درسریال محرمانه گروه ما یک گروه درجه یک و دوست داشتنی بود اما واقعیت این است که اگر بخواهم حق مطلب را ادا کنم باید بگویم کار بسیار سخت و طاقت فرسا بود.
این روزها مخاطبان تلویزیون شاهد پخش سریال جدیدی هستند به نام محرمانه با داستانی پلیسی و جنایی. داستان سریال محرمانه به ماجرای چند نخبه ایرانی میپردازد که به آفریقا سفر کرده و در این مسیر با اتفاقاتی جنایی و همچنین سنگ اندازیهایی روبرو میشوند. سریال «محرمانه» شبکه سه سیما، روایتی جذاب از پیشرفتهای علمی و تلاشهای دانشمندان کشورمان در حوزه پزشکی و ساخت واکسن کرونا است. این سریال به شکلی هیجانانگیز داستان پشت پرده تلاشها و مواجهاتی را به تصویر میکشد که دانشمندان ایرانی با آن مواجه شدند تا به دستیابی به این موفقیت علمی بزرگ برسند. در این سریال بازیگران برجسته ایرانی همچون لاله اسکندری، علیرام نورایی، رحیم نوروزی، آرش آصفی، فرهاد قائمیان، مجید مظفری و سولماز حصاری به ایفای نقش پرداختهاند و این مجموعه در چندین کشور اروپایی و آفریقایی فیلمبرداری شده و علاوه بر بازیگران ایرانی، هنرمندانی از ترکیه و هلند نیز در آن به نقشآفرینی پرداختهاند.
گفتگوی ماهنامه صبا را با علیرام نورایی بازیگر این سریال میخوانید.
در سکانس اول تصویری داریم از خلیج فارس که باشکوه فیلمبرداری شده بود، از حال و هوای آن جا و چگونگی گرفتن آن سکانس به ما بگویید.
واقعیت این است که اگر بخواهم حق مطلب را ادا کنم باید بگویم کار بسیار سخت و طاقت فرسا بود، در مجموع سریال محرمانه گروه ما یک گروه درجه یک و دوست داشتنی بود که تجربههای بسیاری برای من و خیلیهای دیگر داشت و من از این بابت خسته نباشید میگویم به همه دوستان و همکارانم. اما من جنوب ایران و خلیج فارس و دریای عمان را بسیار دوست دارم. اگر هم دقت کرده باشید پستها و مطالب زیادی در فضای مجازی از خلیج فارس گذاشتهام. سکانسهایی که در دریای عمان یا خلیج فارس گرفتیم، حال و هوایش بسیار جذاب و غرور آفرین بود. کار کردن روی لنچ کشتی و در دریا وسط آب برای من تجربه فراموش نشدنی است. در چابهار زیبا با آن طبیعت دوست داشتی یک بخشهایی طوری فیلمبرداری شده بود که طبیعت بی نظیر آن ساحل هم من را و هم قطعا بسیاری از تماشاگران را تحت تاثیر قرار داده بود.
به سراغ شخصیت شما در این سریال برویم. نظرشما راجع به شخصیت کاظم در این مجموعه چه بود؟
از ان جا که من خیلی تجربه بازی در نقشهای منفی و در اینگونه کارها را داشتم و وقتی یک نقش مهم در سریالی این چنینی به من پیشنهاد شد خب خیلی دوستش داشتم و خیلی هم تلاش کردم برای به ثمر رساندن و باورپذیر کردن این نقش و امیدوارم که مردم هم ببینند و دوست داشته باشند و گروه ما هم رو سفید از آب در بیاید. شخصیت کاظم برای من دوست داشتنی بود؛ جوانهای بی توقع و ایران دوست که دغدغهشان حفظ امنیت مردم، خدمت کردن به هموطنان در برابر هر نوع تجاوز و عشق به کشور است. اینها برای من قابل احترام و دوست داشتنی هستند و به همین دلیل من نقش را دوست داشتم و توان بسیاری برای ایفای آن به کار بردم.
