ایدهی داستانی انیمیشن «هتل ترانسیلوانیا:دگرگونی » در هیچ بخشی از فیلمنامهی شلختهی آن به پرداخت ویژهای نمیرسد.
«بی مادر»اثری ملودرام با داستانی نسبتاً تلخی است و کارگردان فیلم به خوبی میدانسته برای درست از کار درآمدن حس و حال فیلم باید به سراغ بازیگرانی برود که با بازی متفاوتشان بتوانند حس و حال فیلم را درست از کار در بیاورند.
«بعد از رفتن»؛داستانی عاشقانه که در آن مفاهیم اخلاقی مانند عشق و ایثار و فداکاری به شکل متفاوتی در آن عرضه میشود و کارگردان میکوشد از دل یک داستان تکراری روایت متفاوتی بیرون بکشد.
پرداختن به اساطیر چینی که بخش مهمی از داستان انیمیشن را تشکیل میدهد، انیمیشن تلاش میکند تا به مواردی مثل خانواده، دوستی و دوست داشته شدن توسط دیگران بپردازد.
فیلمنامه آخرین تولد فیلمنامه به شدت ملتهبی است و این التهاب مدام اوج میگیرد. محمودی موفق شده این فیلمنامه ملتهب را با تکیه بر دکوپاژی دقیق به خوبی اجرا کند و تماشاگر را تا آخرین لحظه نگران وضعیت و فرجام شخصیتهای فیلم نگه دارد.
یکی از اتفاقات مثبتی که میتواند برای طراحی داستان در سینمای کودک رقم بخورد استفاده از داستانها و افسانههای کهن فارسی است. در اکثر آثار این ژانر مشاهده میکنیم که تهیهکنندگان و سازندگان تلاش میکنند برای هر چه جذابتر از کار درآمدن فیلمهای خود از فرهنگ بومی ایران استفاده کنند.
با نگاه طبیعی و اصیل، فیلمنامهی گولدهیبر، آریالا بارر و جردن سیول، بهجای اینکه به انفعال ریاکارانهی آثار بیمزهی این سالهای سینمای جریان اصلی آمریکا رو بیاورد و در انتها، از موضع مسئلهسازش عقب بکشد، با جمعبندی بسیار جسورانهای به پایان میرسد.
انیمیشن«مومیایی ها» به هدف خودش که جذب کودکان باشد میتواند برسد و شاید حتی بتواند یک خانواده را سرگرم کند، اما قرار نیست کار خاصی را که شاید ازش انتظار داشته باشیم، انجام دهد.
سازندگان «قلب سنگی»صرفا با تماشای فیلمهای اکشن جاسوسی مثل سری مأموریت غیر ممکن، یک داستان کلی نوشتهاند و بهخوبی نتوانستهاند ایدهها را کامل اجرا کنند.
جدیدترین اثر پنهلوپه کروز درامی خانوادگی و روانشناسانه است. نمایشی دربارهی بحرانهای ویرانکننده. کشمکشهایی بیرونی که به کشمکشهای درونی هولناکی تبدیل میشوند و اوضاع را از آنچه که هست، سختتر میکنند.