«چیتوز تند»؛داستان پشت پرده خلق محبوب‌ترین نوع چیتوز

فیلم «چیتوز تند» به داستان پشت پرده خلق یکی از محبوب‌ترین نوع چیتوز و سرگذشت شخصی که آن را ابداع کرد، می‌پردازد.


همیشه دیدن و شنیدن داستانی از یک اتفاق یا یک ابداع می‌تواند برای بیننده جذاب باشد و به همین منظور بازار فیلم‌های زندگینامه همیشه داغ بوده است و با اینکه چنین داستان‌هایی همیشه از ریسک کمتری برخوردار هستند، اما هر زمان فیلمسازان به سراغ داستان جدید و متفاوتی می‌روند. حالا فیلمی براساس خالق محصول تجاری فلامین هات چیتوز ساخته شده است که در آن به زندگی ریچارد مونتنز پرداخته می‌شود که از فرزند یک مهاجر مکزیکی تلاش می‌کند تا ضمن کار در یک کارخانه تولید محصولات چیتوز به‌عنوان سرایدر، راهی برای ارتقا شغلی و بهبود وضعیت زندگی خانواده‌اش پیدا کند.

اما سوالی که پیش می‌آید این است که واقعا خلق اسنکی محبوب مثل فلامین هات چیتوز می‌تواند خود به دلیلی مناسب برای ساخت یک فیلم سینمایی تبدیل شود؟ تمرکز فیلم روی سرگذشت ریچارد مونتنز از دوران کودکی است که به‌عنوان فرزند یک مهاجر مکزیکی همواره مورد تحقیر در مدرسه قرار می‌گیرد و در ادامه وارد دنیای خلاف می‌شود. اما جودی، همسرش باعث می‌شود تا او از خلافکاری دست بکشد و به کارهای قانونی بپردازد که در آن خیلی موفق نیست و مشکلات مالی زیادی برای او و خانواده‌اش ایجاد شده است.

مانند هر فیلم زندگینامه، در اینجا هم ما شاهد مشکلات زندگی شخصیت اصلی داستان هستیم که از هر تلاشی برای بهبود وضعیتش دریغ نمی‌کند و در تلاش است تا شغل بهتری در کارخانه به‌دست بیاورد تا حقوقش افزایش و موقیعت شغلی‌اش بهبود پیدا کند. روند فیلم کاملا قابل پیش‌بینی است و بیننده قرار نیست با چالش خاصی مواجه شود. صد البته که فیلم خط داستانی مشخصی دارد و به‌صورت کلی ما قرار است ببینیم که چگونه مشکلات زندگی باعث می‌شود تا مونتنز به سمت هدفی برود تا شغل خود را حفظ کند، اما در عوض باعث اتفاق بزرگ‌تری در زندگی او می‌شود.

 

شاید بزرگ‌ترین مشکل فیلم «چیتوز تند» همین موضوع باشد که بیننده بیشتر حس یک مستند را دارد که صرفا یک روایت داستانی هم به آن اضافه شده است. به‌صورت کلی ما شاهد یک فیلم زندگینامه نرمال و بدون ریسک خاصی هستیم که قرار نیست در یک بخش خاص از زندگی شخصیت اصلی داستان متمرکز شود و در عوض ما شاهد بخش زیادی از زندگی او هستیم که در مقطعی شاهد تمرکز کامل فیلم روی نحوه خلق اسنک محبوب خواهیم بود. درکنار آن هم شاهد اطلاعاتی از وضعیت اقتصادی تا موارد دیگر هستیم تا بیشتر این احساس در بیننده تقویت شود.

اما فیلم در ظاهر واقعا چیز زیادی برای گفتن ندارد و بیننده می‌توانند تمام اطلاعات را به‌جای تماشای فیلم، خیلی راحت‌تر و کامل‌تر دریافت کند. اما ظاهرا فیلمسازان هم از این موضوع آگاهی داشتند؛ چرا که به‌صورت کلی ایده اولیه فیلم خسته کننده و فاقد عناصر کافی برای جذب بیننده است و به‌صورت کلی فرمت یک مستند می‌تواند برای آن مناسب‌تر هم باشد. اما در مقابل در فیلم «چیتوز تند» شاهد اضافه شدن بخش کمدی به داستان هستیم که باعث می‌شود فیلم از یک حالت صرفا گفتن داستان زندگی یک شخصیت و خانواده‌اش کمی فاصله بگیرد.

