زودپز داستان مواجهه یک خانواده سطح پایین تهران با تناقضات سالهای دهه ۶۰ و همچنین سواستفاده افراد خلافکار خانواده است.
دهه شصت، دهه عجیبی در تاریخ معاصر ایران است. سالهای اول پس از پیروزی انقلاب و جنگ تحمیلی شرایط متناقضی را در کشور به وجود آورده بود. هنوز بسیاری از افراد خود را با تغییرات وقف نداده بودند و همین موضوع باعث به وجود آمدن اتفاقات خندهدار میشد. در این میان سواستفاده از جنگ و شرایط آن هم موضوعی قابل توجه بود. «زودپز» دقیقا داستان مواجهه یک خانواده سطح پایین تهران با همین تناقضات سالهای دهه ۶۰ و همچنین سواستفاده افراد خلافکار خانواده است.
سیروس که پیش از انقلاب الاف و لاابالی بوده، حالا همراه باجناقش شاهین مشغول ریزهکاریهای خلاف شده. کارهایی مثل رد و بدل کردن نوار ویدیو و امثال آن. از طرفی هردوی آنها همراه با همسرانشان در خانه پدرزن خود قدرت زندگی میکردند. پس از مرگ همسر سیروس، او بازهم با خانواده قدرت زندگی میکند و به کارهای خلافشان با شاهین ادامه میدهند. در این میان زن شاهین دوقلو حامله است و شرایط برای خانواده سخت شده. قدرت از سیروس میخواهد خانه را ترک کند، اما او راضی نیست و برای اینکه بماند دنبال بهانه است. در این میان انفجار زودپز در تعمیرگاه قدرت زندگی این دو باجناق را تغییر میدهد. آنها به دنبال آن هستند که قدرت را شهید یکی از بمببارانهای تهران معرفی کنند و از این موضوع سواستفاده کنند.این خط داستانی اولیه «زودپز» است و از همان چند دقیقه ابتدایی فیلم شاهین و سیروس مدام برای جنازه قدرت نقشه میکشند و مخاطب را با تصمیمگیریهای غیرمنظقی خود به قهقهه میکشانند.
شوخی با مفهوم شهادت پیش از این هم در «لیلی با من است» صورت گرفته بود و در «اخراجیها» هم امتداد پیدا کرد. اما «زودپز» در منطقه جنگی نیست. بلکه در وسط شهر تهران و پایتختی است که هر شب بمبباران میشود و آسایش از مردمش گرفته شده. اما دو نفر میخواهند جنازهای را به عنوان شهید جا بزنند تا از این موضوع سواستفاده کنند.
محسن تنابنده سرپرست نویسندگان این فیلم بوده و به طور مشخصی ایدههای او و شیوه نگرشش به کمدی در سیر روایت فیلم مشخص است. اما فیلمنامه «زودپز» و پرداخت آن در کنار خندهدار بودن با ضعفهایی هم روبهرو است. بزرگترین ضعف «زودپز» غیرواقعی بودن است که بیشتر داستان را به سمت فانتزی میبرد. یک اصطلاح قدیمی در سینما وجود دارد که میگویند «کارگردان کمکشان میکند»، این فیلم هم دقیقا از همین الگو پیروی میکند. یعنی احتمال اتفاقاتی که در این فیلم میافتد، در واقعیت بسیار کم است. مرگ با انفجار زودپز آن هم زمانی که با آن چندمتر فاصله داری، یا حمل یک جنازه در میان جمعیت بدون اینکه کسی حتی پیگیر وضعیت شود، جنازهای که با گذشت ۳ روز بوی بدی ندارد، روشن ماندن دوربین فیلمبرداری و…. همه مسایلی است که به سیر داستان «زودپز» کمک کرده، اما در واقع به سختی میتوان آنها را قبول کرد، مگر اینکه کارگردان به بازیگران کمک کرده باشد! البته شاید پذیرش این مسایل در بستر تاریخی دهه ۶۰ حتی سختتر هم به نظر برسد.
درباره حفرههای داستانی در بخش قبل نوشتیم. اما در کنار این نمیتوان به راحتی از کنار ترکیب جدید و قابل توجه محسن تنابنده و رامبد جوان گذر کرد. داستان مشخصا امضای تنابنده را پای خود دارد، اما کارگردانی رامبد جوان -که فیلم قانون مورفی را هم در کارنامه دارد- و بخشی از ویژگیهای فیلمهای کوتاه او هم در «زودپز» دیده میشود. این فیلم اولین همکاری مشترک تنابنده و جوان است. طبق شنیدهها از پشت صحنههای سینما و تلویزیون، معمولا زمانی که خود تنابنده متنی را نوشته باشد، در کارگردانی هم نقش دارد. بنابراین «زودپز» را میتوان در متن و کارگردانی دستپخت قابل توحه این دو دانست.
البته در کنار کمدی قوی، «زودپز» اشکالاتی در زمینه محتوایی و درنظر نگرفتن بستر تاریخی دارد. اشکالاتی که باید تیم پشت صحنه بیشتر به آنها توجه میکردند. مثلا استفاده از دو قطعه موسیقی «آقای حکایتی» و «میدونی هلاکتم» با صدای امید که هر دو مربوط به دهه ۷۰ هستند اما در فیلم که داستانش مربوط به دهه ۶۰ است از آنها استفاده شده. اما با توجه به تغییر بافت شهری و عدم وجود محلاتی که بشود دهه ۶۰ را به گونه واقعی بازسازی کرد، «زودپز» از منظر طراحی صحنه، گریم و لباس نمره قبولی میگیرد.
«زودپز» مانند بسیاری از کمدیهای پرطرفدار یک زوج را به عنوان نقش اصلی و پیشبرنده داستان در نظر گرفته. زوجی که در این فیلم دو باجناق هستند. اما واقعیت این است که علاوه بر سرپرست نویسندگان، محسن تنابنده در گروه بازیگران هم بیشترین بار کاری را برعهده دارد. این فیلم اولین تجربه نوید محمدزاده در کمدی تصویری است. او تجربه بازی در تئاترهای کمدی را داشته، اما بازیگری کمدی جلوی دوربین را برای اولینبار با این فیلم تجربه کرده. شاید به همین دلیل است که تنابنده با نقش سیروس در این فیلم خیلی باورپذیرتر و خندهدارتر از شخصیت شاهین است.
البته محسن تنابنده به دلیل سالها قرارگرفتن در قالب شخصیت نقی معمولی در سریال «پایتخت»، در همه بازیهای کمدیاش رگههایی از نقی را دارد. اما ستاره فیلم خود او است. بقیه بازیگران هم همه نقشهای کوتاهی دارند که تنها در جهت پیشبرد داستان حضور دارند و اتفاق خاصی را رقم نمیزنند.
There are no comments yet