نقطه قوت صنعت سینمای جدید کره جنوبی را از نظر فنی را در سبک بازیگری آنها دانست که از آن به عنوان بازیگری در کلوزآپ نام میبریم. این نوع بازیگری بسیار پیش از سینمای جدید کره وجود داشته.
همانگونه که در فرهنگ کره معاصر به وضح میتوان ملاحظه کرد، مردم این کشور به شدت سرعت طلب هستند. به همین دلیل است که کره جنوبی یکی از بزرگترین بازارهای مصرف آخرین تکنولوژیهای روز دنیا است و البته خود نیز یکی از بزرگترین عرضه کنندگان تکنولوژی به شمار میرود.
این خصلت کرهای را میتوان در تمامی ارکان فیلمهای ساخته شده در این کشور مشاهده کرد. داستان فیلمهای کرهای به سرعتی به مراتب بالاتر از سرعت داستان گویی متداول و رایج در فیلمهای سرتاسر جهان به پیش میرود. در داستان گویی کرهای اگر در برخی از لحظات بیان داستان، اصول چند صد ساله داستان گویی که از زمان ارسطو حیات داشته، رعایت نشود و یا اگر در مقاطعی اصول روایت داستان دچار تزلزل شود، به نفع حفظ ریتم و سرعت روایت داستان این اشکالات نادیده گرفته میشوند. تقریبا تمامی فیلم سازان و فیلمنامه نویسان کرهای اگر متوجه شوند در بخشهایی از قصه یا روایت داستان اصول کلی داستان گویی کلاسیک و حتی مدرن دچار مشکل است، به راحتی از کنار این مسئله گذشته و تمام توان خود را بر روی حفظ سرعت و ریتم داستان گویی میگذارند.
به همین دلیل است که شاید چیزی که از آن به عنوان سوراخ فیلمنامهای نام برده میشود و اصطلاحا گافهای سینمایی هستند که خوراک چند ساله منتقدان ریز و درشت فیلم به شمار میروند، در فیلمنامههای کرهای امری عادی است و وجود یک یا چند سوراخ فیلمنامهای در فیلمهای کرهای موضوع عجیبی به حساب نمیآید و حتی پدیدهای قطعی به نظر میرسد. از آن جا که سالیان سال روح و فکر کرهای با ملودرامهای نسبتا سطح پایین خو گرفته و به نوعی تفکر کرهایها از پایههای ملودرامهایشان مانند حفظ و تحکیم بنیان خانواده و روابط میان اعضای آن جدایی ناپذیر است، لذا سایهای از اصول ملودرامهای کرهای در جای جای قصههایشان در هر ژانری که باشند دیده میشود و می توان به آسانی آنها را تشخیص داد. همین خصیصه متمایز کرهای است که داستانهای آنان را از داستانهای سایر نقاط جهان جدا میکند.
خشونت با دوز بالا
در داستانهای کره ای خشونت میتواند به بالاترین حالت خود عرضه شود و تماشاگران نه تنها به این امر مخالفت نمیکنند بلکه بسیار هم از آن استقبال میکنند. به نحوی که هم اکنون تقریبا در تمامی فیلمهای ساخته شده سینمای جدید کره شاهد خشونتی خاص هستیم که به هیچ وجه تا پیش از این شاهد چنین خشونت نمایشی در سینما نبوده ایم. خشونتی که بعضا در بطن قصه خود را نشان میدهد، مانند دختر مهربان و دوست داشتنی ای که به جان خانواده خود میافتد و پس از به قتل رساندن آنها به فجیعترین حالت ممکن سراغ باقی دوستان و آشنایانش میرود. این نوع خشونتهای دورن-قصهای را میتوان بسیار در سینمای جدید کره مشاهده کرد. البته لازم به ذکر است نمایش خشونت به نحو تکان دهنده و چندش آور هم کار دیگری است که کرهایها به مدد امکانات فنی خود به خوبی از پس آن برآمدهاند و به این ترتیب خشونت موجود در داستانهایشان را به نحوی عجیب و غریب و بدیع به نمایش میگذراند. از دیگر مشخصههای منحصر به فرد صنعت سینمای جدید کره جنوبی که در قسمت روایت باید به آن اشاره کرد، شروع فیلمهای کره است. به دلایل خاص فنی و ایدئولوژیکی، هم فیلم سازان و هم تماشاگران کرهای با این مسئله کنار آمدهاند که هر فیلم کرهای که ساخته میشود باید دارای شروعی غافل گیر کننده و البته تکان دهنده باشد، به نحوی که تا چند دقیقه بعد از شروع فیلم، تماشاگر در تحیر آن چه که پیش آمده بماند. این مسئله تقریبا در تمامی فیلمهای ساخته شده در صنعت سینمای کره جنوبی رویت میشود که با بهره گیری از تکنیکهای روایت از میانه داستان و یا روایت از انتهای داستان سعی در ارائه کردن شروعی هرچند تکان دهندهتر داشته باشند.
