کاش پژمان جمشیدی در اجرای «پیشگو»همان «پسر بد سینمای ایران»باشد

برنامه پیشگو با مجری گری پژمان جمشیدی از پلتفرم نماوا در حال پخش است. برنامه‌ای گفتگو محور که دومین تاک‌شوی نماوا بعد از همرفیق شهاب حسینی به حساب می‌آید.

 

نماوا برنامه‌های تاک‌شو و مسابقات خود را با ستارگان دنیای سینما پیش می‌برد و تا الان هر سه باری که این کار را کرده در نهایت خروجی ضعیفی از آن بیرون آمده؛ خروجی که به خاطر عدم انتشار آمارهای شفاف هم مشخص نیست آیا توانسته لااقل از منظر بیننده بازخورد بگیرد یا نه. هرچند به نظر می‌رسد که ساخت مداوم این گونه برنامه‌ها احتمالا نشان از پربازدید بودنشان دارد؛ که باید گفت اگر این اقبال وجود داشته باشد فقط و فقط به واسطه اسامی بزرگی که در محوریت برنامه‌ها هستند مرتبط است و نه کیفیت آن.

خوشبختانه برنامه پیشگو فقط و فقط به دنبال یک سوژه نمی‌چرخد، اشتباهی که همرفیق آن را کرد و در آن رسما گیر کرده است. مگر چند سوال و پرسش و موضوع می‌توان درباره رفاقت مطرح کرد که تمام یک تاک‌شو با محوریت رفاقت پیش برود؟ پیشگو اما از این اشتباه درس گرفته و موضوع گفتگو‌ها را آزاد گذاشته است. سوالات در پیشگو تکراری نیستند و سوالات آسانی هم نیستند. برنامه با سوالات سختش مهمانان را به چالش فکری وا می‌دارد و نمی‌گذارد جواب‌هایی از پیش آماده شده که در همه مصاحبه‌ها ازشان پرسیده شده و حفظ‌شان هستند را ارائه کنند.

بخش دوم برنامه نیز خلاقانه طراحی شده هرچند می‌تواند بعد از مدتی بسیار تکراری شود. اینکه مهمان و مجری شروع به پیش بینی آینده کاری و غیرکاری مهمان کنند جالب است اما این گیمیفیکیشن تنها به شرطی جذاب از آب در می‌آید که مهمان برنامه بتواند آن را خوب بازی کند. پیشگو در قسمت دوم مانند یک ویدیو گیم می‌شود که بازیباز قهاری می‌خواهد تا بتواند آن را خوب پیش ببرد.

طراحی صحنه پیشگو بسیار بهتر از همرفیق است و برای آن فکر شده است. گروه موسیقی هم مانند گروه بمرانی وقت و بی وقت قطعات بی‌ربط اجرا نمی‌کنند و دائما روی یک سبک هم اصرار ندارند. گروه موسیقی دارکوب توانسته با موسیقی و آوازهای جذابش از نظر موسیقایی، پیشگو را از همه تاک‌شوهای پخش شده تا به امروز بهتر بدرخشاند.

اما موفقیت اصلی یک تاک‌شو بیشتر از آنکه به کانسپت و سوالات و یا حتی گروه موسیقی آن برگردد به شخص مجری برنامه مربوط است. پژمان جمشیدی از دنیای ورزش به دنیای بازیگری روی آورده و حالا در قامت یک مجری ظاهر شده است. همگان پیشگو را برنامه پژمان جمشیدی می‌دانند و تمام تبلیغات نیز حول محور حضور او در این برنامه شده است. با این وجود همانطور که در اول صحبت به آن اشاره کردم، فرمول استفاده از چهره‌ها به عنوان مجری فرمولی است که در نماوا تکرار و تکرار شده اما تا به امروز به جواب نرسیده است.

نه گلزار می‌تواند هفت خان را نجات دهد و نه شهاب حسینی تا به امروز توانسته همانطور که در دنیای بازیگری می‌درخشد در همرفیق کارش را خوب پیش ببرد. پژمان جمشیدی نیز که به عنوان یک بازیگر سینمای کمدی شناخته می‌شود (هرچند چندین بار سعی کرده در نقش‌های دیگری هم ظاهر شود اما از نظر نگارنده در هیچ یک موفق نبوده و اساسا جنس بازی و چهره‌اش به درد سینمای کمدی می‌خورد) در قامت مجری پیشگو از هر دو موردی که پیش‌تر ذکر شد (گلزار و حسینی) بدتر ظاهر شده است.

