«پوست» در تعبیری هنرمندانه و تو در تو، ایهام دلپذیری ارائه میدهد از جهانِ آینهگونِ ما؛ جهانی که عملکرد و رفتارهایمان را در بازتابی غیرقابل پیشبینی به سمتمان منعکس میکند.
جاشوا روتکف از انترتینمنت ویکلی، فیلم «زمان آرماگدون» را کاوشی ظریف در یک موقعیت اخلاقیِ مرتبط با احساس گناه نامیده و آن را یک داستان نیویورکی کوچک اما تقریباً کامل دانسته است.
یکی از نویسندگان فیلمنامه «موقعیت مهدی» گفت: پرداخت زمینی شهدا در این سالها دیگر نکته تازهای نیست؛ با این کار، قهرمان را از آسمان میآوریم به روی زمین و مخاطب با آن همذات پنداری میکند.
دیوید الریچ از ایندیوایر یکی از طرفداران فیلم «تاپگان: ماوریک»، این فیلم را راضیکنندهترین اکشن تابستانی از زمان «مأموریت غیرممکن: فالآوت» میداند.
عناصر فانتزی «همسر چایکوفسکی» به آن کمک میکنند تا به اندازه زمستان روسیه تلخ و تیره نشود اما این فیلم کماکان بیرحم و سرد و بیپروا است.
«شادروان» بیش از هر چیز محفل هنرنمایی بازیگرانش است به طوری که سینا مهراد و بهرنگ علوی شاید بهترین نقشآفرینی کارنامه خود را اجرا میکنند و سه بازیگر زن این فیلم نیز همگی نمونهای از بهترین بازیهای کارنامه خود را ارائه دادهاند.
«لامینور» از چند مشکل بزرگ رنج میبرد؛ برخی از قسمتهای فیلم لوس و تصنعی و برخی از خردهداستانها رهاشده بهنظر میرسند.
انیمیشن هیلدا و پادشاه کوهستان یک پکیج سرگرم کننده و جذاب است که تلاش میکند تا ارزشهای خانواده و عشق مادرانه را نشان دهد.
به گفته جوردن مینتزر در هالیوود ریپورتر «برش نهایی» فیلمی است که نشان میدهد چطور تصاویر ترسناک فیلمها ساخته میشوند؛ این فیلم درست مثل نسخه اصلی، روی «لذتهای گناهآلود» سینمادوستان انگشت میگذارد.
شهر گمشده با وجود حضور بازیگران مطرح هالیوود فیلمی پیش پا افتاده است؛ این فیلم خود را خیلی جدی نمیگیرد زیرا دقیقاً میداند چیست، یک فیلم دور ریختنی.