گفت‌وگو با نادر سلیمانی بازیگر فیلم ضد:

یک عمر طنز بازی کردم اما جایزه‌ام را با نقش جدی گرفتم

نادر سلیمانی هنگام دریافت جایزه‌اش با بیان اینکه حالا وظیفه من از قبل سنگین‌تر شده است، گفت: شخصیت من در فیلم ضد یک شخصیت خنثی بود و شخصیت منفی نبوده است.


نادر سلیمانی بازیگر باسابقه‌ای است که پیش از حضور در فیلم ضد او را بیشتر در فیلم‌های کمدی دیده‌ایم، اما با حضور برای بازی‌ در فیلم «ضد» موفق به دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد در چهلمین جشنواره بین المللی فیلم فجر شد. او هنگام دریافت جایزه‌اش با بیان اینکه حالا وظیفه من از قبل سنگین‌تر شده است، گفت: شخصیت من در فیلم ضد یک شخصیت خنثی بود و شخصیت منفی نبوده است. این شخصیت دارای یک شخصیت ثابت و محکم و بسیار خنثی بود.

نادر سلیمانی همچنین گفت من به دنبال جایزه این جشنواره نیامده‌ام. من یک ساختارشکنی در خودم برای ایفای این نقش ایجاد کرده‌ام و خیلی هم راضی هستم و امیدوارم مردم هم راضی باشند.

گفتگو با این بازیگر پیشکسوت را در ادامه می‌خوانید.

آقای سلیمانی! شما را مخاطبان به عنوان بازیگری طنز می‌شناسند و در کارنامه حرفه‌ای شما این ژانر بسیار پررنگ است؛ چطور شد که پیشنهاد بازی در یک نقش جدی در فیلم ضد را پذیرفتید و در عین حال مهمترین چالش‌های شما برای بازی در این نقش چه بوده است؟

اولین فیلم در اصل جدی برای یک بازیگر طنز. هر بازیگری دوست دارد این تجربه را داشته باشد ولی تخریب عجیبی در من ایجاد شده بود که این پیشنهاد را قبول نکنم. وقتی آقای شفیعی فیلم‌نامه را برای من فرستاد و آن را خواندم، دیدم شخصیت «ناصر» عجب آدم سیاست‌بازی است. یکی از بخش‌های مهمی که باعث شد در فیلم «ضد» بازی کنم، نوشته خوب حسین تراب‌نژاد و دوم اعتماد عجیبی بود که آقای ربیعی به من داشت؛ اولین فیلم در اصل جدی برای یک بازیگر طنز. هر بازیگری دوست دارد این تجربه را داشته باشد ولی تخریب عجیبی در من ایجاد شده بود که این پیشنهاد را قبول نکنم. دوستان زیادی به من گفتند که این کار را انجام ندهم زیرا به واسطه کارهای طنز شناخته شده هستم. این‌جا سیاست من به دادم رسید. دوستی به من گفت برو و در نهایت اگر کارت خوب نشد یک عذرخواهی می‌کنی و می‌گویی اشتباه کردم. من در شب اختتامیه جشنواره فیلم فجر گفتم که از این پس کار من خیلی سخت شده است.

تعامل شما با کارگردان در این اثر چطور بود؟

محبتی که آقای ربیعی به من داشت این بود که به من اجازه داد، بازی کنم. سوال اول من از آقای ربیعی این بود که چرا من را انتخاب کرده است؟ از زنده‌یاد داریوش مهرجویی نیز وقتی من را برای فیلم «علی سنتوری» انتخاب کرد، همین پرسش را پرسیدم. آقای ربیعی به من ایمان داشت. هیچ‌وقت جلوی کار من را نگرفت؛ برخی کارگردان‌ها آن‌قدر ضدحال می‌زنند که آدم رغبت نمی‌کند نگاه‌شان کند.

