فیلمی در آمیخته با عطر و موسیقی
فیلمی در آمیخته با عطر و موسیقی

مقدم‌دوست در تازه‌ترین ساخته سینمایی خود به قلم حسین حسنی، سراغ قصه زندگی علی مرد جوان عاشق عطر و عطرسازی رفته و برشی نه چندان بلند از آن ارائه می‌کند.

دو عارف پیچیده در هزارلای روایت‌های ساختگی
دو عارف پیچیده در هزارلای روایت‌های ساختگی

فیلم سینمایی «مست عشق» فیلمی است در ستایش عشق؛ در حقیقت این اثر بیش از آنکه درباره داستان، روابط و روایت‌های منتسب به شمس و مولانا در آن برهه تاریخی باشد فیلمی در وصف عشق است.

نوروز فیلمی برای صلح
نوروز فیلمی برای صلح

فیلم نوروز برای تقویت صلح آمده و روی صحبتش با کودکان و نوجوانان کشورهاست و به شکل نمادین نوجوانان هر کشور را مؤثر در برقراری صلح معرفی می‌کند.

نیلگون فیلمی ناموفق با چهره‌های گیشه پسند
نیلگون فیلمی ناموفق با چهره‌های گیشه پسند

فیلم «نیلگون» در بحث دیالوگ نویسی با مشکلی جدی روبه‌رو شد و این مساله تبدیل به دلیلی محکم برای شکست این فیلم شده است.

مناظرات هیزم تنور نیست!
مناظرات هیزم تنور نیست!

هدف برگزاری مناظرات آگاه شدن بیشتر مردم در جهت انتخاب کاندیدای مورد نظر است و اگر قرار باشد مناظرات برای گرم شدن تنوری برگزار شود از قبل مشخص است که هیزم این تنور در جای دیگر آماده شده و در سطح مناظرات سوزانده می‌شود.

رسانه نامی بلند و نویسندگانی چیره‌دست!
رسانه نامی بلند و نویسندگانی چیره‌دست!

خبرنگاران و دبیران مجموعه رسانه ای صبا به مناسبت روزخبرنگار دست به قلم شده‌اند.

«جانور»؛اثری درباره پیشرفت هوش مصنوعی
«جانور»؛اثری درباره پیشرفت هوش مصنوعی

«جانور»قصه‌ای را در دنیایی پیشرفته و تکنولوژیک در سال ۲۰۴۴ تعریف می‌کند. زمانی‌که هوش مصنوعی بسیار پیشرفت کرده و تقریبا به‌تمامی جای انسان را در دنیای توسعه‌یافته گرفته است.

«لاله کبود»؛فیلمی با دغدغه‌های فیلمساز
«لاله کبود»؛فیلمی با دغدغه‌های فیلمساز

فیلمِ لاله‌ی کبود، فیلمی‌با دغدغه‌های فیلمساز از سینمای دوره‌ای خاص. برای همین است که موسیقی پایانی، تمِ کارهای اسفندیار منفرد زاده را تداعی می‌کند، که در سازبندی دوباره انگار کش آمده و حال و هوایی مدرن پیدا کرده.

«زخم کاری»؛سریالی کاملاً عامه پسند
«زخم کاری»؛سریالی کاملاً عامه پسند

«زخم کاری 3»یک درام فلسفی و روانشناختی فاخر نیست، بلکه یک سریال کاملاً عامه پسند است که البته در جذب مخاطب عام بسیار موفق عمل کرده‌است.

«زنانی که با گرگ‌ها دویده‌اند»؛اثری درباره کهن الگوهای زنانه
«زنانی که با گرگ‌ها دویده‌اند»؛اثری درباره کهن الگوهای زنانه

«زنانی که با گرگها دویده اند» از همان ابتدا و با نام خود مخاطب آشنا را به سمت اثر «کلاریسا پینکولا استس » سوق میدهد و این گمان را ایجاد میکند که با حداقلهای اثری درباره کهن الگوهای زنانه روبرو است.