مروری بر سریال‌هایی که در نیمه ابتدایی 1402 پخش شدند

افت کمی، افزایش کیفی

شبکه‌های تلویزیونی محصول آماده به اندازه کافی در اختیار ندارند و به همین خاطر است که شبک یک و دو بارها سراغ آثار خارجی یا بازپخش سریال‌های قدیمی می‌روند.


سریال همچنان مهمترین ابزار برای جلب مخاطب حداکثری است. شبکه‌های تلویزیونی اما محصول آماده به اندازه کافی در اختیار ندارند و به همین خاطر است که شبک یک و دو بارها سراغ آثار خارجی یا بازپخش سریال‌های قدیمی می‌روند. نکته امیدوارکننده اما افزایش کیفی مجموعه‌های نمایشی در نیمسال ابتدایی ۱۴۰۲ است. در ادامه نگاهی داریم به سریال‌های جدیدی که در شش ماهه ابتدایی امسال پخش شدند.

سریالی که به تکرار افتاده است

شبکه یک در نوروز و رمضان امسال فصل چهارم «نون. خ» ساخته سعید آقاخانی را پخش کرد. داستان این فصل از جایی شروع شد که گرگ به روستای نورالدین خانزاده حمله می‌کند. آن‌ها راه چاره را در استمداد از رامین فود می‌بینند که سال‌ها پیش از ده پایین به ده بالا رفته است و داماد آن‌ها شده است. رابطه مردم دو روستا شکرآب است اما ده پایینی‌ها راهی جز کمک از بالا دهی‌ها ندارند. در ادامه ماجرای کشته شدن گاو سلمان، پیدا شدن کیف دلار، مسابقه فوتبال، ساخت جاده و … پیش می‌آید. «نون. خ ۴» هم پرطرفدار شد اما برخی منتقدان هم عقیده دارند به اندازه سه فصل قبل جذابیت نداشته است. شاید اگر نویسنده و کارگردان توجه بیشتری به خط کلی قصه و پیوند منطقی خرده داستان‌ها داشتند، نتیجه‌ای بهتر حاصل می‌شد.

بیشتر منقدان معتقدند که فصل چهارم «نون خ ۴» اصولا هیچ داستان و قصه منسجمی ندارد و فقط تعدادی دستانک بی محتوا و بی ربط را کنار هم چیده است که ابدا نمی‌تواند مخاطب را با خود همراه کند، شوخی‌ها و تکیه کلام‌های شخصیت‌ها لوث شده و بجای آن حس همدلی و اتحاد میان آن‌ها، در این فصل مخاطب فقط شاهد تمسخر و دروغ‌های ریز و درشت از زبان آنهاست. شخصیت‌های تازه وارد فصل چهارم از رامین که حرکات و اشارات معنادار دستان او به چالشی در فضای مجازی تبدیل شده تا برادر فریده ( بیژن بنفشه خواه) در حد تیپ باقی می‌مانند و نمی‌توانند به زمره شخصیت‌هایی ماندگار سریال بدل شوند.

سعید آقاخانی، حمیدرضا آذرنگ، بیژن بنفشهخواه، کاظم نوربخش، سیدعلی صالحی، ندا قاسمی، صهبا شرافتی، هدیه بازوند، نسرین مرادی، پاشا جمالی، سیروس میمنت، امیرسهیلی، هومن حاجیعبدالهی و… بازیگران «نون.خ ۴» بودند.

ادغام حماسه و رمانس

شبکه سه در نوروز و رمضان سراغ سریال تاریخی «آتش و باد» ساخته مجتبی راعی رفت. این سریال برهه‌ای از تاریخ ایران و نحوه شکل گیری مشروطه را در بستر زندگی یک ایل در فارس به تصویر کشید که البته نام‌ها و موقعیت‌های موجود سریال، حاصل تخیل سازندگان و الزام درام است. «آتش و باد» قصه‌ای جذاب داشت و برغم برخی کاستی‌ها توانست راوی بخشی از تاریخ مغفول معاصر باشد.

