در دورهای که خیلی از فیلمهای سینمای ایران به لوکیشنهای تکراری محدود شدهاند، «آتابای» نهتنها فیلمی است که در محیطی بکر میگذرد، بلکه از معدود فیلمهای ایرانی است که در آن فیلمساز با موفقیت توانسته برای ما جغرافیا بسازد.
«بیصدا حلزون» بیش از آنکه از منظر نوآوری در فیلمنامهنویسی و پختگی در داستانگویی اثری مهم و جریانساز باشد، که البته نیست، از منظر نکتهای که دست روی آن گذاشته است، فیلمی قابل بحث است.
در بخش سینمای جهان دوازدهمین شماره ماهنامه صبا به معرفی چند فیلم قابل پیشنهاد برای سلیقههای گوناگون پرداخته شده است.
«پیتوک» در درام خود پتانسیلی دارد که برای تمام افرادی که تجربه زیستن در دهههای شصت و پنجاه را دارند، تداعیگر چیزهایی خواهد شد که ممکن است به راحتی متوجه علت این آشناپنداری نشوند.
«شادروان» در میان فراوان کمدی های به اصطلاح مبتذل که این سالها رشد فزایندهای نیز داشتهاند موفق شده است به شکلی متفاوت هم خنده را از مخاطبش طلب کند و هم منعکس کننده تلخی بخشی از واقعیتهای اجتماعی پیرامونمان باشد.
وجود شباهت دو فیلم «شبی که ماه کامل شد» و «روز صفر» درخصوص فعالیتهای تروریستی عبدالمالک ریگی، بهندرت از حد یکیبودن نام کاراکترها فراتر میرود و این همان نکته مهمی است که ساخت متوالی این دو فیلم را به اتفاقی قابلتأمل تبدیل میکند.
«زالاوا» فیلمی با فیلمنامه خوب، اجرای حسابشده و بازیهای بهیادماندنی است که از محدودههای رایج و تکرارشونده سینمای ایران فاصله گرفته و سعی میکند به محدودههایی عمیقتر نفوذ کند.
«تیتی» ملودرامی است که آگاهانه از بسیاری الگوهای جوابپسداده سینمای ایران استفاده میکند تا به روایت داستان آرام خود بدون آنکه مخاطب دچار ملال شود، بپردازد.
یکی از فیلمنامهنویسان «مرد بازنده»، در گفتوگو با شماره دوازدهم ماهنامه صبا گفت: «مرد بازنده» پیشنهاد ما به سینمای ایران است. فضای تولید در سینمای ایران این است که نگرانی در مورد فروش فیلم ژانر وجود دارد.
فیلم «زالاوا» بدون استفاده از گریم و جلوههای ویژه خاصی و تنها با تمرکز بر باورهای ذهنی، سعی کرده است سوء استفادههای ناشی از باورهای ترسآفرین مردم را مورد توجه قرار دهد.