انیمیشن روبی گیلمن کراکن نوجوان از همان ابتدا با ظاهر ساده اما نسبتا جذابش و شخصیتهای جالب خودش بیننده را به خود جلب میکند. بااینحال روند داستان چیز جدیدی نیست و تلاش کرده است تا بدون خلاقیت از انیمیشنهای مشابه پیروی کند.
گربه چکمه پوش باید با ترس از مرگش مواجه شود و او باید با ترس تنهایی و مرگ مقابله کند و بالاخره تصمیم بگیرد تا با شخصی زندگی کند که او را دوست دارد.
انیمیشن «لیگ ابرحیوانات دیسی» به خوبی بچهها را سرگرم میکند اما اثری ساده به نظر میرسد و چندان سرگرمکننده برای کل خانواده نیست.
انیمیشن لوکا از پیکسار داستانی مشابه با بسیاری از آثار دیگر به تصویر کشیدهشده توسط این استودیو را روایت میکند؛ قصهی شخصیتی ماجراجو که میخواهد پای خود را جلوتر از حد و مرزها بگذارد.
انیمیشن«بچههای بد» در دو بُعد ساختاری ومحتوایی درخشان ظاهر شده و به استقبال جهانی از این محصول همین ابعاد قابل توجه ساختاری و محتوایی باشد.
در انیمیشن «لایتیر» یکی از مواردی که موجب میشود هواداران «داستان اسباببازی» به شدت از آن رنج ببرند، حس نشدن روح و هویت سحرانگیزِ جهان «داستان اسباببازی» در انیمیشن «لایتیر» است.
موسیقی متن انیمیشن «آدمهای بد» چنان پرتحرک و نشاط آور است که میتواند برای هر فیلم غیرکارتونی و همراه با بازیگران زنده نیز مناسب باشد.
رؤیای زنده شدن کاراکترهای کارتونی شاید برای ما زیاد جدی نباشد و در دسته خیالبافیهای دنیای کودکان قرار بگیرد اما ژاپنیها خیلی به این زنده شدن کاراکتر باور دارند.
انیمیشن هیلدا و پادشاه کوهستان یک پکیج سرگرم کننده و جذاب است که تلاش میکند تا ارزشهای خانواده و عشق مادرانه را نشان دهد.
«قرمز شدن» انیمیشنی است که سعی کرده برخی ملاحظات در بیان چالشهای دوران نوجوانی و بلوغ در دختران را کنار بگذارد و از چگونگی مواجه شدن با آنها بگوید.