اکنون مردم بویژه اهالی گیلان فکر میکنند بنده اهل گیلان هستم در صورتی که پیش از این، بیشتر از دو بار، به این استان سفر نکرده بودم.
فصل اول سریال «سوجان» کاری از سیمای مرکز گیلان به سفارش ادارهکل سیمای استانهای رسانه ملی که تصویربرداری آن از ۲ سال پیش در شهرستان سیاهکل آغاز شد، از شنبه، ۱۹ آبانماه از شبکه یک سیما پخش میشود. این سریال روایتگر زندگی در سالهای ۱۳۱۰ تا ۱۳۵۷ بوده و با محوریت شخصیت مقاوم زن ایرانی و اهمیت نهاد خانواده شاخته شده است. داستان سریال روایتگر زندگی دختری فهمیده و اهل معرفت خانواده گیلانی با نام «سوجان» است که زیر نظر مادربزرگ رشد کرده و نسبت به زمانه خود آگاهی دارد. یکی ازبازیگران جوان سریال، علی مرادی است که نقش قربان را برعهده دارد. این بازیگر که بیشتر او را با اجراهای تلویزیونی میشناسیم درباره حضورش درسریال میگوید: پیشتولید سریال سوجان از سال۱۴۰۰شروع شده بود و انتخاب بازیگر اردیبهشت۱۴۰۱انجام شد و من بهعنوان دومین بازیگر قرارداد بستم و حدود دوسال و هشت ماه درگیر سریال بودیم.
گفتگوی ماهنامه صبا با این بازیگر را در ادامه میخوانید.
علی مرادی چگونه به نقش قربان در سریال سوجان رسید؟
من به واسطه آقای فرزین فتحی دستیار آقای تبریزی در اردیبهشت ۱۴۰۱ به دفتر ایشان دعوت شدم و در لیست ۱۰۰ نفره از هنرمندان را که نوشته بودند جالب است از بین آن همه نفر دومی بودم که قراردادم منعقد شد و بعد از مکالمه و صحبتهای اولیه وقتی نقش را برای من توضیح دادند من نقش را دوست داشتم، اما خب طبیعی است که گریم، لباس و به خصوص گریم که چهار مقطع در سریال داشت و صد البته سختی های خاص خودش را دارد و این بدان معنا است که به عنوان مثال علی مرادی هر کاری دیگه هم داشته باشد چون سر این پروژه است نمیتواند انجام دهد و خداروشکر میکنم نقش قربان جوری که همه دلشان می خواست پیش رفت.
چه شباهتی بین قربان و علی مرادی وجود دارد؟
شخصیت قربان با من بسیار فرق دارد چون قربان خیلی کینهای است و من به هیچ وجه اینگونه نیستم. به طور مثال در یک جایی قربان میگوید من هر چه ببینم در سینهام ثبت میکنم، اما من در زندگی شخصیام اینگونه نیستم. با این حال صفت بلند پروازی من و قربان مشترک است و دوست دارم جایگاه بالا را تجربه کنم اما در کل خیلی با هم تفاوت داشتیم. با این حال من باید این نقش را آن گونه که نوشته شده بود، در میآوردم. این که مخاطب شخصیت قربان را دوست داشته باشد، نشاندهنده این است که این شخصیت توانسته با تمام ویژگیهای منفی خود ارتباط برقرار کند. حتی وقتی مخاطب از دست قربان عصبانی میشود، باز هم آن را به شکلی جالب و جذاب میبیند. این رفتارهای متناقض باعث میشود که مخاطب به شخصیت علاقهمند شود و با او ارتباط برقرار کند.
حالا که صحبت از شخصیت قربان شد، این همه کلک و دروغهای قربان از کجا شروع میشود و نشات میگیرد؟
در مورد کلک و دروغ قربان من با دو تا مشاور مشورت و پرسوجو کردم که قربان آدم بدذاتی نیست و خیلی مثل پرویز به دیگران ضربه نمیزند، بلکه قربان ضربه دیده و درصدد تلافی کردن است و اگر هم دروغی میگوید برای خرجهای عشق زندگیاش است. ضمن اینکه دروغ و کلکها قبل از اینکه با خانواده سرهنگ آشنا بشود از روی سادگی است و بعضا دروغها از روی سیاست بوده که کسی را از دست ندهد اما در کل قربان آدم بدذاتی نیست و در جاهایی خاکستری است و اگر هم کاری کرده به خاطر عشقش است. شخصیت قربان همیشه ثابت و یکنواخت نیست. او دارای پیچیدگیهایی است که در روند داستان به خوبی نمایان میشود. از آنجایی که این شخصیت در موقعیتهای مختلف از جمله قمار، دروغگویی، و حتی گرفتن پول از خانواده خود قرار میگیرد، مخاطب به تدریج با این ویژگیهای شخصیتی او آشنا میشود و حتی ممکن است احساس همذاتپنداری کند. این ویژگیها به دلیل اینکه شخصیت را پویا و فعال نگه میدارد، برای من به عنوان بازیگر جذابیت داشت.
