سیاستگذاری اصلیاش مطرح کردن افسانههای کهن ایرانی و آشنایی مردم با این افسانهها بوده و اگر فصل سومی هم برای این سریال وجود داشته باشد قطعاً با همین رویکرد خواهد بود
سیدعلی هاشمی کارگردان فصل دوم مجموعه «مستوران» که این روزها از شبکه یک سیما در حال پخش است، میگوید: به طور کل سازمان اوج که تولیدکننده مجموعه «مستوران» است، از ابتدای تولید این مجموعه سیاستگذاری اصلیاش مطرح کردن افسانههای کهن ایرانی و آشنایی مردم با این افسانهها بوده و اگر فصل سومی هم برای این سریال وجود داشته باشد قطعاً با همین رویکرد خواهد بود. گفتگوی ماهنامه صبا با این کارگردان را در ادامه میخوانید.
به عنوان سوال اول تا این جای پخش چه میزان از استقبال مخاطبان و واکنشهای آنها راضی هستید؟
خب، ما هنوز در پخش هستیم و با این حال بازخوردهایی که داریم خیلی مثبت است و در افکار سنجیهایی هم که کردیم در سطح جامعه خیلی بازخوردهای خوب و مثبتی از سمت مردم گرفتهایم. ظاهرا مخاطبان خیلی با داستان همراه شدند؛ با عاشقانهای که در داستان هست و خیلی مردم را جذب کرده و به نظرم با نگاه به بازخوردها به اهدافمان که بتوانیم تماشاگر را تا انتهای فیلم نگه داریم، رسیدهایم.
در این بازه فیلمبرداری چه صحنه یا لوکیشنی بوده که خود شما بیشتر دوست داشتید یا چالش بیشتری برایتان داشته است؟
مهمترین مسئلهای که در سریالهای تاریخی چالش بهوجود میآورد، تولید آنهاست. تولید سریالهای تاریخی کار بسیار دشواری است به لحاظ دکور، صحنه، لباس، گریم و اینها برای بازیگرها هم سخت است، ولی مهمترین چیزی که در تولید برای کارگردان و گروه کارگردان خیلی ایجاد چالش میکند، خلق دکور و لوکیشن مدنظر است. زیرا شما حتی برای یک برداشت ساده نمیتوانید هرجایی فیلمبرداری کنید و حتما باید بروید خارج از شهر در کوه و بیابان و جاهای این چنینی و این موضوع خیلی بر دشواری کار اضافه میکند. رفتوآمدها سخت میشود، لباس پوشیدن هنرورها، اسب سواریها، شمشیر زنیها و اینها همه کار را پیچیده میکند و مهمترین چالش ما در فیلم مستوران هم این موضوعات بود، غیر از اینکه به هر حال سریال تاریخی به لحاظ گویش برای بازیگرها یک گویش خاص دارد که کار را دشوارتر میکند.
به نظر شما این اثر در امر اقتباس از کهن داستانهایی که ما داریم به چه اندازه موفق بوده ؟
بسیار زیاد. در خیلی از مواقع از حکایات گلستان استفاده شده، از مثنوی معنوی استفاده شده یا از شاهنامه خیلی استفاده شده. اما این استفاده تابلو نبوده و آنقدر در پس زمینه ماجراها آمده و آنقدر این اقتباسها تمیز صورت گرفته که اصلا تماشاگر متوجه نمیشود و ناخودآگاه پیام آن داستان را میگیرد، بدون اینکه منبع لو برود که کجاها اقتباس شده اما متن سراسر اقتباس است.
چقدر بر روی طراحی لباس تخصصی مربوط به دوران صفویه اطلاعات داشتند؟
خانم زکیزاده که طراح لباس ما است، یکی از مسلطترین و بهترین طراحهای لباس ایران مخصوصا در زمینه کارهای تاریخی است. ایشان تسلط قابل قبولی به دورههای تاریخی دارند و به هر حال یک بخشهایی از لباسها را هم به روز رسانی کردند. فکر میکنم یکی از نقاط قوت این سریال هم طراحی لباس باشد چون پر از جزئیات و رنگهای جذاب است و خانم زکیزاده هم پر از ایده بودند و به نظرم خروجی کار در این زمینه درخشان بود.
درباره لباسها و گریم قبیله وحشی هم بگویید که شبیه سرخ پوستها شده و حتی زیورآلات آنها را داشته. چرا به این سمت رفتید؟
الزاما خط و خطوطها سرخ پوستی نیست. مستوران زمان و مکان بسیاری دارد و ما فقط به دلیل اینکه انسجام داشته باشیم، صفویه را در نظر گرفتیم یعنی حدود ۵۰۰ سال پیش و طبیعتا در دوران صفویه اصلا قبیله وحشیها نداشتیم و این چیزی است زاییده ذهن نویسنده و یک جور خیال پردازی نویسنده است. و اصلا به این فکر نکردیم که شبیه به سرخ پوستها شوند بلکه فقط میخواستیم حالت متفاوتی داشته باشد در لباسها و گریمها هم یک بدویتی داشته باشد که مهمترین نشانه این بدویت هم خالها و سه خط روی چانههاشان است.
