درام «روز واقعه» به شکلی تراژیک به پایان نمیرسد؛ مصیبت حادثه کربلا را به تصویر میکشد اما غبن این تراژدی در پسزمینه آگاهی و ادامه راه سیدالشهدا(ع) امید به انسانیت الهی را در تماشاچی زنده نگه میدارد.
در پس «روز واقعه»، مغناطیسی وجود دارد که در کلام منطقی یا فلسفی، گزاره های مشخصی در تشریح آن نمیتوان ارائه کرد. سینمای «روز واقعه»، در قید پیشرفت های تکنولوژی سینما نیست و همین مفهوم هنر بودن سینما را پیش از صنعت بودن آن نشان می دهد. به گزارش تبیان، تصویری که از رستاخیز کربلا در «روز واقعه» نمایش داده می شود، معطوف به صحنه های پایانی فیلم است. زمانی عبدالله به کربلا میرسد که ظهر عاشورا و آن حادثه عظیم و نگفتنی تمام شده اما در لحظه لحظه فیلم، حس غریب واقعه مخاطب را تسخیر میکند. مثل همین که هیچ هنرمندی تا امروز نمیتواند ادعا کند شرحی واقعی از حادثه عاشورا را در هنرش نشان داده، متن نمایشی و ساختار سینمایی هم از تصویر مستقیم آن حذر میکند و با این حال مصداق قول معروف یدرک و لایوصف میشود. حس عاشقانه ولایتپذیری و غم فرقت از یاری که هرگز ندیدهای در ذهن و روحت سرازیر میشود اما امکان بازنمایی و روایت دوباره آن را نداری. با گذشت سالها از ساخت «روز واقعه» و چند باره دیدن آن، اتفاق بودن آن در فضای سینمایی کاملاً مشهود است. از نشانه اصلی موفقیت «روز واقعه» – آنچه در مفهومی متافیزیکی باید لحاظ شود – در چند سطر که فقط یادداشتی از یک فیلم است، نمیتوان سخنی به میان آورد که نگارنده هم مشمول مراتب تشریح این حس ماورائی در شکلگیری اثر نیست اما با این وجود درباره تصویرشناسی سینمایی و ساختار متن نمایشی میتوان نکاتی را در نظر گرفت.
برخی فیلمها، فیلم کارگردانی هستند، گروهی فیلم فیلمنامهاند، تعدادی فیلم بازیگر هستند و شاید درباره برخی فیلمها طراحی صحنه و لباس یا موسیقی و فیلمبرداری برجستهتر باشد اما درباره «روز واقعه» فیلم برآیند سطح و مجموع عمق همه عوامل ساختاری است. بهرام بیضایی در تئاتر و سینما آنقدر از خود اثر به جا گذاشته، آنقدر متنهای قوامیافته نوشته که تبدیل به یک سبک در ادبیات نمایشی شده است. با این وجود متن نمایشی «روز واقعه» حکایت دیگری دارد؛ اهمیت متن نمایشی «روز واقعه» از این منظر است که در حوزه دینی جای میگیرد و نزدیک شدن و پرداختن به موضوعاتی از این حوزه بسیار سخت است؛ نوشتن متنی نمایشی از واقعهای که عموم مردم با آن آشنایی دارند و به تبع آن جمعیت صاحبنظران این حوزه هم کم نیستند. گذشته از صاحبنظران حوزه دینی و تاریخ مرتبط با آن، حادثه کربلا به عدد مردم ایرانی علاقهمند دارد که این علاقه تعصب ارزشی ایجاد میکند اما متفقاً در بازخوانی تاریخی و دینی فیلم «روز واقعه» کمترین تردید و شائبه ای ندارند. بیضایی در متن نمایشی «روز واقعه»، نوگراییهایی در اصول درام ایجاد میکند.
قهرمان و ضدقهرمان از قالب فردیت نقش محور خارج میشود. مفاهیم وجهه درستی از ضدقهرمان پیدا میکنند. جهالت، غرور، دنیاخواهی، مآلاندیشی خودپرستانه، به گونهای از اسم معنی به ظرف اسم ذات آدمهای داستان درمیآیند که این تغییرات و اثرپذیریها در همه طول مسیر عبدالله تا نینوا دیده میشود. علاوه بر این درام «روز واقعه» به شکلی تراژیک به پایان نمیرسد؛ مصیبت حادثه کربلا را به تصویر میکشد اما غبن این تراژدی در پسزمینه آگاهی و ادامه راه سیدالشهدا(ع) امید به انسانیت الهی را در تماشاچی زنده نگه میدارد. بازی علیرضا شجاع نوری در نقش عبدالله و البته صداپیشگی استثنایی ژرژ پطروسی در بازپروری نقش بسیار مؤثر است. نمودار حرکت قهرمان داستان آینه تصویر نگاه او است. روند نگاه عبدالله فارغ از دیالوگی که در هر لحظه به لسانش مینشیند یادآور مرحلهای از سلوک او است؛ نگاه عاشق ملتمس، نگاه شجاعت برای رسیدن به عشقی زمینی، نگاه مطاوعه پذیرش نزد قبیلهای مسلمان، نگاه مبهم و حیرتزدهاش در مراسم عروسی، نگاه جستوجوگر وقتی از مجلس عروسی میگذرد و نگاهی که کمکم عاشقانه میشود و از طلب میگذرد و فنا را انتخاب میکند.
در سینمای ایران شاید تعداد بازیهای نقش اولی که روند حرکت قهرمان را طبق اصول اولیه دراماتیک به این شکل به تصویر بکشد، از انگشتان یک دست هم فراتر نباشد که از قضا علیرضا شجاع نوری در شبیه عبدالله هم یکی از این ۵ نقش ماندگار است.
کارگردانی شهرام اسدی در «روز واقعه» شبیه آثار تاریخی و دینی دیگر نیست، میزانسن فقط در خدمت روایت قصه است. عنصر تعلیق منطبق بر نشانهشناسیهای تصویری است که در برخی موارد نمونه مابهازا در گذشته سینمای ایران ندارد؛ میزانسنهایی که شاید موقع دکوپاژ مورد تردید کارگردانهای دیگر قرار میگرفت.
به صحنهای توجه کنید که عبدالله شاهد بازگشت گروهی از یاران نیمهراه امام حسین(ع) است. نگاه دوربین با زاویهای در لانگشات جمعیت قرار میگیرد که حقارت، شکست از جنگی که از آن فرار کردهاند و این احساس پشیمانی را نشان دهد و مشاهده کنید عبدالله در این میزانسن در کجای تصویر قرار میگیرد؛ طوری چینش میشود که جدای از رفیقان نیمهراه قرار بگیرد و پیشبینی رستگاری در راهی که به آن قدم گذارده حس شود.
منبع: تبیان/ مجتبی شاعری
انتهای پیام/
There are no comments yet