احمد میراحسان منتقد ادبیات و سینما درباره این سریال می‌گوید: آتش و باد سریال ارزشمندی است ادغام روایت تاریخی و حماسه و رمانس و روایت جدید داستانی‌اش، هنرمندانه و درخشان است. شناخت و منطق غنی، شناخت فضای ایلی داستان جذاب و تحسین برانگیز است. بازی سازی و بازی‌گری کاردان و بروز ظریف با هم و ادغام شده چند احساس در لحظه ها یی در چهره اش باور نکردنی است که باید جداگانه درباره لحظه شکوهمند بازیش نوشت و باز استادی در ساختن مجموعه‌ی «آتش و باد»، آنجا ظهور می‌یابد که خلاقیت فروتنانه در تفکر منسجم و موزونی و سادگی را باز می گوید، جایی که ما با پیرنگ و عمل، و روایت و داستان گویی و شخصیت پردازی درست روبرییم و ساختار بصری و تجسم این ساختمان، بی زائده و بدون لاابالیگری و ولگردی روایی و ندانم کاری و بی دانشی معمول و خامدستی و سرهم بندی جاهلانه بنا نهاده می‌شود دور از شیوه شیادانه‌ی آن دست کارهای توهین آلود به شعور مخاطب که در سریال‌هایی، دم به دم رخ می‌دهد.

محمود پاک‌نیت، حسین محجوب، نادر فلاح، لاله اسکندری، فرخ نعمتی، سهیلا رضوی، قاسم زارع، داریوش کاردان، کریم اکبری مبارکه و… در این سریال بازی کردند.

 

و عدم تداوم موفقیت

شبکه سه در باکس غیر اصلی، «چشم بندی ۲» به کارگردانی شاهد احمدلو را هم پخش کرد. این اتفاق خرداد رخ داد. این سریال در ژانر کمدی، خانوادگی و اجتماعی است که داستان آتش گرفتن کارخانه‌ای را به تصویر می‌کشد. صاحب کارخانه فردی به نام کاشانچی مالک اصلی کارخانه است که آن را به دو دامادش داده، قصه این سریال از زمان فوت جمشید، باجناق کاظم شروع می‌شود و به مرور به سمت جدال میان او و عمه ناهید می‌رود. فصل دوم «چشم بندی» موقعیت های کمدی خوبی داشت اما در مجموع نتوانست در قامت یک اثر موفق ظاهر شود.

در واقع چشم‌بندی با کلکسیونی از بازیگران کارکشته طنز مانند حمید لولایی، مرجانه گلچین، سروش جمشیدی و… نوید یک سریال جاندار کمدی را به مخاطبان می‌داد و همینطور هم شد و از پس رکود چندساله تلویزیون در عرصه طنز، چشم‌بندی توانست با فیلم‌نامه‌ای به نسبت مستحکم و کارگردانی باکیفیت شاهد احمدلو، در دل مخاطبان جایی باز کند.

در پی استقبال از فصل اول این مجموعه، چشم‌بندی برای فصل دوم نیز تمدید شد. در فصل اول، داستان حول محور کلاهبرداری یک کارخانه‌دار ورشکسته و وکیلش از بیمه می‌چرخید که با تیزهوشی کارمندان بیمه، این توطئه به سرانجام نمی‌رسد. هرچه در فصل اول، داستان مشخص بود و مسیر قصه گم نمی‌شد، در این فصل شاخ و برگ‌های اضافی نه تنها به پیشبرد قصه کمک نمی‌کنند؛ بلکه آسیب‌زا نیز شدند.

درونمایه مناسب و قابل تأمل کلاهبرداری از بیمه در فصل اول، تبدیل شده به چند خرده داستان عشقی که شاید در ادامه یک خرده داستان مربوط به بیمه هم به آنها اضافه شود.

 مرجانه گلچین، سید جواد رضویان، شهرام قائدی، سروش جمشیدی، سیاوش مفیدی و … از جمله بازیگران سریال هستند.

