در فیلم «بازیکنان» داستان در برخی از دقایق نسبتا قابل تحمل جلو میرود، اما در بیشتر دقایق فیلم کاملا غیر قابل تحمل و غیر قابل تماشا میشود.
با اینکه سالیانه شاهد تولید و اکران فیلمهای کمدی عاشقانه زیادی هستیم، اما اکثر این آثار نهتنها محتوای جدیدی ندارند، بلکه حتی مشکلاتی دارند که باعث میشود تماشا آنها هم سخت و دشوار شود. فیلم «بازیکنان» یکی از جدیدترین فیلمهای کمدی عاشقانه است که اخیرا از شبکه نتفلیکس پخش شده است. فیلم بازیکنان داستان مک، نویسنده ورزشی نیویورک را دنبال میکند سالها را صرف طراحی بازیهای قرار موفق با دوستانش کرده است، اما وقتی بهطور غیرمنتظرهای عاشق یکی از هدفهایش میشود، باید یاد بگیرد که چگونه از امتیاز گرفتن ساده به بازی کردن برای حفظ عشق برسد.
اما این فیلم در کدام دسته قرار میگیرد؟ فیلم در ابتدا تلاش میکند تا سبک زندگی و شخصیتهای اطراف مک را نشان دهد و در بخش ابتدایی فیلم ما بیشتر با دنیای فیلم و خط داستانی آن آشنا میشویم. اما از همان ابتدا هم میتوانیم روند کلی داستان فیلم را حدس بزنیم.
روند فیلم به این شکل است که مک عاشق یک شخصیت دیگر در ابتدا میشود و شخصیت دیگر هم با شخص دیگری آشنا میشود و در طول فیلم ما قرار است متوجه شویم این دو شخصیت انقدر نقطه مشترک دارند و انقدر عاشق یکدیگر هستند که نمیدانیم چرا اصلا با هم نیستند. در ادامه هم آنها کمترین اشتراک با دو شخصیت دیگر فیلم دارند و در مجموع فیلم دقیقا چیزی است که یک فیلم کمدی عاشقانه کلیشهای باید باشد.
بهصورت کلی نمیتوان انتظار یک داستان متفاوت در یک فیلم کمدی عاشقانه را داشت، اما حداقل انتظاری که وجود دارد این است که سازندگان فیلم به مخاطب خود احترام بگذارند و همان داستان کلیشهای را بهخوبی به تصویر بکشد. در فیلم «بازیکنان» این مورد حداقل خیلی دیده نمیشود و داستان در برخی از دقایق نسبتا قابل تحمل جلو میرود، اما در بیشتر دقایق فیلم کاملا غیر قابل تحمل و غیر قابل تماشا میشود.
اینکه فیلم از ابتدا تا انتها قابل پیشبینی است صرفا نمیتواند یک مشکل کلی باشد، اما اینکه فیلم در لحظاتی به بیننده خود نمیتواند احترام بگذارد نکتهای است که نمیتوان بهراحتی از آن عبور کرد. تلاشهای مک برای جلب توجه شخصیت تام الیس بیشتر این سؤال را مطرح میکند که چقدر در نوشتن این صحنهها زمان صرف شده است و چگونه هوش شخصیتها در پایینترین سطح خود قرار داده شده است. فیلم البته لحظات خوب خود را هم دارد و در بخشهایی واقعا تلاشهایی دیده میشود که فیلم از آن حالت احمقانهای که در آن گرفتار شده است، خارج شود.
بااینحال این تلاشها نه آنقدر زیاد است که به چشم بیاید و نه آنقدر کافی است که فیلم را نجات دهد. پایانبندی فیلم هم با اینکه کاملا قابل پیشبینی و کلیشهای است، اما تا حدی میتوان گفت که بهتر از مابقی بخشهای فیلم به تصویر کشیده است و از معدود صحنههایی است که میتوان گفت که حداقل تلاشی در آن دیده میشود. در مجموع فیلم در بخش اصلی خود بیشتر مشابه بسیاری از فیلمهای کمدی عاشقانه امروزی عمل کرده و بیشتر یک اثر پوچ و بیمحتوا است که چیز جدیدی را قرار نیست ارائه دهد.
