«با خانوادهی ریکاردو بودن» یک کمدی موقعیت پیشگام است که میتواند تماشاگر را سرگرم کند.
لیلا حاتمی در فیلم «تصور» یکی از خاصترین و به یادماندنیترین بازیهای کارنامه سینماییاش را ثبت کرده است.
حوادث بعضا بیمنطق در یک سوم پایانی فیلم «شادروان» و پایانبندی که همه امیدها را به یأس مبدل میکند باعث میشود تا این فیلم در ردیف آثاری که صرفا برای یکبار دیدن مفید است، قرار گیرد.
«طوفان بینهایت» با وجود شروع خوب رفتهرفته تبدیل به فیلمی خستهکننده میشود به گونهای که ایدههای خوب در بطن فیلم یخ میزنند.
بازتولید شادی را میتوان از مهمترین مولفههای برنامهسازی رسانهای در حوزه سرگرمی دانست که در برنامه «مهمونی» در نهایت دقت و ظرافت به کار گرفته شده است.
محمود گبرلو گفت که تماشاگر سینما پول بلیط نمی دهد که تماشاچی فرم و تکنیک باشد بلکه برای یک قصه ی خوب به سینما می رود تا سرگرم شود.
پوریا رحیمی سام مسیر آهسته و پیوستهای را پشت سر گذاشته و انتخابهای وسواسی معقول داشته است که همین موجب رشد محسوس در کارش شده است.
فیلم پیمانکار داستانی غیر منطقی را به جلو میبرد و طبق انتظار پایانی ناامید کننده را نیز به مخاطب ارائه میکند.
«مرد بازنده» هیولایی است که با سرمای خفقان آورش تماشاگر را میبلعد و در انتها او را در وضعیت بلاتکلیف رها میکند.
سریال سوءظن، سریالی هیجانی است که روی موج اعتراضات جهانی سوار شده و به جریانهایی که منجر به تضییع حقوق توده مردم میشود پرداخته است.