کارگردان ساعت جادویی:

انیمیشن سازی در ایران بسیار دشوار است

انیمیشن‎سازی در ایران خیلی سخت است و به‌صورت کلی پروسه تولید یک انیمیشن بسیار طولانی است.


 

انیمیشن ساعت جادویی پیش‌تر با نام «سفر به تاریکی» در جشنواره فیلم‌های کودکان و نوجوانان اصفهان در بخش ویژه توانست جایزه گوهرشاد را دریافت کند. بعدها و به هنگام اکران در جشنواره فجر نام پروژه‌ تغییر کرد و با نام «ساعت جادویی» ‌ در جشنواره اکران می‌شود. روایت این فیلم درباره واقعه تاریخی مسجد گوهرشاد است که این واقعه در لابه‌لایه قصه اصلی اثر، گنجانده شده است. محمدعلی بصیری‌نیک کارگردان و محمدمهدی نخعی‌راد تهیه‌کننده این انیمیشن هستند. محمدعلی بصیری نیک در گفتگو با ماهنامه صبا درباره اکران این انیمیشن سخن گفته است که می‌خوانید.

از «ساعت جادویی» برایمان بگویید و دلیل انتخاب داستان و مضمون آن برای ساخت این انیمیشن؟

«ساعت جادویی» پروژه‎ای‌ست که تقریبا ۵ سال پیش شروع شد، دوسال مرحله پیش‌تولید و سه‌سال تولید آن زمان برد. این انیمیشن با تکنیک سه‌بعدی اجرا شده و سه قطعه موزیکال دارد که این سه قطعه با تکنیک دوبعدی کار شده‌اند. «ساعت جادویی» روایتی است مرتبط با سبک زندگی، فرهنگ ایرانی و مشاغلی که در زمان گذشته در جامعه ما خیلی مشهود بوده است. فرهنگ‌ها، خرده‌فرهنگ‌ها و مشاغلی که درگذر زمان کم‌کم آن‌ها را از دست داده‌ایم و «ساعت جادویی» هویت ایرانی خودمان را به ما یادآوری می‌کند که ما چه چیزهای ارزشمندی داشته‌ایم که در گذر زمان از بین رفته یا به شکل‎های دیگری در جامعه دیده می‌شود. قصه یک پسربچه امروزی‌ست که توسط یک ساعت جادویی که از پدربزرگش هدیه گرفته، در زمان سفر می‌کند و به گذشته می‌رود. به زمان کودکی پدربزرگ خودش و دورانی که شغل خانوادگی‌شان نمدمالی بوده و رونق داشته و از طرفی مصادف با زمانی است که حاکمیت تلاش داشته تا نوع پوشش مردم را تغییر دهد و کلاه‌‎شاپو را جایگزین کلاه نمدی کند. قیام گوهرشاد نیز چاشنی این قسمت داستان شده و به تصویر کشیده می‎شود و او شاهد صحنه‌هایی از فشار حاکمیت و اعتراض مردم و آن اتفاق تلخی که در آن ایام پیش آمد، می‌شود. بعد از این ماجراها پسربچه به زمان حال برمی‌گرد و حالا که گذشته پدربزرگ و شغل پدری خودش را دیده، به پدربزرگ کمک می‌کند تا شغل خونوادگی‌شان را رونق دهند.

به‌طورکلی تمایل دارید که در زمینه فرهنگ‌های ایرانی کار کنید، یا قصدتان این بوده که با ساخت «ساعت جادویی» این مضمون را هم تجربه کنید؟

بله تمایلم بیشتر به کار در زمینه فرهنگ‌های ایرانی است و تلاش می‌کنم تا هویت و ارزش‌های ایرانی هم به کودکان امروزی نشان دهم. اکثرا کارهایی که تولید می‌شود تقریبا الگوبرداری‌های درست یا نادرستی است که از غرب برداشته می‌شود. ما نیاز داریم که در محتوایی که تولید می‌کنیم، جذابیت‌های فرهنگی‌مان را به کودکان امروز یادآوری کنیم.