با توجه به فیلمهای ساخته شده و نتایج حاصله باید اذعان نمود که کرهایها در این امر در سینمای جهان پیشرو هستند و آثاری که آنان خالق آنها بودهاند در نوع خود بی نظیرند.
از دیگر مشخصههای روایتی غالب در صنعت سینمای کره جنوبی باید به تحرک و تعلیق دائمی در داستانها اشاره کرد، به نوعی که اگر قرار باشد هر فیلمی حتی معمولی ساخته شده در سینمای کره را گونه بندی کنیم به ناچار باید یکی از گونههای پر تحرک، دلهرهآور و یا هیجان انگیز را برای هر کدام لحاظ کنیم. البته باید این را هم متذکر شد که چند سالی است ته مایههای ترسناک بودن به تمامی فیلمهای کرهای، حتی فیلمهای خانوادگی یا فیلمهای کودکان هم رسوخ نموده و دیگر ترسیدن به یکی از تجربههای عادی در هنگام تماشای یک فیلم از سینمای جدید کره تبدیل شده است. شایان ذکر است با توجه به مشخههای روایت فیلمهای کرهای که به اختصار اشاره شد، باید بگوییم اینگونه روایتهای تماما پرهیجان و غافل گیر کننده، به شدت از سوی تماشاگران حمایت شده و اصلیترین دلیل پیشرفت و ماندگاری آنها، همین تماشاگرها هستند.
نوآوریهای فراوان در تدوین
شاید بتوان گفت نخستین فاکتوری که از سینمای جدید کره جنوبی در چشم منتقدان و تماشاگران خارجی خودنمایی میکند، نوآوریهایی است که فیلم سازان کرهای در فرایند تدوین به کار بسته و خالق سکانسهایی شدهاند که بسیار غریب و در نوع خود تامل برانگیز است.
یکی از مهمترین نکات تدوینی که باید کرهایها را مبدع آن برای سینمای داستانی دانست و تقریبا از همان ابتداییترین فیلمهای صنعت سینمای جدید کره جنوبی نیز شاهد آن بودهایم، این است که در تدوین کرهای لازم نیست که کنش به اتمام برسد و سپس وارد نمای بعدی شویم، بلکه میتوان از میان کنش قبلی مستقیما سراغ نتیجه کنش رفته و نتایج اعمال کنش را مشاهد کرد. به عنوان مثال در صحنه ای از فیلم Oldboy زمانی که شخصیت اصلی فیلم، دائه سو، با استاد هنرهای رزمی ژاپنی مبارزه میکند وقتی که استاد ژاپنی، دائه سو را چندبار بلند کرده و روی میزهای شیشهای که مانند ویترین گذاشته شدهاند پرت میکند، تماشاگر تنها یک بار بلند شدن دائه سو توسط استاد ژاپنی را میبیند و در ادامه صرفا مشاهده گر نماهایی است که در آن دائه سو به طور مداوم بر روی میزهای شیشههای مختلف فرود میآید و میزها میشکند. این اتفاقی است که دیگر در صنعت سینمای جدید کره جنوبی به امری عادی بدل شده است و حتی در فیلمهای پرخرج و صرفا گیشه پسند کرهای هم شاهد این مدعا هستیم. البته به هیچ وجه نباید از این مسئله غافل شد که این حجم زیاد نوآوری در تدوین فیلمهای کرهای نتیجه مستقیم تغییر روایت فیلمهایشان به سمت بیان روایتهایی با سرعت بالا و تعدد ماجراست که با توجه به این تغییرات بنیادین روایتی و به دلیل لزوم حفظ ریتم تعلیق و رعایت خط هیجان برانگیز بودن فیلمها در تمام لحظات فیلم، اجتناب ناپذیر به نظر میرسند.
موسیقیهای آوانگارد
چیزی که از آن به عنوان موسیقی کرهای یاد می شود در اصل آواهایی کلاژگونه هستند که میتوان گفت تا پیش از تعداد انبوه این موسیقیها در فیلمهای کرهای، تماشاگران از این دست موسیقیها تنها در آثار آوانگاردهای فرانسوی دهه ۱۹۲۰ به بعد و قطعات آهنگسازان این فیلمها مانند ژرژ آنتایل و سایرین ملاحظه میکردند که البته تمامی این قطعات موسیقایی، تجربی به شمار میروند.
