من بهعنوان بازیگر این اثر، این را نمیگویم؛ بلکه بهعنوان کسی که بازخوردهای مردم را در کوچه و بازار دیده، در فضای مجازی خوانده و شنیده است میگویم، با این واکنشها احساس میکنم گیلدخت وظیفهاش را بهخوبی انجام داده است.
بخش مهمی از قصه گیلدخت که در ۶۰ قسمت در حال پخش از شبکه یک سیما و شبکه آی فیلم است، به عشق گلنار و اسماعیل میرشکار مربوط میشود، عشق دو دلباخته در زمانه ظلم ظالمان و از اینجاست که داستان ایستادگی یک عاشق در برابر ظالم شکل میگیرد.رضا اکبرپور، بازیگر محبوب نقش اسماعیل است، همان عاشق دلداده ای که در روزهای تاریک و سیاه ظلم، علم مبارزه با ظالم را بر دوش میگیرد، به بهانه بازی درخشان اکبرپور در این سریال به سراغش رفتهایم و با او گفتگو نشستهایم.
آقای اکبرپور، شما بهعنوان بازیگر، پیشازاین در آثار تلویزیونی و سینماییای مثل «زمانی برای ایستادن»، «آپاندیس» و «کاکا» حضور داشتهاید، اما اسماعیل میرشکار و سریال «گیلدخت»، شرایط متفاوتی برای شما محسوب میشود، درباره این تفاوت و جذابیت بازی در نقش این شخصیت بگویید.
اغراق نیست اگر بگویم که گیلدخت برای من یک دانشگاه بازیگری بود، این درست است که من قبلاً در سریالها و فیلمهای سینمایی حضور داشتهام؛ اما گیلدخت شرایط خاصی داشت، طولانیبودن این پروژه و آموختن کارهایی مثل سوارکاری که مجبور بودم بهخاطر بازی در نقش شخصیت اسماعیل میرشکار یاد بگیرم، برای من تجربه و چالش متفاوتی بود، یک فرصت بود که خودم را محک بزنم و از این چالش آنقدر لذت بردم که امیدوارم کارهای بعدی من سختتر از گیلدخت باشد تا تجربه بیشتری کسب کنم.
شما ماهها باشخصیت «اسماعیل میرشکار» زندگی کردهاید، بهجای او نفس کشیدهاید، عاشق شدهاید، مبارزه کردهاید، سختی و دشواری یک مرد را چشیده اید؛ به نظر شما کدام ویژگی این شخصیت توجه شما را بهعنوان بازیگر جلب کرد و از آن احساس خوبی داشتید؟
طبیعتاً نقشهایی مانند اسماعیل میرشکار، برای هر بازیگری که دنبال این باشد که روند رو به جلویی داشته باشد وسوسهانگیز است، برای من، کاراکتر میرشکار فاصله زیادی با کاراکترهای قبلیام داشت و ازاینجهت برایم بسیار هیجانآور و دلچسب بود. بهعنوان بازیگر، باید بگویم که این شخصیت، ویژگیها و تلاشهایی خاصی را میطلبید، مثل یادگرفتن سوارکاری، استفاده از نوع خاص حرفزدن و…. تا کاراکتر خاص این شخصیت شکل بگیرد و همه این ویژگیها بود که مرا به تلاش وامیداشت تا بیشتر و بیشتر یاد بگیرم و به این خاطر است که عاشق این نقش و کاراکتر شدهام
به نظر میرسد که شما با این شخصیت خیلی نزدیک شدهاید که اینطور عاشق این شخصیت شدهاید و اینقدر برایتان جذاب است
ببینید من یک موضوع کلی را بگویم و آن اینکه همیشه فکر میکنم تا هر سنی که بازی میکنم و در هر کاری که قرارداد میبندم، آن اثر برای من یک آزمون و تجربه جدید است و تلاشهای جدید را میطلبد.
اجرای این نقش هم برایم یک تجربه جدید و خیلی وسوسهانگیز بود، من عاشق نقشهایی هستم کهاینطور نباشد که رضا اکبرپور بیاید دیالوگها را بگوید و بازی کند و برود، من دوست دارم که به چالش کشیده شوم و اسماعیل واقعاً این کار را با من کرد، اسماعیل میرشکار واقعاً بازیگر را به چالش میکشید و این برای هر بازیگری که عاشق بازیگری است یک اتفاق شیرین است.