انیمیشن‌سازی در ایران با چه چالش‌هایی همراه است؟

انیمیشن‎سازی در ایران خیلی سخت است. یکی این‌که به‌صورت کلی پروسه تولید یک انیمیشن بسیار طولانی است. مثلا حداقل‌زمانی‌که می‌شود صرف تولید یک انیمیشن سینمایی کرد، دوسال است، ولی اگر بخواهیم یک زمان طبیعی را در نظر بگیریم، ممکن است ۳ تا ۴ سال طول بکشد و خب در ایران این طوری است که وقتی شما قرارداد یک پروژه را می‌بندید، این قرارداد با یک عدد و رقمی بسته می‎‌شود که در زمان شروع پروژه کاملا منطقی است ولی هرچه‌قدر جلوتر می‌رویم، به‌خاطر مسائل اقتصادی می‌بینیم که این عدد و رقم کم‌کم دارد وارد فاز ضرر می‌شود تا این‌که بخواهد یک تیم را به صورت منسجم نگاه دارد. یکی دیگر از عواملی که متاسفانه ما در تولید پروژه خودمان هم با آن روبه‌رو بودیم، مهاجرت نیروهای حرفه‌ای است. نیروهای حرفه‌ای به‌خاطر این‌که بازار انیمیشن را در ایران خیلی‌خوب نمی‌بینند ترجیح می‎دهند که مهاجرت کنند یا این‌که در ایران بمانند و به‌صورت فریلنسر با کمپانی‌های خارجی کار کنند، ترجیح‌شان کار کردن با خارجی‌هاست تا داخلی‌ها.

فکر می‌کنید «ساعت جادویی» با چه بازخوردی در جشنواره مواجه باشد؟

«ساعت جادویی» یک واقعه تاریخی را با تصاویری جذاب به نمایش می‌گذارد، مانند یک کلاس درس تاریخ جذاب، نه یک کلاس درس تاریخ حوصله‌سربر. اگر مخاطب دنبال تفریح ​​نباشد، یعنی دنبال صحنه‌های مثلا تعقیب‌وگریز و شوخی‌ها و این‌طور تصاویر نباشد و دوست داشته باشد که یک روایت تاریخی مستند را تماشا کند و این سبک را بپسندد، به نظرم ارتباط خیلی خوبی با آن می‌گیرد. ولی اگر نه، به سینما یا به انیمیشن فقط به دید یک تفریح نگاه کند، فکر می‌کنم که خیلی باب طبعش نباشد.

البته بهترین حالت برای یک فیلمساز این است که ایده‌های خود را خیلی ریز، در دل همان به قول شما تفریحات بگنجاند تا هم مخاطبش را حفظ کرده باشد و هم ایدئولوژی خودش را.

کاملا درست است، بله. من به این مسئله به دید یک چالش نگاه می‌کنم. این یک چالشی است که با یکی دوتا پروژه ساختن حل نمی‌شود و نیازمند یک تفکر جمعی و یک نگاه جدید در سینما ایران است که مخاطب را به سمتی ببریم که بتواند تفکیک کند که چه پروژه‌ای را می‌خواهم نگاه کنم و با چه نگاهی می‌خواهم آن را تحلیل کنم. به نظرم هنوز یک مقدار با این نگاه درست فرهنگی فاصله داریم.

حرف آخر؟

من حرفی‌که فیلم‌مان بیان می‌کند را دوست دارم مجددا بگویم. ما در فرهنگ خودمان خیلی زیبایی و جذابیت داریم. به نظر من این جذابیت‌ها باید به تصویر کشیده شود و خوب هم باید به تصویر کشیده شود و تولیدات داخلی‌مان آن‌قدر روی بخش فرهنگ غنی خودمان تمرکز داشته باشند تا مخاطب امروز، در کنار تماشای تولیدات خارجی، متوجه جذابیت‌ها و فرهنگ غنی‎مان باشد.

ندا روزبه

کلید واژه:
گروه بندی: اخبار , ویژه ها

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است

× برای درج دیدگاه باید وارد شوید