اما آثار آهنگسازان کرهای به غایت متفاوت از هر قطعه ای است که تا کنون شنیدهایم. زیرا آنان به معنی واقعی کلمه، کلاژی موسیقی گونه خلق میکنند که بیش از هر چیز از موسیقیهای کلاسیک بهره میبرند که در درون آنها از اقسام و انواع سازههای امروزی استفاده میکنند.
هدف از ساخت موسیقیها برای یک فیلم کرهای از سینمای جدید این کشور نه به رخ کشیدن زیباییهای باند صوتی فیلم، بلکه کمک به اثر بخشی هر چه بیشتر ابداعاتی است که فیلمساز تمام تلاش خود را در ارائه آنها در روایت فیلم کرده است. این موسیقیهای جدید که شاید بتوان گفت هم اکنون به فیلمهای کالت راه یافتهاند و البته همچنان در فیلمهای آوانگارد هم مورد استفاده قرار میگیرند، کارکردی اساسی در پیشبرد درام فیلمهای کرهای دارند. زیرا به واسطه تازه و غیرعادی بودن خود و هم چنین به خاطر تاثیرپذیری بالایی که در ترکیب با تصاویر نامتعارف فیلمهای کرهای ایجاد میکنند به درجه اهمیت بالایی دست مییابند.
بازیگری، نقطه قوت سینمای جدید کره
میتوان نقطه قوت صنعت سینمای جدید کره جنوبی را از نظر فنی را در سبک بازیگری آنها دانست که از آن به عنوان بازیگری در کلوزآپ نام میبریم. این نوع بازیگری بسیار پیش از سینمای جدید کره وجود داشته و بارها و بارها در فیلمهای مختلف جهان از آن بهره میبرند، اما مشخصه خاص سینمای کره آن است که تقریبا در تمامی فیلمهایش از کلوزآپهای زیاد بهره میبرد. همین امر سبب شده تا به بازی بازیگران در نماهای درشت و خیلی درشت اهمیت بسیار زیادی داده شوند و ضرورت بازی میمیک چهره بیش از پیش ظهور کند.
روایت فیلمهای پرهیجان و پرتکاپو آن هم با بهره گیری از نماهای نزدیک که کار بازیگران را بسیار سختتر از قبل میکند، هم چنین به واسطه فیزیک چهره بازیگران کرهای و مشابهتهایی که برای یک تماشگر خارجی ممکن است داشته باشد، در ظاهر باید فهم و یافتن ارتباط میان این حجم بالای نماهای نزدیک برای تماشاگران خارجی کار سختی بنماید، اما دقیقا همین جا است که هنرنمایی بازیگران و فیلم سازان کرهای خود را نشان میدهد و آن هم این است که عوامل فیلمهای کرهای با بازیهای به شدت تاثیرگذار و پرهیز از هرگونه غلو و بزرگ نماییهای بعضا رایج، تلاش میکنند به نوعی از سبک بازیگری برسند که علاوه بر خسته نکردن تماشاگر در مدت تماشای فیلم، مشکلی هم برای او در فهم ارتباط میان افراد و گرههای داستانی پیدا نشود و بتواند به راحتی هر چه تمامتر از پس کشف ارتباط شخصیتها و رویدادها با یکدیگر برآید.
بدون شک این سبک بازیگری در کلوزآپ که کرهایها تاکنون به پیشرفتهای بسیاری در آن دست یافتهاند هم اکنون در فیلمهای زیادی در سرتاسر دنیا مشاهده میشود و در مورد استفاده خیل عظیمی از بازیگران و فیلم سازان قرار گرفته است. حال پس از بررسی این عوامل که کرهایها از سینمای سایر کشورهای جهان و به خصوص هالیوود گرفتهاند و در آنها جرح و تعدیل داده و به پیشرفتهای بسیاری هم دست یافتهاند، باید به این نکته اشاره کرد که سینمای جهان و به خصوص هالیوود دوباره این مشخصههای تکامل یافته و به ویژه این چهار مورد را ازسینمای کره باز پس گرفت، و شروع به استفاده گسترده از آنها در فیلمهای خود کرد.
