بازتولید شادی را میتوان از مهمترین مولفههای برنامهسازی رسانهای در حوزه سرگرمی دانست که در برنامه «مهمونی» در نهایت دقت و ظرافت به کار گرفته شده است.
محمود گبرلو گفت که تماشاگر سینما پول بلیط نمی دهد که تماشاچی فرم و تکنیک باشد بلکه برای یک قصه ی خوب به سینما می رود تا سرگرم شود.
پوریا رحیمی سام مسیر آهسته و پیوستهای را پشت سر گذاشته و انتخابهای وسواسی معقول داشته است که همین موجب رشد محسوس در کارش شده است.
فیلم پیمانکار داستانی غیر منطقی را به جلو میبرد و طبق انتظار پایانی ناامید کننده را نیز به مخاطب ارائه میکند.
«مرد بازنده» هیولایی است که با سرمای خفقان آورش تماشاگر را میبلعد و در انتها او را در وضعیت بلاتکلیف رها میکند.
سریال سوءظن، سریالی هیجانی است که روی موج اعتراضات جهانی سوار شده و به جریانهایی که منجر به تضییع حقوق توده مردم میشود پرداخته است.
«روز صفر» باتوجه به شاخصههای سینمای ایران اثری قابلقبول است که اگر ضعف فیلمنامهای اش برطرف میشد، اکنون میتوانستیم از داشتن یک فیلم سینمایی منطبق با معیارهای جهانی به خود ببالیم.
ایلیا سلیمان، پس از ساخت سهگانه سینمایی تحسینشدهاش با فیلم «این باید بهشت باشد» به عنوان نماینده فلسطین به آکادمی اسکار معرفی شد و بار دیگر به مرور مفاهیم مورد توجه خود پرداخت.
سریال «نوبت لیلی» علاوه بر عنوانی خوشساخت به استعدادهای سینمای ایران فرصت داده است تا خودشان را ثابت کنند.
«مرگ روی نیل» فیلمی است که به آرامی رماناش حرکت میکند و دست به خلق پوآرویی متفاوتتر زده است.