همانطور که شهاب حسینی در قسمت اول همرفیق کار را به شدت خراب کرد و رفته رفته توانست کمی، فقط کمی، بر مشکلات اجرایش فائق بیاید و به دوران مجری‌گری خودش برگردد؛ پژمان جمشیدی نیز در قسمت اول هرکاری که انجام می‌دهد تقریبا در خارج از چارچوب است. او استرس دارد، نمی‌داند باید چطور با مهمان برنامه صحبت کند، خشک و رسمی است و با اینکه می‌خواهد شوخ طبعی کند ولی اتاق فکر جوک‌های بی‌مزه‌ای برایش تدارک دیده است، مهمانش انگار معذب است و خودش شبیه برچسب اشتباهی در برنامه است. تمام این موارد از دل قسمت اول پیشگو بیرون می‌آیند اما در قسمت‌های آتی می‌توان به روزنه امیدی دست پیدا کرد؛ البته تنها به شرط آنکه مهمان برنامه خودش بتواند همه چیز را کنترل کند.

در قسمت دوم برنامه که باران کوثری میزبان پژمان جمشیدی شده، برنامه را دستش می‌گیرد. کوثری نشان می‌دهد که رسما می‌تواند یک مجری جذاب باشد و طوری فرمان را از جمشیدی می‌گیرد که او فقط با «عجب عجب» گفتن می‌تواند همپای او بیاید. برنامه جذاب‌تر شده و روی ریتم افتاده، خبری از فضای سنگین و رعب آور قسمت اول نیست و خود مجری نیز راحت‌تر به نظر می‌رسد. همه این موارد به یمن مهمان خوش مشرب و حرفه‌ای است که رو به روی او قرار گرفته و به او کمک می‌کند. کوثری مانند بازیگر مکملی می‌داند که رو به روی نقش اصلی قرار گرفته با بازی خیره‌کننده‌اش، یک سر و گردن فضا را بهتر کرده است.

در قسمت‌های آتی نیز با وجود اینکه به عنوان مثال مهمان قسمت چهارم برنامه نقش رو به روی پژمان جمشیدی در سریال موفق زیرخاکی است، اما ترکیب این زوج هنری در برنامه تاک‌شوی پیشگو اصلا رنگ و بوی ترکیب سریال تلویزیونی را نمی‌دهد. این درست که این دو بازیگر در اینجا در قالب نقش‌هایشان فرو نرفته‌اند اما به نظر می‌رسد که شیمی خوبی که بین آنها در سریال پیاده شده حاصل هنر کارگردان بوده و بس چرا که جمشیدی اصلا نمی‌تواند ارتباط خوبی با این یکی مهمان که «خودی» به حساب می‌آید هم بگیرد. یا حتی سردار آزمون که از دنیای فوتبال آمده و قاعدتا وجه مشترکی باید بین مجری و او برقرار باشد اما این اشتراک راه به جایی پیش نمی‌برد.

مشکل پژمان جمشیدی در اجرای پیشگو چیست و چطور می‌تواند بر آن غلبه کند؟ جمشیدی تصوری که از مجری‌گری دارد اشتباه است، او فکر می‌کند که نباید در اینجا به قول خودش همان «پسر بد سینمای ایران» باشد؛ در صورتی که تماشاگران دقیقا همان کاراکتر را می‌خواهند. شخصی مانند مهران مدیری یا رامبد جوان زمانی که به دنیای مجری گری از سینمای کمدی وارد شدند، سعی نکردند که فاز مجری گری را با فاز دنیای بازیگری‌شان کاملا تفکیک سازند و در دو خط مجزا پیش بروند بلکه این دو را مانند دو خط موازی پیش گرفتند.

پژمان جمشیدی نیز احتمالا برنامه‌های اشتباهی را برای تمرین مجری‌گری یک تاک‌شوی فان و بامزه دیده است. او اگر سری به برنامه اساتید این موضوع در آمریکا بزند (کشوری که سالیان سال است میزبان چنین تاک‌شوهایی است) متوجه می‌شود که کجا را اشتباه می‌رود. الگوی جمشیدی نباید یک شخص اشتباه دیگر مانند شهاب حسینی باشد که به زور می‌خواهد بامزه باشد. جمشیدی در حال نقش بازی کردن در قامت مجری پیشگو است در حالی که می‌تواند به راحتی خودش باشد و میدان را از آن خودش کند.

متاسفانه از آنجایی که بسیاری از این برنامه‌ها از مدت‌ها پیش به طور تمام و کمال ضبط می‌شوند، احتمالا تا اینکه بازخوردها به دست مجری و دست اندرکاران برنامه برسد یک رویای ناممکن است. (این مساله به عدم پرداخت به ترندهای روز جامعه در برنامه تاک‌شو هم ختم می‌شود که نقطه ضعف بزرگی به حساب می‌آید). جمشیدی شاید اگر چندین بار به عنوان مجری پیشگو جلوی دوربین قرار بگیرد، هاله یخی دور و برش نازک‌تر شود اما نیاز دارد تا آن را خودش با دستان خودش بشکند. این موضوع تنها راه نجات پیشگو است؛ برنامه‌ای که سعی کرده خلاقانه پیش برود و چه از منظر سوالات و چه برنامه پیشگویی در نیمه دوم آن پتانسیل خوبی دارند که حیف است بر سر اجرای ضعیف به باد برود.
منبع : سایت ویجاتو

کلید واژه:
گروه بندی: ویژه ها

There are no comments yet

× You need to log in to enter the discussion