«خانم مسابقه»؛ روایت ماجراجویانه دو خواهر

فیلم «خانم مسابقه» روایتی ماجراجویانه از دو خواهر را دنبال می‌کند که ضمن تلاش برای نجات سگشان باید رابطه خود را باید بهبود ببخشند.


 

فیلم «خانم مسابقه» داستان دو خواهر را دنبال می‌کند که برای پرداخت بدهی مادر خود باید راهی پیدا کنند. آن‌ها نیاز به ۸۰ هزار دلار دارند و تنها راهی که دارند حضور در یک برنامه مسابقه تلویزیونی است، اما آن مخالف این است و در ادامه و با ربوده شدن سگش، حالا او مجبور است برنامه جنی را قبول کند و وارد یک ماجراجویی جدید در جاده‌های کشور بزند. این فیلم کمدی با داشتن بازیگرانی چون آکوافینا، ساندرا اوه و ویل فرل نوید یک اثر جذاب را می‌دهد، اما آیا واقعا توانسته از پتانسیل‌های خودش به درستی بهره ببرد؟

فیلم خانم مسابقه با شروع نمایش گذشته آن و جنی آغاز می‌شود که در این صحنه‌ها شخصیت اصلی داستان با تماشا مسابقه تلویزیونی بزرگ می‌شود و حالا او به‌راحتی می‌تواند به هر سوالی پاسخ دهد. بااین‌حال او علاقه‌ای به شرکت در این مسابقه ندارد و درواقع از حضور در آن می‌ترسد. در ادامه داستان اصلی فیلم و پس از نمایش زندگی روزمره شخصیت اصلی و پس از آن متواری شدن مادر آن‌ها، داستان اصلی فیلم آغاز می‌شود.

فیلم با اینکه از همان ابتدا مسیر خودش را مشخص می‌کند و می‌دانیم که درنهایت روند فیلم به مسابقه تلویزیونی ختم خواهد شد، اما فیلم پیش از آنکه به این مرحله برسد تصمیم می‌گیرد تا یک ماجراجویی خواهرانه را به تصویر بکشد، ما دو خواهر را داریم که با یکدیگر تفاوت زیادی دارند و سال‌ها از هم دور بوده‌اند و حالا فیلم تلاش می‌کند تا رابطه آن‌ها را به چالش بکشد و در طول آن دوباره رابطه آن‌ها بهبود پیدا کند و آن‌ها دوباره بتوانند با یکدیگر کنار بیایند.

اما نوع شخصیت‌ها و تفاوتی که آن‌ها از نظر اخلاقی و روش زندگی دارند به نقطه اصلی این رابطه تبدیل شده است. هر یک از سبک زندگی طرف مقابل رضایتی ندارد و در تلاش است تا تغییری در آن ایجاد کند. آن‌ها توانایی کنار آمدن با شخصیتی را که هستند ندارند و همین نکته یکی از تمرکزهای اصلی روی بخش خلق صحنه‌های کمدی فیلم هم است. اما به‌طور کلی تلاش فیلم«خانم مسابقه» تنها باعث ارائه یک کلیشه شده است و حرف خیلی خاصی نمی‌تواند بزند.

 

به‌صورت کلی ما یک روند ثابت را قرار است مشاهده کنیم که نقطه اوج و بحران آن کاملا قابل پیش‌بینی است و حتی پایان فیلم نیز از همین داستان پیروی می‌کند و بیننده کار سختی برای حدس زدن آن ندارد. با اینکه روند کلی فیلم درنهایت به مسابقه بزرگ ختم خواهد شد و روابط خواهرانه هم دوباره مثل سابق می‌شود، اما نوع روایت و پرداخت به آن به بخش مهم و مثبت فیلم تبدیل شده است.

با اینکه اغراق در شخصیت‌ها وجود دارد، اما نوع رابطه بین دو خواهر تا حد زیادی قابل لمس و جذاب است. آن‌ها شخصیت‌های قابل لمسی هستند و بی عیب و نقص نیستند و مثل همه مشکلاتی بین خودشان دارند که بعضی از کنترل آن‌ها خارج می‌شود. با اینکه ربوده شدن سگ آن‌ها باعث نزدیکی دوباره آن‌ها می‌شود. صد البته که رابطه آن‌ها مثل یک جاده صاف و بدون چاله و دست انداز نیست و مشکلات حل نشده زیادی بین آن‌ها وجود دارد که در طول داستان آن‌ها کم کم یکدیگر را همان‌طور که هستند خواهند پذیرفت.

