فیلم سینمایی دایناسور که در ادامه مسیر کمدیهای عامهپسند کارنامه اطیابی ساخته شده، بار دیگر بر ترکیب آزمونشده طنز موقعیت، شوخیهای کلامی، شخصیتپردازی اغراقآمیز و بازی ستارههای محبوب تکیه دارد.
فیلم «دایناسور» به کارگردانی مسعود اطیابی و تهیهکنندگی سید ابراهیم عامریان، با فروش خیرهکننده ۸۱ میلیارد تومان و جذب ۹۳۷ هزار مخاطب، صدرنشین مطلق جدول اکران نوروزی ۱۴۰۴ شد. این فیلم که در ادامه مسیر کمدیهای عامهپسند کارنامه اطیابی همچون «تگزاس»، «انفرادی» و «دینامیت» ساخته شده، بار دیگر بر ترکیب آزمونشده طنز موقعیت، شوخیهای کلامی، شخصیتپردازی اغراقآمیز و بازی ستارههای محبوب تکیه دارد؛ فرمولی که اگرچه از دید منتقدان نخنما و قابل پیشبینی است، اما در گیشه همچنان کارآمد به نظر میرسد.
داستان فیلم دربارهی شخصیتی به نام رضا دایناسور (با بازی پژمان جمشیدی) است؛ کارمندی معتاد که در آستانه اخراج از محل کار، تنها راه نجاتش ارائه گواهی عدم اعتیاد است. او با ترفندها و روشهایی گاه خندهدار، گاه خطرناک و غیراخلاقی، تلاش میکند مواد را از بدن خود خارج کند. اما درست در روز آزمایش، زنجیرهای از اتفاقات غیرمنتظره رخ میدهد که نهتنها نقشههای رضا را به هم میریزد، بلکه اطرافیانش را نیز درگیر یک بحران خندهدار میکند. هسته داستان بر پایه طنز موقعیت، تضاد شخصیتی و اشتباههای پشت سر هم پیش میرود و در میان شوخیهای متنوع، به نقدهایی اجتماعی از وضعیت کاری، اداری و فرهنگی هم طعنههایی میزند.
پژمان جمشیدی در نقش اصلی، همچنان با همان الگوی بازیِ تیپیکالِ خودش ظاهر میشود؛ مردی بیدستوپا، سادهدل و عصبی که بهواسطه بدشانسیهای زنجیرهای در دردسر میافتد. در کنار او، هادی کاظمی بهعنوان دوست و همراه رضا، فضای کمیک فیلم را تقویت کرده و مکمل خوبی در صحنههای دو نفره شکل میدهد.
اگرچه بسیاری از منتقدان، فیلم را اثری تکراری و مبتنی بر شوخیهای تاریخمصرفگذشته میدانند، اما واقعیت این است که «دایناسور» توانست همان خلأ بزرگ نوروز امسال یعنی نبود یک کمدی پرفروش مردمی را پر کند. در شرایطی که اغلب فیلمها یا اجتماعی سنگین بودند یا محتوای کودکپسند داشتند، «دایناسور» با لحنی ساده، روایت خطی و فضایی پرتحرک، انتخاب بسیاری از خانوادهها در تعطیلات نوروز شد؛ بهویژه در شهرهای کوچک، شهرستانها و سالنهای خارج از تهران.
از نظر تولید، فیلم استانداردی معمولی دارد. طراحی صحنه، نورپردازی و تدوین، در حد انتظار فیلمهای تجاری ایرانیست و چیز خاصی از نظر بصری یا ساختاری ارائه نمیدهد، اما ضرباهنگ خوب، شوخیهای عامهپسند و بازیهای هماهنگ، باعث میشود فیلم تا پایان برای مخاطب قابل پیگیری باقی بماند.
در نهایت، هرچند «دایناسور» از نظر منتقدان اثری خلاقانه یا مهم تلقی نشد، اما از نظر عملکرد در گیشه، بهعنوان موفقترین فیلم فصل، توانست انتظارات اقتصادی سینماگران را برآورده کند. این فیلم بار دیگر نشان داد که هنوز هم یک کمدی استاندارد، اگر درست بازاریابی و پخش شود، میتواند در ساختار رکودزده سینمای ایران نفس تازهای بدمد.