«اوج گرفتن» حال و هوایی درخشان دارد و پر است از رنگهای براق و روشن؛ درست همان چیزی که باید در یک فیلم دلگرمکننده و امیدبخش دیده شود.
انیمیشن کوتاه «اوج گرفتن» پروژهی نهایی آلیس زوئه برای فارغ التحصیلی از آموزشکدهی هنر است. این انیمیشن ساز خوش آتیه پس از دریافت مدرک خود در رشتهی معماری از دانشگاه پرینستون نیوجرسی، برای دنبال کردن رویای خود که انیمیشنساز شدن بود، به سفر کردن در شهرهای مختلف پرداخت و نهایتا وارد دانشکدهی هنر سانفرانسیسکو شد و در همانجا «اوج گرفتن» را ساخت. این انیمیشن که رسما اولین ساختهی او به حساب میآید، در ابتدا قرار بود اثری کوچک برای کسب تجربه و ساخته شده از روی علاقه باشد اما توانست نظر جشنوارههای متعددی در سراسر دنیا را به سوی خود جلب کند. «اوج گرفتن» توانست در چهل و دومین مراسم آکادمی اسکار دانش آموزان موفق به کسب مدال طلا شود، در جشنوارهی Palm Springs عنوان بهترین انیمیشن دانش آموزی را کسب کند، در جشنوارهی بفتای دانش آموزی به مرحله نهایی راه پیدا کند و در شهرهای مختلف جهان از جمله آستین، سئول، لوئیس و غیره به اکران دربیاید.
داستان «اوج گرفتن» با دختر جوانی با نام مارا شروع میشود. مارای سیزده ساله که دختر خوش بینی است و ذهنی روشن دارد، همیشه آرزوی این را در سر میپروراند که روزی بتواند یک هواپیما برای خودش طراحی کند. با وجود سخت کوشی و اشتیاق مارا برای موفقیت، تست پروازهای مدل هواپیماهای طراحی شده توسط او که در زمین پشت خانهاش انجام میشود، هیچوقت موفقیت آمیز نبوده است و همگی هواپیماها تاکنون سقوط کردهاند. روزی، بعد از یکی دیگر از تلاشهای نافرجام مارا برای پرواز دادن هواپیماهایش، او با ناامیدی در کنار یک میز پیک نیک مینشیند، زانوی غم بغل میگیرد و تلاش میکند ایدههای جدیدی پیدا کند. در همین حال که او با خود خلوت میکرد، ناگهان کیفی کوچک از بالا روی سر او میافتد و چند ثانیه بعد سر و کلهی یک پسر بچه کوچک و یک کشتی هوایی عجیب در آن حوالی پیدا میشود. مارا متوجه میشود که پسر با مشکل بزرگی مواجه است؛ کشتی هوایی او دچار نقص فنی شده و از بقیهی دستهاش جامانده است. حالا مارا باید از تک تک ایدههایی که برای پرواز در سر دارد استفاده کند تا به دوست کوچکش کمک کند که به خانهاش برگردد.
به سادگی میتوان دید که «اوج گرفتن» کودکان را به عنوان مخاطب اصلی خود مورد هدف قرار داده، با این حال فضای جادویی این اثر و حس نوستالوژیک نهفته در آن با یادآور شدن دوران شیرین بچگی، مخاطبان بزرگسال را هم مجاب به دیدن این انیمیشن میکند. در این انیمیشن ما با داستانی ساده و سر راست طرفیم که بیشتر سعیش در ارائهی فضایی شیرین و یک خرده ماجراجویی آمیخته به جادو است که در این میان میخواهد پیامهایی از قبیل اهمیت سخت کوشی و فواید کمک به دیگران را به بیننده منتقل کند. «اوج گرفتن» از همان ابتدای امر قصد نداشته در زمینهای حرکتی جدید ارائه دهد یا ریسکی بزرگ بکند؛ هر آنچه در این اثر میبینید با الهام از آثار بزرگ و مهم همچون ساختههایهایائو میازاکی و کتاب شازده کوچولو به تصویر کشیده شده و داستان از فرمولی جواب پس داده پیروی میکند که حاصلش اثری است که برای کودکان جذاب و به یاد ماندنی و برای بزرگسالان اثری است که یاد و خاطرهی روزهای خوب دوران کودکی را زنده میکند.