با این وجود الان که کار به اتمام رسیده، چقدر توانستید با شخصیت کاظم در این فیلم ارتباط بگیرید و چند درصد از خروجی کار راضی بودید؟
همان طور که گفتم، نقش را دوست داشتم و ارتباط خوبی هم با آن برقرار کردم. حالا با راهنمایی و هم فکری و گپ و گفت زدن با کارگردان کار و دوست نازنیم محمود معظمی توانستیم آن چیزی که دوستان فنی در نظر داشتند پیاده و اجرا کنیم. باز هم تاکید میکنم که امیدوارم مردم هم این نقش و بازی من را دوست داشته باشند، زیرا این نقش، نقش مهمی این سریال بزرگ بود…
اقای نورایی شما در سالهای اخیر در فیلمها و سریالهای بسیار زیادی بازی کردید و ما و مخاطبان ما فیلمهای شما را دیدیم و قرار گرفتنتان در نقشها را مشاهد کردیم. خود شما به شخصه کدام یکی از فیلمها را در این چندین سال از همه بیشتر دوست داشتید؟
واقعیت این است که من اصولا کارهایی که انجام میدهم نمیتوانم بگویم که یکی را دوست دارم و دیگری را دوست ندارم، هر کاری که بازی میکنم برای من یک تجربه است و آموزش، ولی باید تاکید کنم که «یتیم خانه ایران» بسیار فیلم تاثیرگذاری بود و خیلی خوشحالم که در آن فیلم، آن نقش را بازی کردم. فیلم سینمایی یتیم خانه که برای ساخت آن بسیار زحمت کشیده شد و من تقریبا ۸-۹ ماه من درگیر بودم و نقشام را هم خیلی دوست داشتم. هم فضای فیلم را و هم ادای دینی که این فیلم به پدران و پدربزرگهایی ما که در آن سالها با یک چنین فاجعهای دست و پنجه نرم کردند و مردم عزیز کشورم که بابت آن فاجعهها از دست رفتند.
کارکردن در کشورهای دیگر و حضور به عنوان بازیگر در فیلمهایی با چند ملیت آن هم با امکاناتی که به دلیل کاهش هزینه تولید ممکن است کم باشد یا حالا سخت فراهم بشود، به چه صورت است و چه تجربههای متفاوتی به همراه داشته است؟
صددرصد این موضوعات که به آن اشاره کردید، خیلی کار را سخت میکند. از سوی دیگر برای کارگردانی که در پروژهای داخلی با پروداکشن عظیم کار میکند و همه امکانات تا حد مقدور در دسترساش قرار دارد، رفتن در کشور غریبه و با همان سبک که اشاره کردید بخواهد کار کند قطعا روند کار بسیار سخت میشود و رسیدن به خروجی مدنظر دشوار؛ البته باز هم تاکید میکنم که این سوال بیشتر به حیطه کارگردان و تهیه کننده برمیگردد. جواب کارشناسی و دقیق این سوال به آنها بر میگردد اگر چه بر اساس تجربیات میدانم ک دشواریهای بسیار زیادی را دوستان و همکارانم در بحث تولید و بازیگران متحمل شدند.
کارکردن با آقای معظمی چه ویژگی و تفاوتهایی با کار کردن با دیگر کارگردانهایی داشت که بازی در فیلمها و سریالهایشان را پذیرفته بودید؟
محمود معظمی عزیز از دوستان قدیمی من است. تقریبا میشود گفت که شروع کار ما همزمان بوده است و حالا شاید با یک سال یا شش ماه دیرتر و زودتر. زمانی که معظمی دستیار کارگردان بود ما همدیگر را میشناختیم و همکاریهای زیادی هم داشتیم. هم در زمانی که او دستیار کارگردان بود و هم زمانی که کارگردان شد و من خیلی لذت میبرم از فضای کاری که معظمی دارد و خیلی هم حضور در کارهای او به آدم خوش میگذرد، چون کامل با هم در تعامل هستیم و حرف همدیگر را دو طرفه خیلی خوب متوجه میشویم سر صحنه و حتی در زمان استراحت و تعامل خوبی برقرار میکنیم.
در حال حاضر اگر یک کار جدید به شما پیشنهاد بشود دوست دارید که ژانر اکشن را باز هم امتحان کنید یا ترجیح میدهید ژانر دیگری را بازی کنید و شخصیت بازیگری شما با تجربههای مختلف آمیخته باشد؟
این نیست که ژانر دیگری را بازی نکرده باشم یا کاری در حوزههای دیگر نکرده باشم اما علاقهمندی اولیه من ژانر اکشن و بعد موضوعات تاریخی است و در این حیطه کار کردن حال من را خوب میکند. اما باز هم بستگی به نقش و مدل کار دارد. قطعا تجربه خواهم کرد و استقبال هم میکنم، اما باز تاکید میکنم که آن چیزی که دوست دارم اکشن است و تا پیرتر نشدم و تواناییاش را داشته باشم میخواهم یک حرکتهایی انجام بدهم که ماندگار باشد و قطعا دوست دارم در این ژانر فعالیت بیشتری داشته باشم.