اقتباسی موفق

شبکه یک خرداد ماه سراغ «سوران» به کارگردانی سروش محمدزاده رفت که محصول مرکز سریال سوره و اقتباسی آزاد از کتاب «عصرهای کریسکان» نوشته کیانوش گلزار راغب است. این سریال که روزهای چهارشنبه و پنج شنبه پخش می‌شد، قصه مبارزه یک جوان آزاده کُرد در التهابات دهه ۵۰ منطقه کردستان را روایت می‌کند. سریال «سوران» را می‌توان جزو اقتباس های موفق دانست که توانست سرنوشت عجیب جوانی به نام سوران را به تصویر بکشد و حرفش را مثل خود کتاب بیان کند. بازی مهدی نصرتی در نقش سوران و نیز عملکرد خوب دیگر بازیگران سریال از جمله امتیازات «سوران» بودند. این مجموعه همچنین ماجراهای تاریخی کردستان در اواخر دهه پنجاه و ابتدای دهه شصت را سوژه قرار داد و دست روی جریان هایی مثل کومله و دموکرات گذاشت. 

بیشتر بازیگران این سریال هنرمندان جوانی‌اند که مخاطب آشنایی با آن‌ها ندارد، شاید بتوان گفت یکی از دلایلی که تهیه‌کننده و کارگردان برای کاراکترهای مختلف به‌دنبال افراد چهره نرفته‌اند، باورپذیری بیشتر برای مخاطب بوده باشد.

در این چند دهه گذشته، سریالهای زیادی با موضوع تاریخ معاصر از جمله دوران قاجار، پهلوی و دفاع مقدس ساخته شدند؛ اما بهسختی میتوان اثری را بهیاد آورد که فعالیت احزاب مختلف در کردستان را بهتصویر بکشد. کومله، دموکرات کردستان، دموکرات عراق و… گروههای مختلفی بودند که در قالب گروههای شبهمبارز نظامی فعالیت میکردند.

اثری خوش لعاب

شبکه سه بعد از پایان «همه گیری» دست روی «رحیل» گذاشت. این سریال به کارگردانی مشترک  مسعود آب پرور و رامین عباسی زاده روایتگر زندگی دختری به اسم مها (با بازی گیتا راد) و از دربار قاجار است که تلاش می‌کند دیگر زنان اندرونی را با خود متحد و یک تعزیه عاشورایی اجرا کند. «رحیل» در دو فصل ساخته شده و سری دوم آن قرار است در آینده پخش شود.

سریال تاریخی-ماجراجویانه رحیل از تازه ترین سریال‌های رسانه ملی است که برخلاف تولیدات تاریخی سال‌های اخیر تلویزیون، پروسه تولید طولانی نداشته ولی آنچه در سریال محسوس است وسواس بالا برای تصویرسازی هایی است که به نظر کاملا با دکوپاژ سینمایی و جذب مخاطب برای پرده عریض تولید شده‌اند. 

سریال رحیل در پروسه‌ای شش ماهه تولید و به پخش رسیده که نسبت به سریال‌های تاریخی متاخر تلویزیون که گاهی دو تا سه سال تولید داشته‌اند، زمانی کاملا منطقی داشت و از نظر داستان پردازی معمایی و در عین حال گره افکنی‌های پی در پی، شخصیت پردازی متنوع و جلوه های بصری، کم که ندارد بلکه در زمره آثار استاندارد در تاریخی سازی این سالهاست.

این سریال با حمیدرضا آذرنگ، ثریا قاسمی، اندیشه فولادوند، نسیم ادبی، هومن برقنورد، کاظم هژیرآزاد، مریم کاویانی، ابتسام بغلانی، و زندهیاد حسام محمودی از جمله بازیگران آثار خوب امسال محسوب میشود. «رحیل» با وجود برخی ضعف ها، اثری خوش رنگ و لعاب با قصهای خوب است.

سریالی سرگرم کننده

شبکه سه خرداد پخش «نیکان» ساخته علی سراهنگ را شروع کرد. این سریال درباره چند خانواده است که یک اتفاق زندگی آن‌ها را دستخوش تغییر می‌کند. ماجرا به قاچاق مکمل‌های ورزشی توسط مسعود (بهنام تشکر) برمی‌گردد که منجر به کشته شدن و آسیب چند نفر شده است. داستان «نیکان» به شکل معمایی پیش رفت و در نهایت چهره‌های پشت پرده عیان شدند و به دام پلیس افتادند. سریال سرگرم کننده بود اما در مواقعی از شعار و بیان مستقیم مصون نماند.

