پریسا سادات خضرایی: با اضافهشدن تعداد فیلمهایی که بیشتر از هرچیز نگونبختی، خشونت، خیانت و مفاهیم تاریک را در قالب داستانهای متفاوت نمایش میدهند، سرنوشت قهرمانهای بااخلاق و ارزشها رو به سمت نابودی قرار میگیرد. علایق مخاطب همسو با سینما و قبلتر جامعه تغییر پیدا میکند و این ضدقهرمانها و شخصیتهای اصلی عاصی، مجرم و بدعاقبت هستند که فرمان را دست میگیرند و داستانها را از وجه تماتیک رو به سیاهی میبرند. بنابراین آن نوع فیلمهایی که در گذشته میدیدیم، جایشان را به فیلمهایی از جنس «ابد و یکروز»، «متری شیش و نیم»، «عرق سرد» و سیاهه بلندبالایی میدهند که هم مخاطب دارند، هم با استفاده از بازیگران خوب و کارگردانی درست، در مسیر درست فیلمسازی از نظر فرم قرار دارند. با سیدسهیل رضایی؛ کارشناس مسائل و تحولات اجتماعی و اقتصادی، درباره مختصات شمایل قهرمان در سینمای ایران، دلایل کمرنگ شدن آن، محبوب شدن ضدقهرمانها و همچنین پیشرفت خیانت و خشونت و بیاخلاقی در فیلمها، از منظر روانشناختی به گپوگفت نشستیم که در ادامه آن را به تفصیل میخوانید.
قبل از اینکه از نقطه صفر بررسی فیلم «جوکر»، جدیدترین اثر تاد فیلیپس را شروع کنیم، باید از نقطه زیر صفر به آن بپردازیم و نخ فرایند تبدیل کاراکتر جوکر بهعنوان یک شخصیت شبهاسطوره ای را به یک کاراکتر امروزی، بدوی و اجتماعی، دنبال کنیم تا بتوانیم به یک پاسخ تحلیلی دست یابیم و ببینیم آیا واقعا شخصیت جوکر در این فیلم همانی است که باید باشد؟ و وجوه تمایز اصلی و فرعی آن با دیگر جوکرهایی از کاراکتر جوکر که به نوعی تابو ساختند، چیست.
زینب تقوایی به بهانه تهیه کنندگی فیلم «سمفونی نهم» در بخشی از گفتگویش با ماهنامه «صبا» که تفصیلش در شماره پیش رو منتشر خواهد شد درباره برخی حاشیه ها و ابهام هایی که درباره حمایت از او وجود دارد به صورت شفاف پاسخ گفت.
از نویسندگی گرفته تا بازیگری را تجربه کرده است اما خودش معتقد است تخصص اصلی او کارگردانی است . پس از هزاران تیزر موفق تلویزیونی ، سیزده فیلم کوتاه و شش تله فیلم ، حالا اولین فیلم بلند سینمایی خود را ساخته است . « هزارتو » که منتقدان زیادی آن را مورد بحث قرار دادند ؛ ترابی اما معتقد است تعداد منتقد نماهای سینمای ایران از منتقدین باسواد و متخصص بیشتر است و بیشتر از آنکه از نقدهای منتشر شده چیزی یاد بگیرد متاسف شده است . ما هم در این گفتگو همه نقدهای منصفانه و غیرمنصفانه را وسط آوردیم تا با او مطرح کنیم و پاسخ هایش را بشنویم . آنچه می خوانید حاصل گفت و گو با کارگردان جوانی است که شور و حرارت فیلمسازی در او کاملا مشهود است .
بعضی از بازیگران هستند که خیلی کم فیلمنامه یا نقشی، توجهشان را آنقدری جلب میکند تا پاسخ مثبت بگویند و جلوی دوربین بروند، اما همان تعداد نقشهایی که پذیرفتند و بازی کردند، آنها را ماندگار کرده است. سعید راد یکی از آن بازیگرانی است که حساسیت و وسواس زیادی روی نقش دارد و پس از بازگشتش، در چند نقش خوب و قابل توجه بازی کرد؛ از «دوئل» تا «چ» و از «رضاخان» سریال «در چشم باد» تا همین «ترور خاموش» که نقشی نسبتا درونگرا، بسیار جدی و با سکوتهای طولانی را ایفا کرد و خودش را دوباره در جایگاهش ثبت کرد. سعید راد معتقد است که بعد از انتخاب نقش و قبل از هر چیز، گروه و فراهم شدن امکاناتی که سبب آسایش بازیگر میشود، موجب خروجی بهتری از پروژه میشود، اما وقتی یک بازیگر میپذیرد که در کنار یک گروه باشد باید با سختیها و نقاط ضعف آن کنار بیاید و نباید خودش را از گروه جدا کند. با سعید راد با محوریت «ستارههای دیروز، ستارههای امروز» و تفاوت جهانبینیهایش گفتوگوی مفصلی داشتیم که سرفصل موضوعات دیگری هم شد که نتیجهاش پیش روی شماست.
بهرام رادان یکی از آن بازیگرانی است که در نقاطی از کارنامهاش بازیهای درخشانی وجود دارد که غیر قابل کتمان است اما درمجموع ایفای چندین نقش، کارنامه پردرخششی ندارد و گواه این ادعا، عدم تمجید منتقدان در سالهای اخیر از بازی او و همچنین عدم اقبال چشمگیر مخاطب به صرف حضور او در یک فیلم سینمایی است.