در این نمایش مخاطب وقتی کاراکترهای سارا، سهراب و روانشناس را می بیند به آنها به عنوان یک «بدمن» نگاه نمیکند و ریشههای اتفاقاتی را که بر آنها گذشته درک میکند.
سعید دشتی کارگردان نمایش «تهران پاریس تهران» که این روزها روی صحنه است درباره انتخاب این نمایشنامه برای اجرا گفت: دلیل انتخاب این نمایشنامه که نوشته صالح علویزاده است شیوه روایی موجود در متن و جذابیت قصهگو بودنش بود. اگر بخواهیم جنس سلیقه مخاطبِ سرزمین مان را هم در نظر بگیریم، ما ایرانیها از دیرینه قصه گفتن و شنیدن را دوست داشتیم و در ادبیات ما این گونه بوده که عادت به شنیدن قصههای کهن ایرانی داشتیم و جنس روایت این نمایشنامه هم با اینکه چیدمان پازل گونهای دارد اما ذاتش یک قصه خطی دارد و شخصیتها روایت خودشان را دارند از این منظر نمایشنامه برایم جذاب بود.
وی ادامه داد: یکی دیگر از دلایل انتخاب متن این بود که کاراکترهای داستان خاکستری هستند و میتوانیم با آنها همذات پنداری کنیم و اتفاقی هولناک را از زوایای مختلف بررسی کنیم. شخصیت پردازی در این نمایشنامه درست و اصولی انجام شده و کاراکترها لایههای عمیقی دارند. من در اتفاقات زندگی شخصی ام هم معمولاً تقصیر را گردن خودم یا شخص دیگری نمیاندازم بلکه تلاش میکنم خودم را جای آدمهای مختلف بگذارم و از زاویه دید آنها به بحرانها یا کنشها نگاه کنم چون آن موقع است که آدمها با تمام اشتباهاتشان برایم قابل درک میشوند و میتوانم ببخشمشان. از این رو در نمایشنامهها و حتی فیلمنامههایی هم که میخوانم این مساله برایم اهمیت زیادی دارد.
بازیگر سریال «پوست شیر» درباره ویژگی شخصیتهای نمایش بیان کرد: در این نمایش مخاطب وقتی کاراکترهای سارا، سهراب و روانشناس را می بیند به آنها به عنوان یک «بدمن» نگاه نمیکند و ریشههای اتفاقاتی را که بر آنها گذشته درک میکند. این نحوه به تصویر کشیدن شخصیتها برای مخاطب ملموس است و میتواند با کاراکترها احساس همذات پنداری داشته باشد.
دشتی درباره شیوه اجرایی و فضاسازی نمایش توضیح داد: در اجرا تلاش کردیم در کنار روایت قصهای رئالیستی در فضاسازی و شیوه اجرایی به سمت رئالیسم جادویی برویم. علاقه شخصی ام همیشه این بوده که هیچ نمایشی را در رئالیستی ترین یا ناتورالیستی ترین حالت ممکن روی صحنه نیاورم چون معتقدم این شیوه مدت هاست که خیلی کلیشهای شده و مخصوصاً در سینما مخاطب با ناتورالیسمی تکراری و کسل کننده روبه رو است در حالی که در تئاتر میتوانیم سلیقه مخاطب را تا اندازهای ارتقا دهیم و داستانهای رئالیستی را از زاویه دید تازه ای برایش به تصویر بکشیم.
وی در پاسخ به اینکه ترجیح میدهد بیشتر به عنوان بازیگر کار کند یا کارگردان عنوان کرد: معمولاً جوانهای که به سمت هنرهای نمایشی کشیده میشوند بیشتر علاقه مند به بازیگری هستند و من هم از این قاعده مستثنی نیستم و ورودم به این عرصه با بازیگری بوده است اما در ادامه احساس کردم خلاقیتی که در کارگردانی وجود دارد خیلی بیشتر از بازیگری است. البته این به معنای کنار گذاشتن بازیگری نیست اما این روزها برایم کارگردانی جذابتر است چون کارگردان را به مثابه شاعری میبینم که خودش انتخاب میکند کلماتش را کجا، به چه شکل و با چه تناژ آوایی و وزن و قافیهای در کنار هم قرار دهد تا به ریتم درست مد نظرش برسد.
دشتی یادآور شد: البته در نمایشهای قبلی که اجرا کردم آزمون و خطا داشته ام اما ذات کار هنری کردن همین کسب تجربه هاست و به مرور آموختههای بیشتری به دست می آورم. در عین اینکه تجربیاتم در بازیگری کمک زیادی در کارگردانی به من کرده است و باعث شده است که احوال بازیگران و شرایط کاری شأن را بهتر درک کنم و بتوانم در هدایت آنها موفق تر باشم. معتقدم تئاتر، مادر همه هنرهاست چون در آن هنرهای دیگر چون مجسمه سازی، نقاشی، گرافیک و رنگ و نور و موسیقی وجود دارد و همان طور که گفتم تئاتر برای من مانند شعر است اما به موازات آن هم بنا به شرایط موجود بازیگری در سینما و کارهای تصویری را هم تجربه میکنم.
این کارگردان درباره انتخاب بازیگران نمایش بیان کرد: پیش از همه با سینا ساعی برای بازی در نمایش صحبت کردم چون قبل از این تجربه همکاری در پروژه دیگری را با او داشتم و تلاش و نظم و حرفهای بودنش را دیده بودم. کلاً خود سینا ساعی برایم کاراکتر جالبی است از این منظر که انگار ۲۰ سال است تئاتر کار میکند چون به شدت اهل تمرین و کشف کردن است و شما به عنوان کارگردان هیچ وقت حس نمیکنید ممکن است خسته شده باشد. او هم اخلاق بسیار حرفهای دارد و هم حضوری با انرژی سر تمرینها که به نظرم این مؤلفهها از فضای موسیقایی که در آن فعال است، میآید. درباره فرزین محدث هم باید بگویم که معمولاً هر تئاتری کار میکنم به او پیشنهاد بازی میدهم و خواهم داد، چون به نظرم فرزین محدث در بازیگری یک نخبه است. تجربه همکاری با آیدا ماهیانی هم لذت بخش بود. با اینکه اولین تجربه تئاترش را از سر میگذراند اما انگیزه و انرژی و استعداد زیادی دارد و با ویژگیهای رفتاری بکرش در اجرا کمک زیادی به گروه میکند.
وی درباره مدت زمانی که برای تمرین و آماده سازی نمایش صرف کرده اند، گفت: ما برای رسیدن به اجرا یک ماه و نیم تمرین داشتیم، تمرینهای طولانی و بدون وقفه که از نظر کیفی با ۳ ماه تمرین معمولی برابری میکرد. امیدوارم تلاشی که برای شکل گیری نمایش انجام دادیم مثمرثمر باشد و مخاطبان از دیدن کار لذت ببرند.
در خلاصه داستان نمایش آمده است: سارا دختری جوان، پس از مرگ پدرش برای انتقام از عوامل قتل او، نقشهاش را شروع کرده و به پاریس میرود اما پس از بازگشت به ایران وارد قصهای پیچیده میشود ….
There are no comments yet