با توجه به پیش فرض ذهنی که در رابطه با انتخاب بازیگرها داشتید آیا به نتیجه مطلوب و مورد نظر خودتان رسیدید؟
من سالها دستیاری کردم و کارگردان تئاترهای مختلف بودم. در این سالها فکر میکنم شناخت خیلی خوبی روی بازیگرها دارم و با بسیاریشان هم کار کردم. زمانی که قرار شد این سریال را کارگردانی کنم با آقای پناهی سر نقشها صحبت کردم و یک اتحاد فکری خوبی من و ایشان داشتیم و به لحاظ فکری و ذهنی خیلی شبیه به هم بودیم. تقریبا میتوانم بگویم تمام بازیگر نقشها، اولین گزینههای ما بودند غیر از دو سه نقش که سراغ بازیگر دیگری رفتیم.
برای اینکه بازیگرها بتوانند به بهترین شکل دیالوگهای قدیمی را ادا کنند، آیا از مشاور ادبی استفاده کردید؟
خب کار که مشاوران مختلفی داشت، ولی اساسا آقای حنیف ادیب و نویسنده بزرگی است که تسلط بسیار زیادی به ادبیات ایرانی دارند و ایشان متن فیلمنامه را خیلی دقیق نوشتند. در واقع این متن آنقدر دقیق نوشته شده که به لحاظ زبان گویش و اشاراتی که به موضوعات مختلف داشت، کاملا قابل اتکا بود و نیازی نبود به مشاور دیگری که سر فیلمبرداری بیاید. اگر هم جایی چالشی داشتیم خود آقای حنیف در صحنه حاضر میشد و کمک میکرد.
دلیل استفاده از اشعار در ابتدای هر قسمت چه بود و آیا فکر نمیکنید این اشعار باعث لو رفتن داستان میشود؟
همه اشعاری که در ابتدای هر قسمت خوانده شده، با هنرمندی ثریا قاسمی دکلمه شده است. اشعار هم از سعدی است و من با اشعار سعدی مانوس هستم و یکسری اشعاری که به هر حال به فضای کار میخورند و مناسب بودند، جدا کردم و آنهایی که به محتوا شبیه بودند به ابتدای هر قسمت اضافه میکردم. من این حس را ندارم که این ابیات چیزی را لو میدهند یا به اشعار رمز آلودی نیاز بوده باشد. به هر حال چون یکی از اهدافمان در مستوران آشنا کردن تماشاگر با ادبیات و قصههای کهن بوده است، فکر میکنم این شعرها میتوانند خیلی ما را به هدفمان نزدیکتر کند.
پس با این حساب به تیپ مدنظرتان رسیدید.
بله، الان تقریبا میتوانم بگویم از بیشتر بازیگرهایم راضی هستم و به نظرم خیلی کارخوبی شده ولی بازیگرها و مردم باید نظر بدهند.
فصل بعدی این سریال را هم شما میسازید؟
خودم خیلی دوست داریم و اصولا مستوران این قابلیت را دارد که شاید ۱۰ فصل هم ساخته شود و ادامه پیدا کند و این شخصیتها همین طور که در فصل یک، بیست سال جلو رفتند و بچهها بزرگ شدند، میتوانند این بار دیگر بچهها بزرگ شوند و بزرگترها پیر، و آدمهای جدیدی وارد داستان شوند و داستانهای فرعی ایجاد شود. چون مستوران یک شهر است که در مرکز داستان قرار دارد، میتواند ادامه پیدا کند و خودم هم خیلی دوست دارم فصل سوم ساخته شود. در حال حاضر هم داستانش را داریم و حجم زیادی از سیناپس را هم نوشتیم و اگر تلویزیون و سازمان اوج بخواهند حتما ادامه میدهیم.
برای فصل جدید اگر بخواهید آن را بسازید از همین بازیگرها استفاده میکنید یا بازیگرهای جایگزین وارد میکنید؟
تعداد زیادی از بازیگرها قطعا همین بازیگرها خواهند بود و یک تعدادی هم بازیگر اضافه میشوند.
اگر سریال دیگری بخواهید بسازید، ترجیح میدهید در چه حوزهای باشد؟
اصولا من ملودرامهای عاشقانه را خیلی دوست دارم و ترجیح میدهم کارهای عاشقانه بسازم. به نظرم عشق یک حس ابدی و ازلی است که همیشه در انسان بوده، هست و خواهد بود. جدا از این یکی از دغدغههای اصلی من در فیلمسازی داستان گویی است که آن را از همه چیز بیشتر دوست دارم و دلم میخواهد در فیلم، سریال، تئاتر یا هرکاری که انجام میدهم داستان بگم و تماشاگرها محو این داستان شوند و بنشینند داستان را نگاه کنند.
این روزها شاهدیم که بسیاری از کارگردانها راغبترند که با شبکههای خانگی کار کنند چرا شما تصمیم گرفتید با تلویزیون کار کنید؟
من در طی سالهای دستیاریام کارهای بسیاری برای تلویزیون انجام دادم و سریالهای بلندی را با تلویزیون کار کردم و از سوی دیگر مدیوم کارهای تلویزیون را خیلی دوست دارم به طوری که احساس میکنم هیچ پلتفرم و هیچ نمایشی مثل تلویزیون نمیتواند روی جامعه تاثیرگذار باشد. اما اگر بخواهم درباره مستوران صحبت کنم باید بگویم که وقتی من به گروه پیوستم به هر حال
مستوران یک، قبلا ساخته شده بود و برندی برای تلویزیون بود و اصلا به سفارش تلویزیون کار ساخته شده بود. طبیعتا ما اگر بخواهیم باز هم مستوران را بسازیم باز هم برای تلویزیون میسازیم.
زهراطاهریان
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است