سریال نیکان در واقع نسخه سریالی فیلم «لاک قرمز» به کارگردانی سیدجمال سیدحاتمی محصول سال ۹۴ است. «لاک قرمز» قصه یک خانواده فقیر را روایت می‌کند که پس از مرگ پدر با مشکلات اقتصادی بیشتری مواجه می‌شوند و به تدریج این خانواده از هم می‌پاشد، در این شرایط «اکرم» دختر جوان خانواده تلاش می‌کند از راه فروش عروسک‌های چوبی درآمد کسب کند و خانواده‌اش را نجات بدهد. قصه «نیکان» هم شباهت‌های مهمی با این فیلم دارد.

قصه سریال نیکان در همان قدم اول خیلی زود آغاز می‌شود، به این ترتیب در نقطه شروع همراهی مخاطب را برمی‌انگیزد. در قسمت اول ابتدا قصه روایت می‌شود، سپس مخاطب با شخصیت‌های متعدد داستان و همچنین پیشینه آن‌ها آشنا می‌شود.

پژمان بازغی، سیما تیرانداز، شقایق فراهانی، رضا داودنژاد، مهلقا مینوشزاد همراه با رویا جاویدنیا، سام کبودوند، مهدی صباغی، فروغ قجابگلو، بهنام تشکر، مریم سعادت و اصغر نقیزاده بازیگران این سریال بودند.

سریالی خانوادگی

شبکه دو سیما، نوروز امسال سریال نداشت و در رمضان مینی سریال «بچه زرنگ» را پخش کرد که درباره مدافعان حرم است. این شبکه اردیبهشت امسال «تب و تاب» ساخته داریوش مختاری را در کنداکتور قرار داد. داستان آن درباره اختلاف میان یک مادر با عروس و پسرش بود و در ادامه اتفاقاتی دیگر هم پیش می آید. «تب و تاب» از مفاهیم گل درشت شعاری و کمرنگ بودن قصه لطمه خورد. 

مهدی شفیعی، تهیه‌کننده سریال تب‌وتاب می‌گوید: نویسنده این سریال قبل از ساخت این مجموعه، قصه را به نگارش درآورده‌بود. قصه اصلی هم درباره مناسبات مربوط به خانواده و مسائل خانوادگی است. قصه کلی آن، مربوط به خانواده‌هاست و از جایی آغاز می‌شود که مادری از سفر برگشته و پسر بزرگ خانواده، به دیدن او نیامده‌است. به همین دلیل نگران می‌شود و با ورود به مناسبات خانوادگی، قصه اصلی مجموعه شکل می‌گیرد. به طور طبیعی با توجه به این‌که مسأله اصلی خانواده است، به سبک زندگی خانواده می‌پردازیم و مسائل دیگری را حول آن بیان می‌کنیم که به مسائل بزرگ حوزه خانواده مربوط می‌شود. مخاطب کار به طور طبیعی خانواده‌ها و گروه‌های سنی مختلف هستند و به همین خاطر از مرد ۶۰ساله تا کودک را به عنوان بازیگر در گروه بازیگران داریم که اعضای خانواده هستند و به اندازه خود نقش‌آفرینی می‌کنند. 

محمود پاک نیت، فرشته سرابندی، خیام وقار کاشانی، حدیث نیک رو، ایوب آقاخانی، حمیدرضا نعیمی، نسرین مرادی و … بازیگران اصلی سریال بودند.

روایت عشق در کوفه ۶۱

هنوز پخش «نیکان» به شکل شبانه تمام نشده بود که شبکه سه «عشق کوفی» را پنج شنبه و جمعه روی آنتن فرستاد. این سریال محصول سازمان اوج و روایت یک عشق در کوفه سال ۶۱  است؛ جایی که دختری به نام نائله از خانواده‌ای اموی عاشق هلال، کمان دار قافله پدرش، که علوی است، می‌شود. «عشق کوفی» در خلال یک قصه عاشقانه و آمیخته با تم معمایی توانست حرفش را در باب عقاید شیعی بزند و در نهایت هم ماجرا با قیام عاشورا به پایان رسید. تلاش برای روایت مفهوم در قالب اثری سرگرم کننده امتیاز اصلی «عشق کوفی» است و از همین معبر می‌توان برخی ضعف‌ها و ایرادها را نادیده گرفت.

