مرگِ پوراحمد از نگاه دیگران

روزگارِ بدون کیومرث

آن چه در این گزارش می خوانید گوشه‌ای از اظهارات هنرمندا ن درباره کیومرث پوراحمد است.


کیومرث پوراحمد از مهمترین فیلمسازان پس از انقلاب بود و در طی سال‌ها فعالیت حرفه‌ای با ساخت بیش از ۳۰ فیلم ارتباطی دوسویه با بدنه سینما داشت. پس از مرگ این هنرمند فقید، نام پوراحمد بار دیگر به شکلی پر رنگ بر سر زبان‌ها افتاد و این بار جلوه‌ای از او مطرح شد که نسبت به سینمای فعلی و برخی روابط نقدهای اساسی داشت. آن چه در ادامه می‌آید گوشه‌ای از اظهارات دیگران درباره اوست.

 

از کارمندی تا کارگردانی

کیومرث پوراحمد یک روز صبح تصمیم گرفت صدای ساعت را ببندد و قید کار در کارخانه ذوب آهن اصفهان را بزند و دنبال دلش را بگیرد و به عشق سینما راهی تهران بشود. او مانند بسیاری از هم‌نسلان ما از کودکی، ناخواسته در معرض سینما قرار گرفته و به نوعی مرض سینما به جانش افتاده و بشدت عاشق فیلم و سینما بود. بعد‌ها که کمی بزرگتر شد، به واسطه حضور برادر بزرگترش، منوچهر که آن زمان به عنوان بازیگر در سینما فعالیت می‌کرد، علایق او به سینما بیشتر هم شد و به تهران آمد و این در و آن در زد تا وقتی به عنوان دستیار در سریال «آتش بدون دود» در کنار نادر ابراهیمی مشغول به کار شد و این سرآغاز ورود او به فعالیت هنری بود.

احمد طالبی‌نژاد

 

نفرت از خون

«اتوبوس شب» را سیاه و سفید ساخت به یک دلیل اصلی. گفت می‌خواستم فیلمی ضدجنگ بسازم و نمی‌خواستم خون، به رنگ قرمز، به چشم مخاطب بیاید.

محمدرضا یزدان‌پرست

 

ما از هم مراقبت نمی‌کنیم

من باور دارم که پوراحمد پر از امید و زندگی بود اما نکته مهم این است که ما از یکدیگر مراقبت نمی‌کنیم. در این سال‌هایی که آقای پوراحمد فیلم ساخت خیلی دچار بی‌مهری شد و باید پرسید مگر قرار است تمام فیلم‌هایی که در این مملکت ساخته می‌شود کمدی و پرفروش باشد؟ چرا توجه نشد که ایشان دیدگاه نقادانه اجتماعی خود را دارد؟ «تیغ و ترمه» اولین فیلمی بود که من برایشان بازی کردم. یادم می‌آید منتقدها بسیار بی‌رحمانه فیلم را هو کردند و از سالن بیرون رفتند. همین‌ها باعث دل‌شکستگی می‌شود.

پژمان بازغی

 

فاصله طولانی میان آثار هنرمندان مستقل

خیلی از ماها فاصله طولانی بین آخرین فیلم‌مان تا الان هست، نمی‌دانم چه وضعیتی است که ما گرفتار شدیم. چه کسی باور می‌کند که این مرد خوش و بذله گو این‌گونه از میان برود؟! لابه‌لای تمام فیلم‌هایش شعف زندگی، امید و میل به زندگی را می‌دیدیم.اما نفهمیدم چرا این‌گونه شد؟

داریوش فرهنگ

 

تلخ‌ترین اتفاق سینما در چند دهه اخیر

ما با یک اتفاق مواجه شدیم که به نظر می‌آید تلخ‌ترین اتفاقی است که در چند دهه گذشته در سینما افتاده است. از بعضی موضوع‌ها باید بگذریم. دو نسل از مردم با آثارش زندگی کردند. باید به این نکته توجه کنیم که خیلی از مردم چشم امیدشان هنرمندان هستند؛ به هرحال همه چیز برای ناامیدی فراهم است اما باید به راه‌های دیگری فکر کرد.

