اصغر یوسفی‌نژاد؛ غنیمتی بزرگ و قدرنادیده
اصغر یوسفی‌نژاد؛ غنیمتی بزرگ و قدرنادیده

اصغر یوسفی‌نژاد غنیمتی بزرگ برای سینما و ادبیات سینمایی ایران بود که پشت نجابت فراوانش نادیده انگاشته می‌شد.

بازیگری از دید محمد کارت همچون اجرای موسیقی است
عباس جمشیدی‌فر:
بازیگری از دید محمد کارت همچون اجرای موسیقی است

عباس جمشیدی‌فر در گفت‌وگو با ماهنامه صبا گفت: محمد کارت چیدمان بازیگری را مثل موسیقی می‌بیند. هر کدام از آن‌ها باید حول یک محور باشند و یک نت جدا داشته باشند تا ریتمی را اجرا کنند که محمد می‌خواهد.

با قلاب ماهیگیری نهنگ شکار نکنید!
نگاهی به مجموعه «بی‌نشان»؛
با قلاب ماهیگیری نهنگ شکار نکنید!

در این گزارش به بررسی سریال «بی‌نشان» به کارگردانی راما قویدل و تهیه ­کنندگی مرتضی رزاق کریمی پرداخته‌ایم.

«تصمیم به رفتن»؛ فیلمی که پس از پایان در ذهن ما ادامه می‌یابد
«تصمیم به رفتن»؛ فیلمی که پس از پایان در ذهن ما ادامه می‌یابد

«تصمیم به رفتن» فیلمی است که با وجود رئال بودن رگه‌هایی از کمدی تلخ نیز در جای‌جای فیلم دیده می‌شود و  پس از سکانس بی‌نظیر پایانی همچنان در ذهن مخاطب ادامه می‌یابد.

انیمیشن‌های ایرانی؛ بیم‌ها و امیدها
انیمیشن‌های ایرانی؛ بیم‌ها و امیدها

مروری بر کارنامه انیمیشن‌های سینمایی ایرانی طی دو دهه گذشته شده است که در ادامه مطالعه می‌کنید.

«تازه‌وارد»؛ معضل پرسش‌های بی‌پاسخ
«تازه‌وارد»؛ معضل پرسش‌های بی‌پاسخ

حسن حقیقی در مطلبی در سیزدهمین شماره از ماهنامه صبا به معرفی مجموعه‌ «تازه‌وارد» پرداخته است.

«کوزوو»؛ یک کمدی بی‌خطر
«کوزوو»؛ یک کمدی بی‌خطر

در ژانر کمدی فیلم «کوزوو» به‌دلیل رعایت اصول اخلاقی و پرهیز از لودگی می‌تواند یک نمونه قابل‌اعتنا برای دیده‌شدن در سینما باشد

«خیزش، غرش، آتش»؛ یک داستان تاریخی با شخصیت‌هایی اساطیری
«خیزش، غرش، آتش»؛ یک داستان تاریخی با شخصیت‌هایی اساطیری

در فیلم «خیزش، غرش، آتش» با داستانی تاریخی مواجهیم که دو شخصیت اساطیری را احضار می‌کند و آن‌ها را در دل شهری تحت تسلط بیگانگان در برابر هم قرار می‌دهد. 

«علف‌زار»؛ نمره قبولی با اندکی ارفاق
«علف‌زار»؛ نمره قبولی با اندکی ارفاق

تعدادی از منتقدان در سیزدهمین شماره از ماهنامه صبا نظرات کوتاه خود را در مورد فیلم «علف‌زار» بیان کرده‌اند که چکیده نظر این منتقدان را می‌توانید در ادامه مطالعه کنید.

رسول ملاقلی‌پور؛ هنرمندی که راهی جز فریاد زدن نداشت
رسول ملاقلی‌پور؛ هنرمندی که راهی جز فریاد زدن نداشت

مرحوم ملاقلی‌پور در آثارش گویی نمی‌تواند قالب فیلم را در یک وضعیت نرم و آرام تحمل کند، باید داد بزند و در پلان به پلان فیلم‌هایش این فریاد را به گوش جامعه برساند و هشدار و بیدارباش بدهد.