وجه تمایز شخصیت اسماعیل با دیگر کاراکترهای سریال چیست؟
اسماعیل یک فرد متکیبهخود است، آدمی که شاید اگر در دارودسته آصف میرزا باقی میماند اتفاقات خیلی بهتری در زندگی شخصیاش رقم میخورد. اما این آدم، شخصیت عجیبی دارد، حتی یک جایی من احساس کردم که اگر پا بدهد در عین عاشق بودن میتواند از عشق زمینیاش گذر کند تا یک هدف بزرگتری را به سرانجام برساند. اسماعیل یک چنین ویژگیهایی داشت، من احساس میکردم که برای این آدم، هیچچیزی در دنیا وجود ندارد که وابستهاش کند، حتی میخواهم فراتر بروم و بگویم حتی یکجاهایی احساس میکردم که این آدم برایآنکه به هدف بزرگتری برسد، یعنی جلوی ظلم و ظالم بایستد، حتی میتواند از خود گلنار هم بگذرد و حتی جان خودش را هم بر سر این هدفش بگذارد.
به نظرتان با وجود تغییر ذائقه مخاطبان امروز، سریال گیلدخت چقدر در جذب مخاطب موفق بوده است؟
من بهعنوان بازیگر این اثر، این را نمیگویم؛ بلکه بهعنوان کسی که بازخوردهای مردم را در کوچه و بازار دیده، در فضای مجازی خوانده و شنیده است میگویم، با این واکنشها احساس میکنم گیلدخت وظیفهاش را بهخوبی انجام داده است. احساس میکنم مردم ارتباط خوبی با قصه برقرار کردهاند و قصه را دنبال میکنند و باعث خوشحالی ما است که بعد از دو سال و اندی تلاش یک گروه ۲۰۰ نفره، این احساس را داریم که مردم دارند از دیدن این سریال لذت میبرند.این موفقیت برای من و گروه خیلی پررنگتر و جذابتر از شرایط عادی است چرا که در شرایطی رخداده که نهتنها تولید کارهایی مثل گیلدخت سخت است که اصلاً به سمتشان رفتن هم بسیار دشوار است.البته این را هم بگویم که ممکن است در بین مخاطبان کسانی باشند که خوششان نیاید، اما در کارهای هنری هدف این است که اکثریت را جذب کنیم و با یک کیفیت خوب کارمان را ارائه دهیم که خدا را شکر، من فکر میکنم وظیفهمان را توانستهایم تا بهخوبی انجام دهیم.ببینید این موفقیت در شرایطی است که پلتفرمها وارد عرصه شدهاند این پلتفرمها دست مخاطبان را بازتر کرده و طبیعتاً این موضوع میتواند در ذائقه مخاطب هم تأثیر گذاشته باشد، چرا که هر کسی، هر چیزی را میخواهد میتواند انتخاب کند و ببیند. در این شرایط وقتی میبینیم گیلدخت برای دو بار – اگر اشتباه نکنم – در رأیگیریها بهترین سریال شده است، برایم خیلی خوشحالکننده است، خدا را شکر به نظر من، ما جواب خودمان را گرفتهایم.
بهعنوان بازیگر اثر به نظرتان فضای روایت داستانی این سریال که بیشتر در مطبخ میگذرد در جذب مخاطبان بیشتر تأثیرگذارتر بوده یا داستان عاشقانه آن؟
ببینید از دید من هر دو قسمت جذابیتهای خاص خودشان را دارد، مطبخ، رنگ و لعاب خودش را دارد، داستانکهای خودش را دارد و درعینحال داستان عاشقانه هم بسیار گیراست، اما در مجموع من فکر میکنم مخاطب، بیشتر به سمت داستان عاشقانه متمایل بوده و پیگیر این باشد که سرانجام این عشق چه خواهد شد.
کلام آخر؟
صمیمانه از آقای شفیعی بهعنوان تهیهکننده اثر سپاسگزارم که به من اعتماد کردند، ایشان سردمدار فرصت دادن به جوانها هستند، از ایشان بابت اعتمادی که به من برای سپردن کاراکتر میرشکار داشتند سپاسگزارم و همینطور از همه عوامل محترم پروژه متشکرم، قطعاً مخاطب تا پایان گیلدخت شگفتزده خواهد شد.
There are no comments yet