تشویق ۸ دقیقه‌ای پرشور و شوکه‌کننده فیلم «مثلث غم»/ فیلمی که ۱۵ دقیقه جنجالی دارد
تشویق ۸ دقیقه‌ای پرشور و شوکه‌کننده فیلم «مثلث غم»/ فیلمی که ۱۵ دقیقه جنجالی دارد

فیلم هجو اجتماعی روبن اوستلوند با سکانس ۱۵ دقیقه ای دریازده شدن شخصیت ها دل تماشاگران را در فستیوال کن برد.

«انفرادی»؛ لوده‌بازی برای خنداندن تماشاگر به هر قیمت
«انفرادی»؛ لوده‌بازی برای خنداندن تماشاگر به هر قیمت

لوده‌بازی حداکثری در طول فیلم برای خنداندن تماشاگر به هر قیمت برگ برنده اطیابی در سال‌های اخیر محسوب می‌شود که در فیلم انفرادی آن را می‌بینیم. 

«نگاهی به سه فیلم حاضر در بخش مسابقه»؛ از آهنگساز بزرگ تا حیوان مظلوم
جشنواره کن از دریچه صبا - 7
«نگاهی به سه فیلم حاضر در بخش مسابقه»؛ از آهنگساز بزرگ تا حیوان مظلوم

مطلبی درباره تعدادی از فيلم‌های عجيب و غريبی كه شايد ديدن‌شان فقط در كن ممكن باشد منتشر شده است. 

«حباب»؛ هیجان‌انگیز، پر تحرک و لذت بخش
«حباب»؛ هیجان‌انگیز، پر تحرک و لذت بخش

انیمه حباب، بیش‌از هر چیز اثری عاشقانه است که در رسیدن به نقطه‌ی پایان از خلاقیت‌هایی مثل پارکور در فضای تهاجمی یک ویران‌شهر به هیجان لذت‌بخشی دست می‌یابد و جزو انیمه‌های باکیفیتی است که نباید لذت دیدنش را از دست داد.

«بالا را نگاه نکن»؛ طعنه‌هایی فاقد هوشمندی
«بالا را نگاه نکن»؛ طعنه‌هایی فاقد هوشمندی

فیلمنامه‌ «بالا را نگاه نکن» در طعنه‌ها و کنایه‌های سیاسی خود هوشمندی لازم را به خرج نمی‌دهد و همه چیز را تا فاجعه‌ نهایی در سطح پیش می‌برد.

«مجبوریم»؛ محترم و جسور
«مجبوریم»؛ محترم و جسور

«مجبوریم» فیلمی محترم و قابل قبول و جسور در نمایش انواع و اقسام مسائل و معضلات اجتماعی است.

«عرعر»؛ غیرمتعارف‌ترین و جنون‌آمیزترین فیلم جشنواره
جشنواره کن ۷۵ از دریچه صبا _ ۶
«عرعر»؛ غیرمتعارف‌ترین و جنون‌آمیزترین فیلم جشنواره

در سومین روز از جشنواره کن، غیرمتعارف‌ترین فیلم بنام EO (عر عر) ، تماشاگر را بی‌تفاوت نمی‌گذارد؛ اثری که به هیچ عنوان نمی‌توان آن‌را در ژانر مخصوصی قرار داد مگر ژانر سینما/جنون!

«پوست»؛ ایهامی دلپذیر از جهان آینه‌گون ما
«پوست»؛ ایهامی دلپذیر از جهان آینه‌گون ما

«پوست» در تعبیری هنرمندانه و تو در تو، ایهام دلپذیری ارائه می‌دهد از جهانِ آینه‌گونِ ما؛ جهانی که عملکرد و رفتارهای‌مان را در بازتابی غیرقابل پیش‌بینی به سمت‌مان منعکس می‌کند.

«زمان آرماگدون»؛ یک قصه نیویورکی
جشنواره کن 75 از دریچه صبا – 5
«زمان آرماگدون»؛ یک قصه نیویورکی

جاشوا روتکف از انترتینمنت ویکلی، فیلم «زمان آرماگدون» را کاوشی ظریف در یک موقعیت اخلاقیِ مرتبط با احساس گناه نامیده و آن را یک داستان نیویورکی کوچک اما تقریباً کامل دانسته است.

برای ایجاد همذات‌پنداری در مخاطب، باید قهرمان را روی زمین بیاوریم
فیلمنامه‌نویس «موقعیت مهدی»:
برای ایجاد همذات‌پنداری در مخاطب، باید قهرمان را روی زمین بیاوریم

یکی از نویسندگان فیلمنامه «موقعیت مهدی» گفت: پرداخت زمینی شهدا در این سال‌ها دیگر نکته تازه‌ای نیست؛ با این کار، قهرمان را از آسمان می‌آوریم به روی زمین و مخاطب با آن همذات پنداری می‌کند.