اما بخش کمدی فیلم بازیکنان تا حدی توانسته است برخی از صحنههای فیلم را قابل تحملتر کند و در عوض برخی از صحنههای دیگر را غیر قابل تحمل کرده است. فیلم درواقع بیشتر شبیه کسی است که میخواهد از یک مسیر نسبتا ساده عبور کند، ولی در طول راه بارها گم میشود یا به مسیرهای اشتباهی میرود و به بن بست میرسد. بخش کمدی فیلم دقیقا تلاش خیلی زیادی برای اینکه جذاب باشد و بتواند لحظات خوبی برای بیننده رقم بزند، ندارد.
در عوض سازندگان فیلم در بخشهایی تلاش کردهاند این شوخیها را تا حد زیادی مبتذل کنند که بیننده حتی نتواند لبخندی بزند و عملا باعث آزار آن شود. در مجموع فیلم با اینکه در بخش داستانی و بخش عاشقانه خود مشکلات زیادی دارد، اما پتانسیلهای خوبی برای ایجاد صحنههای کمدی پیدا میکند که بیشتر آنها را بهراحتی از دست میدهد. فیلم البته صحنههای کمدی خوب خود را هم بهلطف بازیگرانش پیدا میکند، اما تعداد آن هم باز هم انقدری نیست که باعث شود فیلم از باتلاقی که برای خود درست کرده است، نجات پیدا کند.
اگر بخواهیم در مورد بازیگران فیلم «بازیکنان» صحبت کنیم، نمیتوان منکر این قضیه شد که جینا رودریگز تا حدی باعث شده است فیلم را از یک تجربه تقریبا غیر قابل تماشا به یک فیلم نسبتا قابل تحملتر تبدیل کند. او روی صحنههای کمدی عملکرد خوبی دارد و باعث میشود فیلم در لحظاتی تعادل مورد بحث در مورد بخش کمدی و عاشقانه خود را با بازی نسبتا خوب رودریگز حفظ کند. اگرچه بسیاری از بازیگران مکمل در حد توانایی خود ظاهر میشوند، اما توانستهاند مکمل خوبی برای شخصیت اصلی داستان باشند.
بااینحال کیفیت کلی بازیگران آنقدری چنگی به دل نمیزند و همین موضوع باعث میشود تا درکنار جینا رودریگز، این موضوع به دوش شخصیت تام الیس بیفتد. نقش تام الیس دقیقا میتوانست باعث نجات یا سقوط فیلم شود که گزینه دوم دقیقا رخ داده است. شخصیت تام الیس درواقع قرار نیست فیلم را نجات دهد و شخصیت او درواقع یکی از ضعیفترین شخصیتهای فیلم محسوب میشود. او درواقع همان شخصیتی است که بیننده باید از او متنفر باشد و دلیل آن هم تفاوت دیدگاههای او است.
او درواقع شخصیتی ماشینی است که اهمیت زیادی به احساسات مک نمیدهد و در مجموع او از شخصیتی خواستنی در ابتدا فیلم به شخصیتی نخواستنی در پایان فیلم تبدیل خواهد شد. واقعیت این است که سازندگان فیلم بیشتر از نام او استفاده کردهاند تا اینکه از پتانسیلهای او استفاده شود و این موضوع واقعا در مورد فیلم ناامید کننده است. در مجموع اگر جینا رودریگز را فاکتور بگیریم، مابقی شخصیتهای فیلم بیشتر نقش جلو بردن داستان را ایفا میکنند.
فیلم «بازیکنان» بهعنوان جدیدترین فیلم کمدی عاشقانه نتفلیکس یکی از دیگر از آثار این ژانر است که نهتنها حرف جدیدی برای گفتن ندارد، بلکه در گفتن دوباره همان داستانهای کلیشهای هم مشکل دارد و نمیتواند یک فیلم سرگرم کننده با صحنههای بامزه و خندهدار را ارائه کند. با وجود تلاشهای جینا رودریگز، تام الیس که قرار است طناب نجات فیلم باشد خود تبدیل به مشکل بزرگ فیلم شده است و درنهایت فیلم به یک اثر کاملا پوچ تبدیل میشود.
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است