محمدمهدی عسگرپور

 

 

مرگ پایان کار نیست

روزگار بدون کیومرث پوراحمد را داریم، سپری می‌کنیم. او حرفه‌ایِ سینما بود و رانت خوار نبود. رانت خواری‌اش بلیت مردم و مخاطبان تلویزیون بود. پوراحمد در درون مان هست و روزی نیست که به او و مرگش فکر نکنیم. با این حال مرگ پایان کار نیست و مرگ آغاز زندگی در فکر و ذهن دیگران است.

سیروس الوند

 

ایرانی‌ترین فیلمسازان ایران

مرگ کیومرث پوراحمد یکی از دردناکترین اتفاق‌های سینمای ماست، اولین بار که این خبر را خواندم، مدام خبرهای تکراری را می‌خواندم تا شاید تکذیب شود ولی نشد. یک نکته خیلی باارزش درباره آقای پوراحمد این بود که به رمزگشایی از حرفهایش نیاز نبود. به دلیل نوع رفتار و دست دادن و در آغوش گرفتنش احساس صمیمیتی خاص به آدم می‌داد. این ویژگی او بود که آدمها را به عنوان آدم نگاه می‌کرد. برای من مرگ علی حاتمی هم چنین حسی داشت و انگار ریشه هر دو در کارهایشان یک جور است. مرگ این دو به عنوان ایرانی‌ترین فیلمسازانی که می‌شناسم، برایم غم‌انگیز بود و فکر نمی‌کنم نمونه و مشابهی در این دوران رقابت‌ها و ناخالصی‌ها همچون کیومرث پوراحمد پیدا شود.

اصغر فرهادی

 

مجید خوش شانس بود

«قصه‌های مجید» همچنان سرافزار بود. مجید شانس آورد، من شانس آوردم، تلویزیون شانس آورد که چنین فرد ناب و درجه یکی سریالی را که پر از نکته‌های اخلاقی و آموزشی و پر از مهربانی و صداقت است، ساخت. این سریال حاصل زندگی و ذهن پوراحمد بود که با مجید همراه شد. شاید هرکس دیگری این سریال را می‌ساخت، مجید چنین خوش‌شانس نمی‌بود.  کیومرث پوراحمد عین بچه‌ها بود، بچه‌ای بود که فقط بزرگ شده بود. او خلاقیت، صداقت و صمیمیت و حس کودکی داشت، خوشحال بود اما گاهی تند و تلخ می‌شد و خیلی تلخ اما بچه‌ای ساده و صمیمی و مهربان بود و از هیچ‌کس کینه‌ای نداشت.

هوشنگ مرادی کرمانی

 

روایتِ بدون شعار زندگی

مرگ کیومرث کمر خانه سینما را شکست، مرگ کیومرث پوراحمد کمر ما را شکست. او هنرمندی تمام عیار بود که صداقت، شجاعت و جسارت کم نظیری داشت و گرچه آدم نازک دلی بود و در گاهی اوقات آسمان خودش همچون ابر بهار می‌شد اما بلافاصله این آسمان دوباره آفتابی می‌شد.  اثر بدیع و بسیار پرطرفدار «قصه‌های مجید» کیومرث پوراحمد یک شاهکار تمام عیار بود و به عنوان یک کارگردان سینما هیچ وقت جسارت نداشتم که این قدر واقعی بتوانم وقایع تاریخی و اجتماعی کشورم را در یک اثر درخشانی به نام «قصه های مجید» ثبت کنم. یک اثر بدون شعار درباره عشق با لحن و طنازی ویژه کیومرث پوراحمد که عمیق‌ترین اندیشه‌ها را از دریچه قصه‌های مجید به رخ مخاطبان می‌کشید.

مرضیه برومند

 

یک عصیانگر واقعی

کیومرث روحیه بسیار بزرگ و مهربان و دوست داشتنی داشت که از شرایط پیرامونی ما هم ناراحت بود. او یک عصیانگر واقعی بود و به خاطر شرایط از زمین و زمان انتقاد می‌کرد.

کیانوش عیاری

 

 

کلید واژه:
گروه بندی: اخبار , ویژه ها

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است