به مناسبت پخش فیلم تازه پارک چان ووک، با نام «وقت رفتن» [یا «تصمیم به رفتن»] مروری بر کارنامه هنری او شده است که در مطلب زیر میخوانید.
گروهی از مخالفان فیلم «پینوکیو» لزوم بازسازی این فیلم بدون افزودن ظرافتهای داستانی تازه و اتکای کامل بر همان اتفاقات قدیمی و آشنا برای مخاطب امروز را محل نقد میدانند.
ژانلوكگدار، يكي از سياسيترين سينماگران تاريخ سينماست و اتفاقاً در رويكرد سياسي، بسيار راديكال و تندرو و معترض است.
ژان لوک گدار، نامی انقلابی در فیلمسازی مدرن غرب اروپاست و کارنامه کاری او در حقیقت، بسیار عظیم و متنوع است.
«تصمیم به رفتن» فیلمی است که با وجود رئال بودن رگههایی از کمدی تلخ نیز در جایجای فیلم دیده میشود و پس از سکانس بینظیر پایانی همچنان در ذهن مخاطب ادامه مییابد.
در فیلم «خیزش، غرش، آتش» با داستانی تاریخی مواجهیم که دو شخصیت اساطیری را احضار میکند و آنها را در دل شهری تحت تسلط بیگانگان در برابر هم قرار میدهد.
تازهترین ساخته والتر هیل به نام «مرده برای دلار» در جشنواره ونیز با واکنش نسبتا مثبت منتقدان روبهرو شد.
نمایش «ارواح اینیشرین» مارتین مکدونا در جشنواره ونیز با ستایش همهجانبه منتقدان روبهرو شده است و او با ورود به عرصه سینما ثابت کرد که تواناییهایش محدود به حوزه تئاتر نیست.
دارن آرونوفسکی همواره فیلمساز پر سر و صدایی بوده و نمایش هر فیلم او واکنشهای فراوانی را در میان منتقدان ایجاد کرده است. «نهنگ»، تازهترین ساخته آرنوفسکی هم پس از نمایش در جشنواره ونیز شرایط مشابهی را به وجود آورده است.
«دوک» که یک کمدی – درام و به روایتی کمدی سیاه تلقی میشود، به گونهای کمپتون بانتون را به تصویر کشیده که انگار او یک چهره هنری است.