حسن آخوندپور کارگردان سریال عشق کوفی به ماهنامه صبا گفت: همواره سریال‌های تاریخی در سرتاسر دنیا مخاطب داشته‌اند، یکی از نیازهای امروز تلویزیون ما ساختن سریال‌های تاریخی با داستان‌ها و افسانه‌های ایرانی است که خوشبختانه تولیدات موفقی صورت گرفته است و سریال موفق «مستوران» هم در همین مدل می‌گنجد. وقتی تولیدات زیاد شود فرصت پرداختن به داستان‌های دراماتیک و بی نقص اسطوره‌ای و تاریخی ایرانی هم فراهم خواهد شد. بر این باور هستم سریال‌های تاریخی ایرانی مخاطب‌ بین المللی دارد و قطعا می‌توانند درآمدهای ارزی داشته باشند.

 لعیا زنگنه، نادر سلیمانی، سعید شریف، شبنم قربانی، حسین سلیمانی، نادر فلاح، سوگل طهماسبی، مریم کاویانی، مهسا مهجور، محمد اشکان‌فر، مژگان اخلاقی، جمال‌الدین بیات، معصومه زینتی صافی، احسان محسنی کیاسری، عمار تفتی، سیدجواد هاشمی و ثریا قاسمی بازیگران اصلی سریال «عشق کوفی» به کارگردانی حسن آخوندپور هستند.

همهگیری

«همه گیری» فصل دوم «موج اول» است اما داستان آن ربطی به آن سریال ندارد.  ماجرا از جایی شروع می شود که کرونا آمده و کادر درمان چاره‌ای ندارند جز این که یک بیمارستان صحرایی راه بیندازند و آن جا پذیرای بیماران شوند. در کنار این خط کلی، ماجراهایی هم مثل یک رئیس بیمارستان طمع کار، دلالان دارو و… هم وجود دارد. «همه گیری» به کادر درمان ادای دین کرد و از یک فساد گفت. قصه اش تا حدودی جذاب بود اما در کل سریالی موفق لقب نگرفت.

سعید کمانی، تهیه کننده سریال درمورد نحوه شکل‌گیری پروسه تولید گفت: یک طرحی را ما به گروه فیلم و سریال ارائه دادیم که از طرح ما خوششان آمد و سه کارگردان جوان را برای کار معرفی کردند که اولین تجربه سریال‌سازی‌شان است و قرار بود قسمت‌ها مابین این سه کارگردان تقسیم شود. در زمان تولید فصل اول با نام «موج اول» بودیم که گفتند سریال باید پخش شود و کار ما بسیار با سرعت جلو رفت. ۱۱ قسمت از سریال در فصل اول پخش شد که ۲۴ درصد مخاطب داشت.

 «همه گیری» را محمدصادق بکتاشیان با حضور محسن قصابیان، کورش سلیمانی، مهدی صبائی، نیلوفر کوخانی، آتش تقی پور، آوا دارویت، نیما شاهرخ شاهی، مالک سراج و … کارگردانی کرد و تیرماه روی آنتن شبکه سه رفت.

عاشورا ل ۳۱

حق مطلب را ادا کرد

شبکه یک سیما، مردادماه امسال پخش «عاشورا ل ۳۱» ساخته هادی حجازی فر را شروع کرد. این سریال ابتدا جمعه‌ها روی آنتن می‌رفت و همزمان با آغاز هفته دفاع مقدس به شکل شبانه در کنداکتور  قرار گرفت. «عاشورا ل ۳۱» نسخه سریالی فیلم «موقعیت مهدی» است که سال ۱۴۰۰ در جشنواره فجر رونمایی شد و مورد تمجید قرار گرفت. این مینی سریال ۷ قسمتی روایت زندگی شهیدان مهدی و حمید باکری و یادی از حماسه سازان لشکر ۳۱ عاشوراست و به شکل کامل‌تر نسبت به فیلم «موقعیت مهدی» ماجراهای واقعی را به تصویر کشید. «عاشورا ل ۳۱» از جمله آثار خوب و موفق اخیر در حوزه دفاع مقدس است که توانست حق مطلب درباره شهیدان باکرانی و لشکر ۳۱ عاشورا را ادا کند.