راه‌ حل کمدی برای افزایش جذابیت فیلم درواقع راه درستی بوده است. فیلم به‌طور کلی روایت خیلی خاصی ندارد که بتوانیم جذب آن شویم و آن را تا پایان دنبال کنیم. در عوض روایت کمدی باعث شده است تا فیلم کمی از آن حالت جدی بودن خارج شود و زندگی ریچارد مونتنز حالا کمی حالت جذاب‌تر و قابل دیدن‌تری می‌شود. شوخی‌ها عمدتا براساس شخصیت اصلی داستان و مشکلات یک مکزیکی مهاجر طراحی شده است. اما در ادامه شاهد شوخی‌های دیگری مثل صحبت کردن جای مدیران شرکت هم هستیم تا صرفا شوخی‌ها و صحنه‌های کمدی به یک شکل نباشند.

 

به‌صورت کلی بخش کمدی کمک زیادی به بهتر شدن فیلم «چیتوز تند» کرده است و باعث شده تا صرفا با یک فیلم زندگینامه خسته کننده طرف نباشیم، اما باز هم این موضوع بدون اشکال نیست. همانقدر که کمدی کمک زیادی به فیلم کرده است، اما در مقابل در برخی از صحنه‌ها احساس می‌کنیم سازندگان در استفاده از صحنه‌های کمدی و نوع شوخی‌ها زیاده‌روی کرده‌اند. کم کم برخی از صحنه‌های کمدی برای بیننده آزار دهنده می‌شود و کمی سخت است که این صحنه‌ها را تحمل کرد و حتی این صحنه‌ها می‌توانند خسته کننده هم شوند.

درواقع برخی از صحنه‌های کمدی بارها به اشکال مختلف تکرار می‌شوند که جذابیت اولیه خود را از دست می‌دهند و کم کم باعث می‌شود بیننده از دیدن و تکرار این صحنه‌ها خسته شود و حتی تصمیم بگیرد صحنه را جلو بزند؛ چرا که احساس می‌کند که یک صحنه بارها تکرار شده است و لازم نیست دوباره آن را تماشا کند. البته این موضوع به‌حدی نیست که درنهایت باعث انصراف ما از تماشا فیلم شود، اما اگر سازندگان حساسیت بیشتری به خرج می‌دادند تا اینکه بیشتر فیلم را با چنین موضوعی پر کنند، قطعا نتیجه کار کیفیت بهتری پیدا می‌کرد.

اما در نقطه دیگر شاهد حضور بازیگران نه چندان سرشناس در فیلم«چیتوز تند» هستیم. این موضوع شاید به تبلیغات فیلم خیلی کمکی نکند، اما باعث می‌شود بیننده خیلی انتظار عجیبی از فیلم نداشته باشد و همین موضوع کمک زیادی به ما کرده است. ما دید خاصی نسبت به بازیگران فیلم نداریم و همین موضوع باعث شده است تا آن‌ها بدون اینکه فشاری روی خود مشاهده کنند، کار خود را به خوبی انجام دهند. آن‌ها شاید حتی پس از فیلم هم نتوانند به بازیگران خیلی بزرگی تبدیل شوند، اما برای نقش‌های خود مناسب بوده‌اند.

درنهایت این نکته به موضوع مثبتی در فیلم تبدیل شده است و با اینکه قرار نیست خیلی بازی درخشان و به یاد ماندنی را مشاهده کنیم، اما در عوض بازی‌های قابل قبولی را شاهد هستیم و تیم بازیگران تقریبا برای نقش‌های انتخاب شده مناسب هستند. فیلم در مجموع توانسته است سرعت و روند خوبی هم داشته باشد و خیلی روی موضوعی قرار نیست باقی‌بماند و همین نکته درنهایت باعث می‌شود با فیلمی نسبتا سرگرم کننده طرف باشیم؛ اگرچه فیلم می‌توانست کمی ریسک بیشتری کند و روی بخش‌های مهم زندگی مونتنز مثل روابطش با والیدنش بیشتر تمرکز کند تا اینکه بیننده در طول فیلم چنین مشکلات و اختلافاتی را فراموش کند.

فیلم«چیتوز تند» به یک موضوع به‌خوبی پاسخ می‌دهد و آن هم این است که هر موضوع و ایده‌ای صرفا نمی‌تواند باعث موفقیت یک فیلم زندگینامه شود. اگرچه چنین آثاری همیشه از ریسک کمتری برخوردار هستند و به همین منظور محبوبیت بالایی هم دارند. بااین‌حال زمانی‌که بخش چالش‌برانگیز یا نقطه‌ای که شخصیت اصلی داستان وارد یک بحران بزرگ می‌شود، در فیلم وجود ندارد، باعث می‌شود فیلم از آن جذابیتی که انتظارش را داریم خارج شود؛ حتی اگر صحنه‌های کمدی و تیم بازیگری نسبتا ناشناخته آن به کمک فیلم بیایند و آن را نجات دهند.

کلید واژه:
گروه بندی: اخبار , ویژه ها

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است