معلوم نیست که مسئله و گره شخصیت «میرو» چیست؟ آیا میتوان با خرده داستانها و کشمکشهای ساده گرهافکنی را تا اواخر فیلم به تعویق انداخت؟ اگر تمایل رفتن «میرو» به جبهه و درخواست رضایت مادرش، نقطه عطف دوم فیلم است، نقطه عطف اول آن کجاست و چرا به اندازه آن قدرت ندارد؟
«آغوش باز» یک تجربه متفاوت در مواجهه با کارگردانی به نام بهروز شعیبی است! این امر در بسیاری از سویههای فیلم رویت میشود.
در سینما ترفندهای زیادی برای جذب مخاطب و سرگرم کردن آن وجود دارد. «قلب رقه» از چند ترفند قابل توجه برای رسیدن به این امر استفاده کرده است.
فیلم «دست ناپیدا» با ریتم کند، بازیهای معمولی و داستانی فاقد کشمکشهای دراماتیک نمیتواند ارتباط خوبی با مخاطب برقرار کند و علاوه بر بعد ندادن به شخصیتها و فقدان نمایش انگیزه برای آنها، در تبدیل این موقعيت نمایشی به یک درام قوی موفق عمل نمیکند.
پرسش اینجاست که یک کارگردان وطنی تا چه اندازه مجاز است دست به چنین اقتباس و بازتولید حوادث روی داده در یک فیلم دیگر بزند؟ آیا در این صورت نباید به مخاطب توضیح دهد که این فیلم اقتباسی آزاد یا نعل به نعل از فیلم دیگری است؟
لیست فیلم های راه یافته به بخش چهل و دومین جشنواره فیلم فجر اعلام شد.
سینما را به مثابه ظرفی در نظر میگیرند که در آن سینما با تمام عرصههای دیگر علوم و دانش در ارتباط مستقیم واقع میشود.