سریال «جیران» کاری میکند که مخاطبی که به بهانه داستان عاشقانه یا روایتی تاریخی به سراغ آن آمده است، مسخشده روی مبل خانه بکشاند و صحنههای مبتذل را در تخدیریترین حالت ممکن مصرف کند.
محمد کارت با «یاغی» نشان داد که این توانایی را دارد تا راویِ زندگی پُر رنج آدمهای کف خیابان باشد؛ آدمهایی که انتخابهای زیادی ندارند و با کوچکترین اشتباه در مسیر تباهی قرار میگیرند.
بهتازگی پخش سه سریال جدید «روزی روزگاری مریخ»، «درمانگر» و «آفتاب پرست» در پلتفرمها آغاز شده است.
کارت در سریال «یاغی» تنها با غلو سعی کرده با استفاده از چند شخصیت لمپن به موقعیتهای منسوخ شدهای برسد که اغلب میتواند برای قشر جوان دیدنی باشد.
سریال «یاغی» را میتوان جزو سریالهایی دانست که آغازی گرم، پرشور، همراهیبرانگیز و موفق داشتهاند.
مرضیه برومند پس از وقفهای طولانی با عروسکهایی جدید با «شهرک کلیله و دمنه» به جهان فانتزی کودکان و نوجوانان برگشت.
تاکنون 12 قسمت از سری سوم ساخت ایران پخش شده و به جرات میتوان گفت یکی از ضعیفترین آثار تولید شده شبکه نمایش خانگی است و به سادگی یک برند موفق و محبوب را از بین بردند.
قسمت اول «یاغی» شاید بینقص نباشد اما از جنبههای مختلفی امیدوارکننده بهنظر میرسد: طرح داستانی کنجکاویبرانگیز و پرکشش، بازی متفاوت علی شادمان و امیر جعفری از جمله ویژگیهای بارز این قسمت محسوب میشوند.
شخصیت علیرضا در سریال «خسوف» در نهایت این نکته را دریافت کرد که راه رسیدن به قله پدرخواندگی نه هوچیگری و راه انداختن سروصدا بلکه استفاده از نقاط ضعف رقباست.