بازی در فیلم ضد نه تنها نقش جدی شما را می‌طلبید بلکه فیلمی سیاسی هم بود. چقدر با فضای این فیلم ارتباط گرفتید و برای شما ملموس بود؟

اتفاقا یکی از دلایلی که حضور و بازی در فیلم «ضد» را پذیرفتم که اولین کارم با آقای ربیعی است، این بود که این سیاست را در بزرگان منافقین دیده بودم. بزرگان منافقین ته صف می‌ایستادند و پیروان‌شان به جای آن‌ها چاقو می‌خوردند؛ این اتفاق را به عینه در جنوب دیده بودم. من نسبت به مجاهدین مشکل دارم، این عقیده شخصی من است. برای این‌که سیاست‌شان حتی خلاف دیدگاه مردم بود و حتی خودشان، خودشان را فریب می‌دادند. دیدگاه درستی نیز نداشتند و افراد خود را مسلح می‌کردند تا به هم‌شهری و هم‌نوع خود شلیک کنند. در گروهک‌ها فضا به گونه‌ای بوده که همه نسبت به هم بدبین بودند، این یعنی سیاست تلخ. در حالی که بچه‌های انقلابی عاشقانه زندگی می‌کردند. من همیشه می‌گویم ای کاش همه مثل اول انقلاب بودیم؛ نان کم بود اما همه به هم نان تعارف می‌کردیم، آب کم بود ولی همه با هم تقسیم می‌کردیم. اما الان این‌گونه نیست و همه می‌خواهند برای خود اندوخته کنند.

بازی در کنار بازیگران جوان‌تر و تئاتری‌ها چطور بود؟ آیا تعاملی میان شما شکل می‌گرفت یا هر کس بازی خودش را داشت؟

زنده‌یاد رکن‌الدین خسروی کارگردان مطرح تئاتر ایران روزی به ما گفت که در هنر باید بزرگترها در کنار جوان‌ترها قرار بگیرند و از آن‌ها حمایت کنند. من از بازی مهدی نصرتی نکات مختلفی یاد می‌گیرم. من نقش‌های سختی را ایفا کردم که باید بابت آن‌ها جایزه می‌گرفتم ولی نشد. خدا در سن ۵۶ سالگی فرصت جایزه گرفتن را به من داد پس او را شکر می‌کنم و قدرش را می‌دانم، زیرا معتقد هستم خدا هر وقت بخواهد و صلاح بداند اتفاق می‌افتد. من از جوانان و پیشکسوتان بسیاری از جمله مهدی نصرتی، امیرعباس ربیعی، رکن‌الدین خسروی، حمید سمندریان، اکبر زنجانپور و … آموختم. برای من بازی در هر فیلمی یک زایش و تولد است. من فقط به دنبال نقش یک نبوده و نیستم بلکه نقش حتی اگر کوچک هم باشد با عشق بازی می‌کنم. از سوی دیگر اجازه دهید درباره لیلا زارع صحبت کنم؛ ایشان غربت عجیبی در بازی‌اش داشت، عاشقی که نمی‌داند پیش برود یا نرود و صحنه‌ای از فیلم با بازی لیلا زارع من را به یاد زندگی خودم می‌انداخت. لیلا زارع خیلی توانا این غربت شخصیت را ایفا کرد. داستان عاشقانه «ضد» ضرباهنگی داشت که برای مخاطبانی که دوست داشتند درام عاشقانه‌ای ببینند هم قابل توجه بود. اگر ضعفی در این خصوص وجود دارد به کارگردان یا بازیگر مربوط نیست بلکه مربوط به فیلمنامه است.

در مجموع از تعاملی که میان عوامل فیلم بود، راضی بودید؟ سوال دقیق‌تر اینکه چقدر عوامل توانستند در کنار هم یک فیلم واحد را پیش ببرند؟