کارگردان از همان ابتدا سعی کرده مخاطب را با ویژگی‌های مهم این شهید آشنا کند. در ابتدا او را در حالی می‌بینیم که به تازگی به سمت شهرداری منصوب شده و پشت میز رئیس جمهور نشسته است، اما در مواجهه با مشکلات مردم، میز را از اتاقش بیرون می‌آورد و شخصا برای رفع مشکلات اقدام می‌کند.

 هادی حجازیفر، ژیلا شاهی، وحید حجازیفر، معصومه ربانینیا، وحید آقاپور و روحالله زمانی در سریال «عاشورا ل ۳۱» بازی کردهاند. این، نخستین تجربه کارگردانی بلند هادی حجازی فر محسوب میشود.

خلق یک پلیس غیرکلیشه

یک بازپرس به نام صدرا حسینی (محسن قصابیان) بعد از اطلاع یافتن از یک سوء‌استفاده اقتصادی بزرگ، با دنبال کردن سرنخ‌های این پرونده به یک آقازاده و یک تهیه‌کننده رانت‌خوار می‌رسد. این خلاصه داستان سریال «بازپرس» به کارگردانی احمد معظمی است که پخش آن تیرماه در شبکه یک شروع شد. سریال «بازپرس» در قالب یک داستان خانوادگی- اجتماعی سرگرم کننده، راوی برخی فسادها در بخش های مختلف مثل بانک ها، سرمایه گذاران سینما و … شد. در قسمت پایانی، صحبت از مدیران متنفذ و رده بالای کشور شد که وام های کلان، بدون ضمانت گرفته اند و در نهایت آقای بازپرس ماموفق خود را راضی کرد که نباید به بهانه «مصلحت» مردم را ناامید کرد و انقلاب را بدنام. طرح این موضوعات به علاوه داستان همراهی برانگیز باعث شد «بازپرس» مورد توجه قرار بگیرد و رتبه اول پرمخاطب ترین سریال را بدست آورد.

احمد معظمی کارگردان این مجموعه درباره شخصیت‌پردازی در سریال بازپرس می‌گوید: چه در مجموعه‌هایی که قبلاً ساختم و چه سریال «بازپرس» همیشه سعی کردم شخصیت را به کاراکتر نزدیک کنم و دنبال تیپ‌سازی نباشم. این موضوع در خود سریال واضح است؛ مثلاً نقش بازپرس حسینی را می‌شد طوری بازی کرد که به تیپ نزدیک شود اما بازپرس را طوری نشان دادیم که وارد زندگی شخصی او می‌شویم تا بیننده با بازپرس صدرا حسینی احساس راحتی کند. شاید اگر ۲۰سال پیش چنین سریالی ساخته می‌شد، بازپرس شخصیتی عصا قورت داده و خشن بود که با همه دعوا داشت یا اگر به خانه‌اش می‌رفت با همه قهر بود، چنین تصویری از بازپرس در آن دوره باورپذیر بود و در قاب تصور می‌گنجید اما امروز دوره این‌بازپرس‌ها گذشته و منسوخ شده است و اگر این‌طور اجرا شود، شخصیت‌پردازی اشتباه است.

محسن قصابیان، فرهاد قائمیان، محمدرضا شریفینیا، مهدی فخیمزاده، فریبا کوثری، اندیشه فولادوند، سیدجواد هاشمی، سوگول طهماسبی، فریبا متخصص، ایوب آقاخانی، کاظم هژیرآزاد، پورانداخت مهیمن و از جمله بازیگرانی هستند که در این سریال بازی کرده اند.

کلید واژه:
گروه بندی: اخبار , ویژه ها

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است