«بهشت تبهکاران» دارای ضعفهایی عدیدهای نیز هست که برخی از آنها ریشه در قصه مطول و پر اطناب آن دارد. اگر پلات این قصه را با جزئیات شرح دهیم، متوجه جزئیات فراوانی در آن میشویم که برای پرداخت درست هر یک از این موارد در یک بستر دراماتیک، مصائب عدیدهای پیش روی نویسنده و کارگردان وجود خواهد داشت.
علی رغم صداگذاری نامناسب، تعلیق در فیلمنامه به ویژه در قسمتی که خبر سقوط هواپیمای عراقی به شهرک کارکنان هوایی کرمانشاه میرسد، به تصویر کشیدن تلاشهای سربازان و مردم در کنار نظامیان با دکوپاژ خوب و ریتم مناسب، دکوپاژهای هوایی و تدوین سریع، همگی باعث تاثیرگذاری فیلم میشود.
ساختن انیمیشنی با کیفیت در ایران مدتی است که تبدیل به یک دغدغه شده است. «شمشیر و اندوه» یکی از تلاشهای قابل توجه در راستای این دغدغه است.
فیلم دارای نقاط برجسته فراوانی به ویژه در زمینه قابهای ناب و تصاویر عالی است که تماشاگر را با بردن به حال و هوای قدیم از خانه باغهای بزرگ گرفته تا انجمن شعر با شیشههای رنگی و کوچه و خیابانهای متعلق به آن دوران درگیر حس نوستالژی و حظ بصر عمیقی مینماید.
بابک و افسانه زن و شوهری هستند که هر کدام در دنیایی متفاوت از هم زندگی میکنند، تنها پیوند مشترک این زن و مرد فرزندی است که قربانی این بزمگاه قرار گرفته است. یکی از مهمترین نکات کلیدی در روایتگری به سبک مینیمال پیوند خرده پیرنگهایی است که به صورت موازی از شخصیتها بدون تلاقی معنیدار روایت میشود.
پیروز ارجمند یکی از موسیقیدانان معاصر و صاحب نام کشور است.
«مجنون» با یک فیلمنامه حساب شده قصه شهادت شهید زینالدین را قدم به قدم برای مخاطب به تصویر میکشد. «مجنون» استراتژی مشخص و سینماتیکی برای عروج شهدای جنگ ایران و عراق دارد.
بد نبود نویسنده فیلمنامه «بهشت تبهکاران» نیز در طراحي شخصیتهای قدیمی و نگارش گفتگوهای ایشان دقت بیشتری به خرج میداد تا حس و حال آن دوران را بهتر انتقال دهد.
ماجرای فیلم با فیلمنامه قوی و پرکشش، به خوبی رویای یک فیلمساز را به تصویر میکشد و با اشاره به فساد پشت صحنه قبل از انقلاب و غیراخلاقی بودن فیلمفارسی، اسم بردن از سینمای پاراجانف به عنوان شاعرانهترین سینمای جهان، فیلمهای هنری و تجاری را در تقابل با هم قرار میدهد.
معلوم نیست که مسئله و گره شخصیت «میرو» چیست؟ آیا میتوان با خرده داستانها و کشمکشهای ساده گرهافکنی را تا اواخر فیلم به تعویق انداخت؟ اگر تمایل رفتن «میرو» به جبهه و درخواست رضایت مادرش، نقطه عطف دوم فیلم است، نقطه عطف اول آن کجاست و چرا به اندازه آن قدرت ندارد؟