انیمیشن ربات تا حدی بیانگر شبکههای اجتماعی و دوستانی است که حضور فیزیکی در زندگی فرد ندارند. حتی این ربات میتواند حکم هوش مصنوعی را هم داشته باشد که برخی با آنها معاشرت میکنند.
زمانیکه فهرست نامزدهای بهترین انیمیشن اسکار ۲۰۲۴ معرفی شد، شاهد نام یک انیمیشن بودیم که در بین نامزدها ناشناختهتر بوده است و برای اولینبار در جشنواره فیلم کن نمایش داده شده بود. بدون شک این سؤال طبیعی است که انیمیشن رویاهای ربات چجور اثری است و آیا واقعا مستحق نامزدی اسکار را داشته است؟ این انیمیشن دوبعدی که یک اثر فرانسوی اسپانیایی به کارگردانی پابلو برگر، کارگردان فیلم بلنکانیوز و اقتباسی از کمیکی به همین نام به کارگردانی سارا وارون است که اولین تجربه کارگردانی یک انیمیشن توسط او محسوب میشود.
اتفاقات انیمیشن رویاهای ربات در نیویورک دهه ۸۰ میلادی جریان دارد که داستان سگ تنهایی را دنبال میکند که یک ربات بهعنوان همراهش خریداری میکند که در ادامه به بهترین دوست او تبدیل میشود. اما در روز کارگر و زمانیکه آنها برای گردش به ساحل کانی آیلند میروند، قطعات فلزی ربات زنگ میزند و او نمیتواند حرکت کند. در ادامه ساحل تا تابستان سال بعد تعطیل میشود و سگ باید تا آن موقع برای نجات ربات صبر کند.
اما داستان اصلی انیمیشن از جایی آغاز میشود که ربات در ساحل زمینگیر میشود و حالا ازطرفی سگ داستان باید راهی برای گذراندن زمان پیدا کند و ازطرفی ربات چشم انتظار صاحبش است. اگر بخواهیم صرفا روند داستان انیمیشن را دنبال کنیم، احتمالا چیز خاصی دستگیرمان نمیشود، اما انیمیشن پیامی دارد که تا حد زیادی جلوه دورانی امروزی است. درست است که داستان و اتفاقات انیمیشن در دهه ۸۰ میلادی جریان دارد، اما اگر به ابتدا انیمیشن برگردیم شاهد روایت انزوا و تنهایی سگ هستیم.
تم اصلی داستان درواقع شکل گرفته از داستان انزوا سگی است که نمیتواند با شخصی ارتباط برقرار کند و به همین ترتیب او مجبور است شبها تنهایی غذا بخورد و تلویزیون تماشا کند. اما در یک شب پیامی میبیند که ربات همدم در آن تبلیغ میشود و در ادامه ربات فوق جای خالی یک دوست یا همسر را برای این سگ میگیرد. درست زمانیکه بهنظر میرسد همهچیز بهخوبی و خوشی در حال سپری شدن است، ربات در ساحل گرفتار میشود. اینجا دقیقا جایی است که بهنظر میرسد سازنده اهداف متفاوتی دارد.
نکته اول این است که ربات تا حدی بیانگر شبکههای اجتماعی و دوستانی است که حضور فیزیکی در زندگی فرد ندارند. حتی این ربات میتواند حکم هوش مصنوعی را هم داشته باشد که برخی با آنها معاشرت میکنند. پس در واقعیت هم گروهی وجود دارند که توانایی ارتباط برقرار کردن با دیگران را ندارند که بخشی از آن به واقعیتهای جامعه مرتبط است. درواقع چنین همدمهایی میتوانند ارجاعی هم به آینده نزدیک داشته باشد که در واقعیت هم میتوانیم کم کم شاهد چنین رباتهایی باشیم.
اما در بخش دیگر این رباتها میتوانند حکم حیوانات خانگی را هم داشته باشند. در هر حال شخصیتهای اصلی انیمیشن حیوان هستند و طبیعتا انتخاب رباتها میتوانند جایگزینی برای این داستان هم باشد. دلیل این موضوع درواقع از جایی آغاز میشود که رباتها همیشه قابل تعویض هستند، ممکن است با رباتها بد رفتاری شود و شاید صاحبان آنها، رباتها را در جایی مثل ساحل رها کنند. پس چنین فرضیهای در مورد این قضیه هم میتواند درست باشد.
اما در ادامه انیمیشن درواقع در حال دادن شخصیت به ربات است که در آن او در حال دیدن رویاهایی از نجات داده شدنش است که در ادامه او به خانه باز میگردد. بااینحال او ترس این را دارد که سگ او را با ربات یا شخص دیگری جایگزین کرده باشد و او حالا کاملا فراموش شده است. اما در مقابل این رویاها صرفا زیبا هستند و پایان تلخی دارند. بااینحال لحظاتی مثل لانه کردن یک پردن مهاجر هم باعث میشود ربات لحظات خوشی را هم داشته باشد و صرفا روزهای تیره و تار و در انتظار سگ برای او سپری نشود.
