پیشمرگ به کارگردانی علی غفاری، روایتی از بخشی از زندگی شهید سعید قهاری است، اما روایت آن دچار مشکلات ساختاری جدی است.
ماریا به کارگردانی مهدی اصغری ازغدی، روایتگر زندگی یک فیلمساز جوان است که در روز عروسیاش با حادثهای عجیب مواجه میشود: دختری از روی پل خود را روی ماشین او پرت کرده و به کما میرود.
فیلم «رها» نه از منظر یک فیلم نامه قصه گو با داستان جذاب و تعلیقهای بینظیرش بلکه به گمان من به دلیل پرداختن به زندگی یک طبقه اجتماعی گرفتار شده در بحرانهای اقتصادی-اجتماعی که در حال سقوط است حائز اهمیت است.
محیطزیست، تنها یک موضوع فرعی یا پسزمینهای برای روایت داستانها نیست؛ بلکه یک بحران جهانی و ملی است که نیازمند آگاهیبخشی، مشارکت عمومی و تغییر نگرشهای عمیق در جامعه است.
ناتوردشت به کارگردانی محمدرضا خردمندان، داستان گم شدن یک دختربچه را با الهام از رویدادی در یکی از روستاهای استان گلستان و در منطقهای بومی به تصویر میکشد.
حاتمیکیا که پیشتر در ژانرهای جنگی و سیاسی فعالیت داشته، این بار به سراغ یک قصه تاریخی و مذهبی به نام موسی کلیم الله رفته است.
فیلم بازی را بکش به کارگردانی محمدابراهیم عزیزی، بر اساس یک رویداد واقعی ساخته شده است.
فیلم ناتور دشت اثری است که میتوان آن را تحسین کرد، چرا که به سراغ موضوعی مهم اما کمتر دیدهشده رفته است: زندگی پرچالش محیطبانان.
یکی از موضوعات محوری داستان فیلم مرد آرام، کودک همسری است. اگرچه در انتهای فیلم که حالتی نمادگونه پیدا میکند، کارگردان عملا کودک همسری را کنار میگذارد، اما مسیر حرکت فیلم چیز دیگری را نشان میدهد.
حضور در جشنواره فیلم فجر امسال تجربهای دوگانه بود؛ از یکسو، رویدادی که مهمترین ویترین سینمای کشور محسوب میشود، و از سوی دیگر، صحنهای از مصرف بیرویه و تولید زبالههایی که بیشتر ناشی از بستهبندی مواد غذایی بودند.