آقای ربیعی در مصاحبه‌ای درباره این‌که تهیه‌کنندگان، سرمایه‌گذاران و مدیران در کار هنری دخالت نکنند حرف‌هایی زد. این موضوع نه تنها آرزوی کارگردانان بلکه آرزوی دیرینه تمام هنرمندان از جمله بازیگران، طراحان صحنه، فیلمبرداران، طراحان صدا و آهنگسازان نیز است. امیدوارم روزی به این نقطه برسیم که دیگر با من بازیگر به صورت شبانه تماس گرفته نشود که بگویند «به حرف کارگردان گوش نده و این‌طور یا آن‌طور بازی نکن». متأسفانه ما با فیلم‌مان تجارت می‌کنیم و هنر نمی‌سازیم. می‌گویند وجه اول هر فیلم فروش است؛ این درست ولی تمام اعضای یک خانواده که شبیه به هم نیستند. یک فیلم پرفروش می‌شود و یک فیلم فروش بالایی ندارد اما تهیه‌کننده و مدیر می‌خواهد همه فیلم‌ها شبیه هم و پرفروش شوند تا بتوانند به صورت مستمر فیلم بسازند. تهیه‌کننده باید به کارگردان ایمان داشته باشد. آقای ربیعی به من به عنوان یک بازیگر کمدی بابت ایفای یک نقش جدی ایمان داشت و من را انتخاب کرد. کسی در این ۴۰ سال به من ایمان نداشت که نقش جدی ایفا کنم. اما در این فیلم تعامل بسیار زیادی دیدیم که همین باعث دیده شدن و موفقیت آن شد.

به عنوان یک بازیگر مهمترین انتقاد شما به سینمای این روزها و بویژه در حوزه بازیگری چیست؟

فیلم کوتاهی ساختم و یک بازیگر در آن به ایفای نقش پرداخته است که دکترای بازیگری تئاتر دارد. این خانم در تئاتری که کار می‌کردیم ۱۵ نقش را بازی کرد. روزی که آخرین پلان فیلم من ساخته شد به همسر من گفت دیگر مشکل ذهنی ندارد زیرا آن‌چه را در شرافت بازیگری می‌خواست به دست آورد. این دختر چهره ندارد اما سواد دارد و مؤلف چندین کتاب است، وقتی به عنوان بازیگر به دوستان معرفی می‌کنم او را نمی‌پذیرند. وقتی فیلم کوتاه من ساخته شد، تمام دوستانی که می‌گفتند او بازیگر نیست بخش بازی او را تحسین می‌کنند. به فلان بازیگر مرد یا زن سینما می‌گویند برای نقش مورد نظر دستی به سر و روی خود نزند ولی می‌بینیم که توجهی نمی‌کند. این دختر هیچ تغییری در چهره خود ایجاد نکرده و چنان بازی می‌کند که تحسین‌برانگیز است.

تئاتری‌های ما در گل خاک خوابیده‌اند. این چیزی است که نادر سلیمانی و نصرالله رادش تجربه کردند. آخرین روزهای دانشگاه بود و من و نصرالله رادش گریه می‌کردیم که الان چه کار کنیم؟ با خود می‌گفتیم که الان مدرک دانشگاه را گرفتیم، بگذاریم در کوزه آبش را بخوریم؟ در بین دوستان هم‌دانشگاهی نویسنده‌هایی را می‌شناسم که چون معروف نیستند کسی به آن‌ها نگاه نمی‌کند. سینمایی که در آن نادر سلیمانی از جوانی تا پیری فقط در نقش‌های مشابه بازی کند، سینمای درستی نیست. باید جوانان وارد سینما شوند و ریشه هنر این‌گونه رشد می‌کند.

و به عنوان سوال آخر، اگر باز هم پیشنهاد نقش‌های جدی به شما بشود، می‌پذیرید؟

قطعا من هم اگر فیلمنامه سریال و یا فیلم سینمایی مورد پسندم باشد، نقش جدی بازی می‌کنم. خیلی از بازیگران طنز هم به سراغ فیلم‌های جدی رفته‌اند، اما این موضوع در سریال‌ها متفاوت است؛ مساله اینجاست که عوامل سریال‌ها سه قسمت اول سریال را برای مطالعه می‌دهند، باقی فیلمنامه را می‌گویند بعدا می‌دهیم و این بعدا به بعد از امضای قرارداد می‌رسد و آن زمان حتی اگر ناراضی هم باشی دیگر نمی‌توانی کاری انجام دهی.

کلید واژه:
گروه بندی: اخبار , ویژه ها

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است