تماشاگر در طول ۸۰ دقیقه ، به شناخت از این دو کاراکتر میرسد و به ارتباط آنها پی میبرد.
ویژگی هایی هست که خورشید آن ماه را قابل تامل می سازد. مهمترین آن، نقد فرهنگی است که زنان را در برابر هم می شوراند و مردانی که می توانند تبدیل به خونریزانی متحرک شوند.
همواره از سفیدی به نیکی و خوش یاد میکنیم و رنگ سفید را معادلی برای لحظههای خوبمان تفسیر میکنیم، اما اینجا سفیدی نکتببار است. چشم باز کردهای و دیدهای که وارد یخچال شدهای.
کلاوس اسم خاص و نام یکی از کاراکترهای انیمیشن است که قرار است تداعیگر شخصیت بابانوئل باشد از این رو میتوان کلاوس را بازنمایی قصه بابانوئل اسطوریای نامید.
در این نمایش مخاطب وقتی کاراکترهای سارا، سهراب و روانشناس را می بیند به آنها به عنوان یک «بدمن» نگاه نمیکند و ریشههای اتفاقاتی را که بر آنها گذشته درک میکند.