ایدهی داستان «اوج گرفتن» ابتدا در بهار ۲۰۱۲ در کلاسهای داستان نویسی دانشکدهی هنر در ذهن آلیس زوئه نقش بست. با مشورتها و راهنماییهای اساتید دانشگاه، بالاخره این داستان شکل و شمایل نهایی خود را پیدا کرد. زوئه در تابستان همان سال اقدام به جمع کردن تیم ساخت این اثر کرد و بلافاصله پروسهی طراحی شخصیتهای این انیمیشن آغاز شد. بعد از تلاشی چند ماهه کار ساخت این انیمیشن در ماههای ابتدایی سال ۲۰۱۴ به پایان رسید و در اینترنت و سینماهای مختلف به نمایش درآمد. همانطور که پیشتر گفتیم این اثر ابتدا قرار بود انیمیشنی کوچک باشد، اما رفته رفته این اثر درست مثل یک گلولهی برفی که روی زمین میلغزد بزرگ و بزرگتر شد و نهایتا به اثری تبدیل شد که بیش از صد نفر در تولید آن نقش داشتند. زوئه به عنوان یک دانشآموز که قصد قدم برداشتن در مسیر سختی را داشت، هیچگاه از نظر مالی، امکانات و نیروهای متخصص با مشکل خاصی مواجه نبود و به کمک اساتید دانشگاه توانست محصول نهایی را بسیار بهتر از آنچه در ابتدا در ذهن داشته، به تصویر بکشد.
«اوج گرفتن» حال و هوایی درخشان دارد و پر است از رنگهای براق و روشن؛ درست همان چیزی که باید در یک فیلم دلگرمکننده و امیدبخش دیده شود. این اثر شاید در ظاهر یک انیمیشن مدرسهای باشد، اما به راحتی در سبک انیمیشن، جزئیات و طراحی شخصیت آن میتوان دید که به لطف حمایت دانشکده از این اثر و بودجه و زمان نسبت بالای آن، این انیمیشن در زمینهی فنی از آثار کوتاه استودیوهای بزرگ چیزی کم ندارد. میشود این مسئله را به وضوح دید که نه تنها در داستان، بلکه در طراحی محیط و شخصیتهای «اوج گرفتن» هم از آثار استودیو جیبلی الهاماتی گرفته شده است؛ با این وجود نمیشود منکر تاثیرات آثار استودیو پیکسار بر سبک طراحی این انیمیشن شد. از نکات قوت این اثر میتوان به ظرافت عملی اشاره کرد که تیم سازنده در طراحی شخصیتها به خرج داده است؛ حرکات روان و طبیعی هستند و با سبک واقع گرایانهی طراحی انیمیشن سازگاری دارند و در دست دیگر، حالات چهره نیز بسیار خوب و طبیعی طراحی شدهاند و با بیانی صریح کاملا نیاز به هر نوع دیالوگ و روایتی در داستان را برطرف میکنند. از نکات مثبت دیگر «اوج گرفتن» میتوان به موسیقی خوب و دلنشین آن اشاره کرد که به خوبی به کمک فضاسازی کار میآید و حس و حال جادویی کار را دو چندان میکند.
در «اوج گرفتن» نه داستان، بلکه حس اثر است که حرف اول را میزند و چه چیز بهتر از صرف پنج دقیقه برای تماشای یک انیمیشن تمیز و خوش ساخت که با پایان زیبا و دلگرم کنندهاش لبخند را برای بیننده به ارمغان میآورد. انیمیشن «اوج گرفتن» را در زیر تماشا یا دریافت کنید و نظرات خود را با ما در میان بگذارید.
There are no comments yet