هوتن شکیبا یکی از مصادیق اصلی صبر برای رسیدن به موفقیت است. او سالها در تئاتر مشق هنرمندی نوشت و روند تثبیت خود در سینما و تلویزیون را به آرامی سپری کرد.
سریال « شی هالک: وکیل دادگستری» اثر سرگرم کنندهای است که میتواند بیننده را برای لحظاتی با خود همراه کند، اما برای طرفداران هالک اثری بسیار ناامید کنند است و صرفا با اثری یک بار مصرف طرف هستیم.
خطوط داستانی فیلم «مبارز جایزه بگیر» مسطح، شخصیتهای گسترده و کلیشههای خستهکننده، بیننده را قبل از زنگ پایانی از فیلم جدا میکند.
تراویس در فیلم «راننده تاکسی» آدمی است که شبها در خیابانها ماموریت مشاهدهگریاش را انجام میدهد و روزها گزارشهایش را مینویسد؛ گویی که به این شکل یک «راهنمای پاکیزه سازی شهر» را تهیه و تدوین میکند.
سریال اسپانیایی «یک مسئله خصوصی» ترکیبی از ژانرهای مختلف در یک کوکتل قدیمی سرگرمکننده است.
هنگامی که جین کمپیون وارد دنیای سینما شد، کمتر کسی انتظار داشت که بتواند موفقیتی کسب کند اما برخلاف احتمالات، او نوع نگاهها را تغییر داد.
«پسر دلفینی» در تمام ویژگیهای فنی و تکنیکی یک انیمیشن بلند از کیفیت قابل توجهی برخوردار است اما مصداق تمامی از این باور قدیمی «مشکل سینمای ایران فیلمنامه است» است.
اگرچه منبع اصلی سریال «ناظر» واقعی است اما پیرنگ واقعی آنچه اتفاق افتاده تغییر کرده است و احساس میشود «ناظر» بیشتر به جهان «داستان ترسناک آمریکایی» تعلق دارد تا «داستان جنایی آمریکایی».
اولین فیلم بلند رومن پولانسکی، «چاقو در آب» تمام المانهای سینمای پولانسکی را در خود داشت. درباره روابط انسانی با برداشتی روانکاوانه. برخوردهایی که سوالهای اخلاقی زیادی را مطرح میکند.
«شریک زندگی» نه یک فیلم که کولاژی مجعول از تصاویر بیربط است که بر مبنای یک ایده خام و پردازش نشده کنار یکدیگر گذاشته شدهاند.