لودهبازی حداکثری در طول فیلم برای خنداندن تماشاگر به هر قیمت برگ برنده اطیابی در سالهای اخیر محسوب میشود که در فیلم انفرادی آن را میبینیم.
مطلبی درباره تعدادی از فيلمهای عجيب و غريبی كه شايد ديدنشان فقط در كن ممكن باشد منتشر شده است.
انیمه حباب، بیشاز هر چیز اثری عاشقانه است که در رسیدن به نقطهی پایان از خلاقیتهایی مثل پارکور در فضای تهاجمی یک ویرانشهر به هیجان لذتبخشی دست مییابد و جزو انیمههای باکیفیتی است که نباید لذت دیدنش را از دست داد.
فیلمنامه «بالا را نگاه نکن» در طعنهها و کنایههای سیاسی خود هوشمندی لازم را به خرج نمیدهد و همه چیز را تا فاجعه نهایی در سطح پیش میبرد.
«مجبوریم» فیلمی محترم و قابل قبول و جسور در نمایش انواع و اقسام مسائل و معضلات اجتماعی است.
در سومین روز از جشنواره کن، غیرمتعارفترین فیلم بنام EO (عر عر) ، تماشاگر را بیتفاوت نمیگذارد؛ اثری که به هیچ عنوان نمیتوان آنرا در ژانر مخصوصی قرار داد مگر ژانر سینما/جنون!
«پوست» در تعبیری هنرمندانه و تو در تو، ایهام دلپذیری ارائه میدهد از جهانِ آینهگونِ ما؛ جهانی که عملکرد و رفتارهایمان را در بازتابی غیرقابل پیشبینی به سمتمان منعکس میکند.
جاشوا روتکف از انترتینمنت ویکلی، فیلم «زمان آرماگدون» را کاوشی ظریف در یک موقعیت اخلاقیِ مرتبط با احساس گناه نامیده و آن را یک داستان نیویورکی کوچک اما تقریباً کامل دانسته است.
یکی از نویسندگان فیلمنامه «موقعیت مهدی» گفت: پرداخت زمینی شهدا در این سالها دیگر نکته تازهای نیست؛ با این کار، قهرمان را از آسمان میآوریم به روی زمین و مخاطب با آن همذات پنداری میکند.
دیوید الریچ از ایندیوایر یکی از طرفداران فیلم «تاپگان: ماوریک»، این فیلم را راضیکنندهترین اکشن تابستانی از زمان «مأموریت غیرممکن: فالآوت» میداند.