شایان ذکر است که بحث بازسازی و تقلید از سینمای شرق در سینمای هالیوود قدمتی در حدود چندین دهه دارد و از راشومون و هفت سامورایی گرفته تا فیلمهای متاخر همواره هالیوود چشم داشتی به فیلمهای شرقی ساخته شده داشته و دارد، اما یکی از نخستین و هم چنین موفق ترین بازسازی از فیلمهای شرقی که در هالیوود دهه۱۹۹۰ صورت گرفت، فیلم سگهای انباری(سال ۱۹۹۲- کوئینتین تارانتینو) بود که بسیار تحت تاثیر فیلم قاتل( ۱۹۸۹- جان وو) بوده است. تجربه موفق فیلم تارانتینو و استقبال کم نظیر تماشاگران و منتقدان آمریکایی از این فیلم تهیه کنندگان هالیوودی را متوجه مولفههای خاص سینمای جدید شرق کرد و این که چه قدر میتواند فیلمهای پر هیجان و بعضا رخوتبار هالیوودی را از بار تکراری و کسل کننده بودن رها سازد و باعث رونق مجدد آنها شود.
از این جا به بعد هالیوودیها هر زمانی که فیلمی مبتنی بر پایههای شرقی میساختند، به طور مدام یادآور میشدند که مرجع این فیلم شرقی است و به خصوص برای فیلم سگهای انباری که این امر تقریبا در هر مصاحبه و هر نقدی رخ داد. این جریان شرقی پسند که از چندین سال پیش از ظهور سینمای جدید کره به وقوع پیوسته بود، راه را برای ورود فیلمهای کرهای بسیار هموار ساخت، به نحوی که زمانی که آمریکاییها مشغول کپی برداری از هر یک از چهار مولفه خاص سینمای کره که در بالا به آن اشاره شده بود با افتخار یادآور میشدند که روایت، تدوین، موسیقی یا بازیگری این فیلم هالیوودی بر پایه فیلمهای کرهای بوده است.
روایت فیلمهای سینمای جدید کره همان روایت هالیوودی دست کاری شده است و مهمترین دلیل این قبیل روایتها به چنین جایگاهی در میان تماشاگران کرهای، مشخصا همین است که ریشههای روایت کرهای همان روایتهای کلاسیک هالیوودی به شمار میرود. درنهایت باید به این نکته اشاره کرد که وسعت تاثیرگذاری سینمای جدید کره جنوبی تنها به هالیوود محدود نمیشود و مولفههای خاص کرهای که باید به آنها جلوههای ویژه را هم اضافه کرد، هم اکنون بر روی سینمای هنگ کنگ و چین و پس از آن بر روی سینمای آمریکای لاتین بسیار تاثیر گذاشته به نحوی که به خصوص چهار مولفه مذکور در بسیاری از فیلمها از جمله آثار فیلم سازانی نظیر والتر سالس و هم چنین فرناندو مه ریس، مثلا در فیلم شهر خدا( ۲۰۰۲- فرناندو مه ر یس) که حاوی صحنههای خشونت فراوانی است که جنس خشونت آن از نوع خشونتهای شرقی و به خصوص کرهای است.
هم چنین شیوه تدوین این فیلم و موسیقی خاص آن که مو به مو مولفههای کرهای را رعایت میکند، به وضوح قابل رویت هستند. این گستردگی تقلید از سینمای جدید کره خود بیانگر حجم زیاد محبوبیت مولفههای خاص کرهای است.
سینمای بومی
در نتیجه تحولات سیاسی رخ داده در کشور کره جنوبی و تسلط کامل آمریکا بر این کشور، سینمای کره جنوبی تمامی قواعد فیلم سازی هالیوودی اعم از اصول روایت، تدوین، فیلم سازی، جلوههای ویژه، موسیقی و بازیگری را آموخت و برای مدتی هم در تمامی فیلمهای تولید شده در داخل کشورش به کار بست. اما طی چند سال و در نتیجه اقداماتی بنیادین و پایهای شروع به بومی سازی این قواعد و منطبق کردن آنها با خواسته های مردم کشورش نمود و پس از گذشت یک دهه و کسب تجربه کافی، اقدام به عرضه برآمد تجربیاتش به سینمای جهان و به خصوص هالیوود کرد. به نحوی که بیش از هر سینمایی هم اکنون سینمای هالیوود تحت تاثیر سینمای کره جنوبی قرار دارد.
گواه این مطلب سیل انبوه فیلمهای کرهای هستند که توسط کمپانیهای عظیم هالیوودی با مشهورترین بازیگران و عوامل در حال بازسازی هستند و هم چنین است تقلیدهای عیان هالیوودیها از اصول ابداعی کره ایها در تدوین و هم چنین در استفاده کلاژگونه از موسیقی. در انتها میتوان به افزایش تقاضای کمپانیهای هالیوودی برای به انجام رسیدن جلوه های ویژه تصویریشان توسط شرکتهای کرهای اشاره کرد که بیانگر عمق نفوذ همه جانبه خلاقیت کرهای در بطن سینمای هالیوود است.
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است