اما در بخش دیگر داستان شخصیت سگ را داریم که پس از اینکه نمیتواند ربات را تا زمان باز شدن دوباره ساحل نجات دهد، اکنون مجبور است بهنحوی این روزها را سپری کند. او درواقع تلاش میکند تا بهطور مثال کارهای جدیدی انجام دهد یا به مسافرت برود و اسکی کند. اما او در هر تلاش شکست میخورد و باعث میشود او منزویتر شود. او درواقع نمیتواند دوستی پیدا کند و این موضوع دقیقا نمایانگر دلیلی است که بهجای یافتن یک دوست واقعی به یک ربات پناه برده است.اما او در طول این داستان عاشق هم میشود، اما در این عشق ناکام میماند. انیمیشن رویاهای ربات شاید در نگاه اول یک انیمیشن حال خوب کن و جالب بهنظر برسد، اما در باطن یک داستان تلخ و شیرین از تنهایی و تلاش برای یافتن دوست و همدم را روایت میکند. اما روایت انیمیشن از بخش ساحل تغییر پیدا میکند و عملا شاید داستان اصلی انیمیشن از این نقطه آغاز میشود. جاییکه شاید ربات و سگ در یک شهر حضور دارند، اما این بخش میتواند نماینده روابط از راه دور یا لانگ دیستنس هم باشد.
جاییکه ربات بارها رویاهایی از بازگشت به خانه میبیند، اما ترس جایگزین شدن با شخص دیگری را دارد و در خارج از خیال او تنها در ساحل گرفتار باقیمانده است. در بخش مقابل سگ هم تلاش میکند تا ضمن اینکه این زمان را سپری کند، دوستان و روابط جدیدی را بتواند پیدا کند و حتی زمانیکه در آستانه رسیدن به یک رابطه واقعی است، باز هم شاهد شکست او هستیم. انیمیشن نشان میدهد با اینکه شاید هرگز یک رابطه یا احساس به پایان نرسید، اما زمانیکه شخص راهی ندارد، بهدنبال یافتن یک مسیر جایگزین میگردد.
انیمیشن هم تلاش میکند چنین موضوعی را نشان دهد. ربات قرار است یک ماجراجویی متفاوت را تجربه کند و توسط شخص دیگری احیا میشود و در ادامه شاهد تغییرات او هستیم. او قرار است چیزهای جدیدی را تجربه کند و حتی اینبار او ظاهرا در حال پیدا کردن یک حق انتخاب است و آن هم بازگشت به سمت سگ یا ماندن نزد صاحب یا همدم جدید خود است. اما سگ هم نشان میدهد با اینکه بارها تلاش میکند، اما نمیتواند باعث تغییر چیزی در زندگی خود شود و او همان شخصیت ابتدا انیمیشن است.
او شخص سادهای است که چیز زیادی از زندگی نمیخواهد، اما او شاید آماده دنیای امروز نیست و بدین ترتیب او که حالا از بازگشت ربات سابق خود ناامید شده است، حالا به سمت ربات دیگری میرود تا دوباره تنها نباشد. بهصورت کلی پیامهای انیمیشن جالب توجه است و در طول داستان شاهد روایت دوستی، نیاز به پارتنر، نیاز به دوست و همدمی که روز خود را با او سپری کنیم، روابط از راه دور، تلاش برای نجات یک رابطه، گرفتن تصمیمهای سخت و دو راهی زندگی و پیشرفت فناوری و احتمال جایگزین شدن آدمهای واقعی با رباتها هستیم.
اما نکته جالب توجه دیگر انیمیشن رویاهای ربات این است که در آن شاهد هیچ دیالوگی نیستیم. شاید در نگاه اول این موضوع آزار دهنده بهنظر برسد و فکر کنیم که این موضوع میتواند به تجربه تماشا انیمیشن لطمه زیادی بزند، اما در طول تماشا متوجه میشویم که سخت در اشتباه هستیم. عدم وجود هیچ دیالوگی در انیمیشن هیچ ضربهای به روایت داستان نمیزند و باعث نشده است که متوجه روند داستان یا روایت آن نشویم.
درواقع این تصمیم هوشمندانه و حتی شجاعانه سازندگان انیمیشن است که برخلاف بسیاری از انیمیشنها که شاهد شخصیتهای بسیار پر حرفی هستیم، در این انیمیشن خلاف این موضوع را میتوانیم مشاهده کنیم. انیمیشن از ابتدا تا انتها به شکلی پیادهسازی شده است که هرگز احساس نکنیم نیازی به شنیدن دیالوگ توسط شخصیتها هستیم و نمایش رویاها یا نوع واکنشها و رفتارهای شخصیتها باعث شده است این خلا هرگز احساس نشود.
درنهایت انیمیشن رویاهای ربات شاید توسط استودیو شناخته شدهای ساخته نشده باشد و همچنین دارای تبلیغات یا صداپیشه معروفی نباشد، اما بدون هیچ شکی یکی از بهترین انیمیشنهای سال ۲۰۲۳ و چند سال اخیر است که کمتر مشابه آن را طی این سالها دیدهایم. انیمیشن رویاهای ربات اثری لایق تماشا و احترام است که ما را دوباره به یاد صحبت گیرمو دل تورو میاندازد یک انیمیشن میتواند برای بزرگسالان هم ساخته شود و صرفا نباید مخاطبان را کودکان و افراد کم سن و سال قرار داد.
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است