سرخوردگی دنیای کودکانه در جهان بزرگسالان

بابک و افسانه زن و شوهری هستند که هر کدام در دنیایی متفاوت از هم زندگی می‌کنند، تنها پیوند مشترک این زن و مرد فرزندی است که قربانی این بزمگاه قرار گرفته است. یکی از مهمترین نکات کلیدی در روایتگری به سبک مینی‌مال پیوند خرده پی‌رنگ‌هایی است که به صورت موازی از شخصیت‌ها بدون تلاقی معنی‌دار روایت می‌شود.


«نپتون» روایت یک زندگی است که در بستر رئال و در طرح روایتگری مینی‌مال گسترده می‌شود. این فیلم داستان یک زندگی امروزی را شرح می‌دهد، پرداخت به جزئیات  مشغله‌های زندگی شهر نشینی به قدری به صورت شفاف و با واقع‌نگری در فیلم شرح داده می‌شود که مخاطب کاملا در فهم مشترک با شخصیت‌های فیلم هم داستان می‌شود. مضمون فیلم عمق شکاف میان دو نسل کودکان و بزرگسالان را می‌کاود و موفق می‌شود تاثیر عمیقی را از دنیای سرخورده کودکانه در جهان بزرگسالان به تصویر بکشد.

بابک و افسانه زن و شوهری هستند که هر کدام در دنیایی متفاوت از هم زندگی می‌کنند، تنها پیوند مشترک این زن و مرد فرزندی است که قربانی این بزمگاه قرار گرفته است. یکی از مهمترین نکات کلیدی در روایتگری به سبک مینی‌مال پیوند خرده پی‌رنگ‌هایی است که به صورت موازی از شخصیت‌ها بدون تلاقی معنی‌دار روایت می‌شود. با این هدف مرجان ساداتی فیلمنامه‌نویس این اثر، فرسودگی، تنهایی و واماندگی را در کنار مضمون اصلی قرار داده است و به نسبت هر شخصیتی که وارد داستان می‌شود هر کدام به صورت کم و بیش در صدد است تا تکلیف خود را با مسئولیت انسان بودن و انسانی زندگی کردن روشن کند! آن هم در شرایطی که از تعامل و همدلی دیگران کاملا نا امید شده و می‌داند این مسیر را باید به تنهایی طی کند، در این راه یکی از مهم‌ترین مولفه‌های انتخاب برای ادامه مسیر، آزمون پول و رسیدن به استقلال شخصی است، به همین ترتیب روایت‌هایی از زندگی افراد بیان می‌شود که پیش شرط ارتباطی همه آنها تنها در منافع مادی خلاصه می‌شود.

همان‌طور که مرد همسایه به خاطر اینکه بدهی خود به بابک، با نارضایتی تمام و بدون اعتراض پرستاری فرزند او را به عهده می‌گیرد، اما بعدتر می‌بینیم سخنی این مسئولیت را دختربچه آنها به دوش می‌کشد و دچار تعارض و مشکل می‌شود و همین طور زن افغان که از سرناچاری از خون پایمال شده همسرش با پذیرفتن غرامت نصف دیه می‌گذرد چرا که از نظر قانونی راهی به جز قبول کردن این پول کثیف ندارد تا اینکه در انتهای پرده دوم فیلم پیام آن در نقطه متحدالشکلی در بینابین داستانک‌ها از زبان دوست بابک که در پروژه ساخت و ساز با او شریک است در یک انفجار عصبی فریاد زده می‌شود که در سالن جشنواره هم با تشویق مخاطبان مواجه می‌شود.

وقتی او با ضربه‌های جنون وار به دیوار فریاد می‌زند که حاضر است از این پروژه بیرون باشد تا اینکه به خاطر رسیدن به هدفش مرگ کارگر افغان را نادیده بگیرد! و نقشی از دیوار شکسته و حفره‌ای که تمثالی از نقشه ایران است. از دیگر نکته‌های ویژه فیلم وحدت فرم، ساختاروایی و مضمون است که در ایجاد تاثیر و القا حس فرسودگی انسان‌ موفق عمل می‌کند. انسانی که برای حفظ بازی قدرت و پول حاضراست چشم خود را بر روی خود و عزیزترین کسانش ببندد. این فیلم تلنگری است برای مخاطب که میان آرزوها، رویاها و عزیزان خود و قدرت کدام را انتخاب می‌کند؟و در ادامه حواشی این انتخاب را با دقتی روانشناختانه وارسی می‌کند.

محمد ابراهیم غفاریان کارگردان فیلم «نپتون» است که اولین تجربه سینمایی بلند خویش را با این اثر به چهل و دومین جشنواره رسانده است. کارگردانی با دقت که در ترسیم فضای زندگی روزمره به نسبت فیلم‌های دیگر در بخش سودای سیمرغ موفق تر عمل می‌کند البته نیم بیشتر این موفقیت فیلم مدیون نگاه روانشناختانه و دقیقی است که مرجان ساداتی به بزرگترین دغدغه امروز خانواده‌هایی ایرانی داشته است.

نشر اول: روزنامه صبا

*سمیه خاتون

کلید واژه:
گروه بندی: اخبار , ویژه ها

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است

× برای درج دیدگاه باید وارد شوید