«بهشت تبهکاران» دارای ضعفهایی عدیدهای نیز هست که برخی از آنها ریشه در قصه مطول و پر اطناب آن دارد. اگر پلات این قصه را با جزئیات شرح دهیم، متوجه جزئیات فراوانی در آن میشویم که برای پرداخت درست هر یک از این موارد در یک بستر دراماتیک، مصائب عدیدهای پیش روی نویسنده و کارگردان وجود خواهد داشت.
نمیتوان بدون پیش فرض قبلی به تماشای آثار برخی از فیلمسازها نشست، چراکه مرور تجربههای پیشین آنها در تماشاگران ایجاد توقع میکند. مسعود جعفری جوزانی از دسته چنین سینماگرانی است. او از «جادههای سرد» و «شیرسنگی» تا «در مسیر تند باد» و مجموعه «در چشم باد» آثاری ماندگار را در کارنامه کاری خود ثبت کرده است.
فیلمسازی که علاقهمند به روایت تاریخ ملی است و بر ابزارها و امکانات بیانی سینما نیز تسلط دارد. جعفری جوزانی پس از سالها دوباره به گونه مورد علاقه خود در سینما بازگشته است تا از میان صفحات غبار گرفته تاریخ، روایتگر بخش تصویر نشدهای از آن باشد. «بهشت تبهکاران» فیلم تازه او مسیر طولانی تولید را از سال ۱۳۹۹ طی کرد تا در بخش سودای سیمرغ جشنواره چهل و دوم حاضر باشد.
او بخشی از زندگی شخصی به نام حسن جعفری و رابطه او با احمد دهقان را دستمایه ساخت درام تازه خود قرار داده است. «بهشت تبهکاران» فیلمی پر بازیگر است و در مدت زمانی بیش از دو ساعت قصه پرالتهاب خود را روایت میکند. فیلم داستانی جهان شمول دارد که در لایههای زیرین آن مفاهیم عدالتخواهانه نهفته است. رویکردی که تقریبا در تمام آثار این فیلمساز کهنهکار قابل ردیابی است.
بررسی سبک کارگردانی فیلم، حاوی نکات جالبتری است. برای مثال در نوع روایت، شیوه دکوپاژ و به کارگیری میزانسنها، این اثر تفاوت فاحشی با تجربه سریال سازی مسعود جعفری جوزانی یعنی «در چشم باد» دارد. اما چه مسئلهای باعث میشود که یک سینماگر داستانپرداز، جایگاهی ویژه در تاریخ سینمای یک کشور پیدا کرده و وجود نام او در یک جشنواره زینت بخش آن باشد؟ فارغ از شیوه روایت جذاب که باعث جذب انبوه تماشاگران به یک اثر میشود، بخش عمده این موضوع به نشانههای معنایی یک فیلم مرتبط است. بنابراین باید به دنبال نشانههای بیشتری در آثار آنها بود تا بتوان به عمق مفاهیم ارائه شده پی برد.
«بهشت تبهکاران» فیلمی قهرمان محور به سیاق آثار کلاسیک است و شخصیت اصلی، همانند آنها به گونهای خاکستری مورد پرداخت قرار گرفته است و برای عیان شدن کنشمندی در او، نیروهایی از جانب سرنوشت و اشخاص داستان بر او اعمال میشود. شمایل ستارهوار کاراکتر اصلی که نتیجه اعمال، سلوک و نوع تفکر اوست، باعث همذات پنداری مخاطب با او میشود. به علاوه با توجه به مدت زمانی طولانی فیلم و روند ثابت قصه در پرده سوم فیلمنامه، مولف اثر شخصتهای متفاوتی را پیش روی شخصیت اصلی قرار میدهد تا سرنوشت او در نسبت با این پرسوناژها مشخص شود.
«بهشت تبهکاران» دارای ضعفهایی عدیدهای نیز هست که برخی از آنها ریشه در قصه مطول و پر اطناب آن دارد. اگر پلات این قصه را با جزئیات شرح دهیم، متوجه جزئیات فراوانی در آن میشویم که برای پرداخت درست هر یک از این موارد در یک بستر دراماتیک، مصائب عدیدهای پیش روی نویسنده و کارگردان وجود خواهد داشت.
فیلم روایتگر مقطعی حساس از تاریخ ایران و بازنمایی شخصیتیهایی حقیقی است. برای نزدیک شدن مخاطب به جهان داستانی و مفهومی اثر، نیاز است تا شرایط سیاسی، اجتماعی و همینطور پیشینه و درونیات شخصیتها به شکلی صحیح به تماشاگر معرفی و منتقل شود.
نقطه شروع و ابتدایی «بهشت تبهکاران» لحظهای است که شخصیت اصلی دستگیر شده و مورد بازجویی قرار گرفته است. در صورتی که پس از این سکانس، وقایع شش ماه قبل از این زمان به نمایش درمیآید و حذف سکانس ابتدایی نه تنها لطمهای به سیر روایت وارد نمیکند، بلکه باعث ایجاد تعلیق بیشتر در سرنوشت پرسوناژ محوری فیلم میشود و مخاطب را بیش از پیش درگیر خود میکند. به علاوه پرشهایی که تدوین موجب آن شده، با وجود آنکه به سیاق بسیاری از آثار مطرح جنایی در جهان به گونهای هدفمند طراحی شده است و قرار است نمایانگر گذر زمان باشد، اما به لحاظ بصری به گونهای است که موجب انفصال توجه مخاطب از اثر میشود. اما با این وجود، «بهشت تبهکاران» فیلمی است حاوی جوهره سینما از یک کارگردان مهم در تاریخ سینمای ایران.
*محمدعرفان صدیقیان
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است