در طی صحبتها با علاقه مندی در حوزه تاریخ و مستند هم اشاره کردید، در تعریف این سریال عنوان شده که محرمانه بر اساس داستانی واقعی ساخته شده است. شما به عنوان بازیگر این مجموعه بگویید این فیلم به چه اندازه به واقعیت نزدیک بوده است؟
من فکر نمیکنم در جایگاه پاسخگویی به این سوال باشم. باید از نویسنده محترم،کارگردان و تهیه کننده سوال کنید که دقیقا به شما با دقت بیشتری جواب بدهند. اما میدانم که اصولا این گونه فیلمها که ساخته میشود از روی پرونده واقعی یا جمع چند پرونده برداشت و اقتباس میشود و جمع این پروندهها در اختیار فیلمنامهنویس قرار میگیرد و او طبق آن اسناد و مدارک مینویسند؛ نگارش هم به گونهای است که قصه در قالب یک سریال گویای بعضی از واقعیتها یا کل واقعیت چنین پروندههایی باشد. در این باره چیزی که برایم مهمتر است اینکه امیدوار باشم مردم این سریال را نگاه کنند چون یک گروه زحمت کش در شرایط خیلی سخت و در موقعیتهای خیلی ویژه ساخت این سریال را برعهده گرفتند. اگر بخواهم راجع به این سریال و شرایط آن بگوییم، این امکان وجود ندارد، چون نمیخواهم خیلی سریال را باز کنم. موضوع الان من راجع به آن شرایطی است که ما داشتیم کار انجام میدادیم و فیلم برداری میکردیم. بچهها زحمت کشیدند و سعی کردند با سختی خیلی زیاد این سریال را به سرانجام برسانند و امیدوارم به اندازه سختیهایی که کشیدند این سریال دیده شود.
اجازه دهید در آخر این گفتگو اشارهای هم به سریال آسپرین کنیم، چند سال پیش در یک مجموعهای به نام آسپرین بازی کردید که از یک جایی به بعد پخش نشد. دلیلش چی بود و سرانجام به کجا رسید؟
پخش سریال که بخش اول را ما تمام کردیم و تا ۶ فصل پتانسیلاش وجود داشت که این قصه جلو برود و فصل به فصل معماها و اتفاقات عجیب و غریبی بیفتد که بیننده را مثل فصل یک همراه کند، ولی متاسفانه بخاطر مشکلاتی که تهیه کننده و کارگردان سریال با شرکت پخش کننده پیدا کردند، و اتفاقاتی ناخوشایندی که در دانلودها افتاد و حجم بالایی از مخاطبان که سریال را از مسیر درست تهیه نکرده بودند، متاسفانه این مجموعه نتوانست ادامه مسیر دهد و شکست خورد. حالا هم باید بگویم که یکی از حسرتهای بزرگ من ادامه نقش جذاب نیما در سریال آسپرین است و همچنان روزی نیست که مردم در همه جا از کوچه و خیابان یا حالا فضای مجازی از من سوال نپرسند درباره ادامه این سریال که حالا فکر میکنم شش هفت سال هم از آن گذشته و مسکوت مانده است.
شخصیت کاظم برای من دوست داشتنی بود؛ جوانهای بیتوقع و ایران دوست که دغدغهشان حفظ امنیت مردم، خدمت کردن به هموطنان در برابر هر نوع تجاوز و عشق به کشور است. اینها برای من قابل احترام و دوست داشتنی هستند و به همین دلیل من نقش را دوست داشتم و توان بسیاری برای ایفای آن به کار بردم
علاقهمندی اولیه من ژانر اکشن و بعد موضوعات تاریخی است و در این حیطه کار کردن حال من را خوب میکند. اما باز هم بستگی به نقش و مدل کار دارد. قطعا تجربه خواهم کرد و استقبال هم میکنم، اما باز تاکید میکنم که آن چیزی که دوست دارم اکشن است و تا تواناییاش را داشته باشم میخواهم یک حرکتهایی انجام بدهم و نقشی ماندگار ایفا کنم
زهرا طاهریان
There are no comments yet