حمید جبلی برای ما با شخصیتهای کپل و کلاهقرمزی و پسرخاله شروع شد و آنقدر برایمان اهمیت دارند که اگر سالیان سال هم بگذرد، نه صدایشان از ذهنمان خارج میشود و نه میتوانیم آنها را فراموش کنیم.
در فیلم «قرمز شدن» همهچیز خیلی سریع، با زبانی ساده، پیش میرود تا در نهایت به این پیام مهم برسیم که کمالگرایی آفت زندگی شاد و آرام است.
کمپبل همیشه کارگردان متوسطی بوده و شاید درنهایت او فقط بلد باشد فیلم جیمز باند خوبی بسازد با این وجود فیلم «حافظه» در عمل حرف زیادی برای گفتن ندارد.
فیلم «پسران دریا» یک درام نوجوانانه درباره دوران بلوغ است که به واسطه تغییر جغرافیا همه شمولی یافته است.
تازهترین نمونه حرف زدن با غذاها را میتوان در فیلم «حوض نقاشی» مازیار میری دید.
«مرد بازنده» علیرغم تازگی در انتخاب قهرمان و بستر درام، کارگردانی همواره حساب شده و استاندارد مهدویان، بازی های خوب تأمل بازیگران، در رقابت با خود مهدویان عقب می ماند.
با شمارش و نوع جانمایی و چینش برخی از صحنهها در فیلمنامه میتوان به این نتیجه رسید که «روز صفر» ساختاری کلاسیک دارد، اما از نوع ناقص.
بحث تغییر کاربری سینماها پس از شیوع گسترده ویروس کرونا، به یکی از نگرانیهای جدی سینمای ایران تبدیل شد.
«فرزندان بشر» یک فیلم آخرالزمانی با مایههای علمی تخیلی است که با ساختار واقعگرا در بستر داستانی آخرالزمانی از ترسهای در کمین آینده بشر چشم اندازی هراسناک پدید آورده است.
شاید برگ برنده «آتابای» در نگاه طنزآلود و چخوفی، حتی به موقعیتهای خطیر و مخوفی که شخصیتها با آن رویارو میشوند، نهفته باشد.