شما بازی در نقشهای مختلفی را تجربه کردید. با توجه به اینکه گفتید به لحاظ شخصیتی قرابت چندانی با قربان ندارید، چه اندازه از تجربیات گذشتهتان در نقش قربان استفاده کردید؟
از اولین کار من در سال ۸۱ که نوجوانی خام بوده و تا به امروز که شاگرد هستم و خواهم ماند، همواره سعی کردهام پله پله قدم بردارم و نمیخواهم ره صد ساله را یکشبه طی کنم. من سر کاری از مازیار میری در سریال فرات نقش اول بودم اما خیلی از الان خامتر بودم و در حال حاضر در مورد نقش، بسیار تجزیه تحلیل میکنم و به لطف خدا اجرای جلوی دوربین جسارتی به من داده که وقتی جلوی دوربین میروم حال خوبی را تجربه میکنم، طوری که بعضیها تصور میکنند من مجری هستم. سوجان یک سریال متفاوت، و از یک دوره متفاوت است. ازطرفی کارهای قدیمی خوبی درخطه گیلان داشتیم. داستان سوجان بسیار جذاب است و اولین چیزی که از۶۵ قسمت سریال خواندم، جذب داستان شدم.
چه اندازه لباس و گریم برای رسیدن به نقش قربان موثر بوده؟
واقعیت این است که گریم متفاوت و تغییرات ظاهری یکی از بزرگترین چالشهای من در ایفای نقش قربان بود. برای این شخصیت، گریم خاصی طراحی کردیم که با چهره طبیعی من تفاوت زیادی داشت. همچنین، برای هر بخش از داستان، مقطع زمانی خاصی در نظر گرفته شده بود که باید آن را به خوبی ایفا میکردم. با این حال گریم و لباس به من خیلی کمک کرد. همان طور که تاکید کردم نقش قربان چهار مقطع داشت؛ قبل سربازی که جوانی قمار باز و دعوایی است، دوران سربازی که تا حدودی پختگی قربان رخ میدهد و دو مقطع بعدی که باید مخاطب ببیند. این شخصیت قربان و شیب تکاملی که داشته است باید با ایفای نقش و گریم و لباس به مخاطب القا شود. بسیاری از این تغییرات بنا به گریم و لباس بوده است و این به من و شخصیت قربان خیلی کمک کرد. شاید باورتان نشود اما در طول یک روز گاهی باید چهار مقطع زمانی متفاوت را بازی میکردم. این تغییرات زمانی و حفظ روند روان بازی در هر یک از این مقاطع واقعاً برایم دشوار بو، اما به نظرم خروجی قابل قبولی به دست آمد.
با لهجه گیلانی چطور کنار آمدید؟
لهجه گیلکی یکی از چالشهای اصلی من بود. بهویژه که نمیخواستم لهجه را به شکل اغراقآمیز و مسخره ادا کنم. در این راستا، از مشاور لهجه کمک گرفتم و سعی کردم لهجه را به شکلی واقعی و درست ادا کنم. در واقع خیلی برای من مهم بود که لهجه را رعایت کنم و به گفته خود گیلانیها کسی که لهجه را رعایت کرد شخصیت قربان بود و امیدوارم باز هم با گروه درست کار کنم چون دنبال یاد گرفتن هستم. برای ایفای بهتر شخصیت قربان، تمام زمان های استراحت خود را صرف گفتگو و برقراری ارتباط با مردمان گیلکی، آستانه ای و لاهیجانی کرده و سعی داشتم با لهجه، آداب و فرهنگشان بیشتر آشنا شوم، به گونه ای که هم اکنون بیش از آنکه در زادگاه خود تهران، دوست و رفیق داشته باشم در این خطه دوستان زیادی پیدا کرده ام و همین معاشرت با مردم گیلان بود که در خلق شخصیت قربان به کمکم آمد. اکنون که این مجموعه در حال پخش است، مردم بویژه اهالی گیلان فکر میکنند بنده اهل گیلان هستم در صورتی که پیش از این، بیشتر از دو بار، به این استان سفر نکرده بودم.
به عنوان سوال آخر، اگر بخواهید درباره سختترین شرایط کاری در سریال سوجان صحبت کنید، به چه موضوعی اشاره میکنید؟
همان طور که گفتم بازی در نقشی که لهجه گیلانی داشت، به شخصیت من نزدیک نبود و میبایست چهار دوره زندگی او را بازی کنم، بسیار دشوار بود اما من بواسطه ایفای نقش در سریال سوجان، حدود دو سال و نیم از خانواده ام دور بودم. قطعا این سختترین بخش حضورم در این سریال بود و تنها چیزی که باعث میشد سختی کار و دوری از خانواده برایم قابل تحمل شود، وجود حمایت همه جانبه میثم آهنگری از تهیه کنندگان این سریال بود و تلاش و مساعدت های او بود که سوجان را به سرانجام رساند.
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است