اما درنهایت فیلم قرار نیست چالش خاص یا بزرگی در مسیر این دو خواهر قرار دهد و مثل یک سناریو تکراری شاهد قهر و آشتی آن‌ها هستیم. درنهایت آن‌ها متوجه می‌شوند که چقدر به یکدیگر نیاز دارند و همین موضوع هم باعث می‌شود تا آن‌ها به موفقیتی برسند که از ابتدا فیلم به ما وعده داده شده است. به‌صورت کلی فیلم پیام مشخصی در مورد روابط خواهر و برادری دارد و می‌خواهد به نحوی اهمیت آن را نمایش دهد؛ به‌خصوص در یک خانواده آسیایی طبق نگاه فیلم بخش مهم‌تری همیشه بوده است و حالا این دو خواهر باید دوباره این موضوع را به‌یاد بیاورند.

 

اما بخش کمدی فیلم «خانم مسابقه» نکته‌ای است که بالا و پایین زیادی دارد. فیلم بعضا شوخی‌های جالبی ارائه می‌کند و به‌طور مثال شخصیت جنی را به شکلی نشان می‌دهد که می‌خواهد از داستان نژادپرستی علیه زرد پوستان سو استفاده کند. اما خودش هم به این موضوع آگاه است و به شکلی نیست که مدتی بعد فیلم پیام و نگاه متفاوت‌تری را ارائه کند. اما باز هم بخش کمدی همیشه جواب نداده است و به‌طور مثال در بخش مسابقه تقریبا جایی است که فیلم افت زیادی می‌کند.

اگرچه انتظار داریم با حضور ویل فرل و جیسون شوارتزمن بخش مسابقه و نهایی فیلم به نقطه قوت آن تبدیل شود، اما ظاهرا تمام ایده‌های سازندگان تا همین قسمت بوده است. صد البته در بخش نهایی مسابقه جایی‌است که دو خواهر رسما رابطه خود را کاملا احیا می‌کند و صحنه نسبتا جذابی را خلق می‌کنند، اما بخش کمدی فیلم تا حد زیادی افت می‌کند. درکنار آن بخش روایت داستان هم تا حد زیادی فانتزی‌تر از دو بخش اول فیلم شده است.

به‌صورت کلی شوخی‌های فیلم در بخش مسابقه روی حرص و جوش خوردن شخصیت جیسون شوارتزمن خلاصه شده است و همین موضوع کم کم باعث روی اعصاب رفتن بیننده می‌شود. کمدی فیلم در مجموع یک بخش ناامید کننده از فیلم است و در مجموع بیننده احساس می‌کند بخش مسابقه صرفا می‌توانست یک بهانه برای پیوند خوردن دوباره رابطه بین دو خواهر باشد تا اینکه صرفا تمام تلاش خود برای رسیدن به آن را به‌کار بگیرد.

 

همان‌طور که جلوتر هم گفتم ویل فرل و جیسون شوارتزمن تنها در بخش نهایی فیلم حضور فعالی دارند و در مجموع نام آن‌ها بیشتر در فیلم است تا اینکه تاثیر خیلی خاصی روی روند فیلم داشته باشند. در نقطه مقابله آکوافینا و ساندرا اوه را داریم که هر یک عملکرد متفاوتی را داشته‌اند. آکوافینا در فیلم خانم مسابقه تقریبا همان نقشی را دارد که در بیشتر فیلم‌های خود بازی کرده است و با اینکه از نظر شخصیتی ممکن است متفاوت به‌نظر برسد، اما در عمل بازی خیلی متفاوتی را شاهد نیستیم.

اگرچه آکوافینا بازی قابل قبولی دارد و با اینکه ستاره اصلی فیلم است، اما جایگاه خود را به‌خاطر خواهرش از دست داده است. ساندرا اوه را تقریبا می‌توان ستاره اصلی فیلم معرفی کرد که بازی نسبتا متفاوت و جذابی را در فیلم دارد. درواقع بخش کمدی فیلم به‌لطف او کمی بهتر از دیگر بخش‌های اصلی فیلم است و همچنین شیمی خوبی هم در طول فیلم با آکوافینا ایجاد کرده است. فیلم «خانم مسابقه» با داشتن بازیگرانی مثل آکوافینا و ساندرا اوه و ویل فرل و جیسون شوارتزمن تلاش می‌کند یک فیلم کمدی با نمایش لایه‌های رابطه دو خواهر را ارائه کند.

فیلم در برخی از دقایق به اهداف خودش می‌رسد و همان اثری را ارائه می‌کند که انتظار را داریم. اما فیلم درنهایت پتانسیل‌های خود را فدای کلیشه‌ها می‌کند و بخش سوم و مسابقه فیلم جایی‌است که سازندگان می‌توانستند بهتر عمل کنند و آن را به بهترین فیلم تبدیل کنند. در هر حال فیلم خانم مسابقه از معدود فیلم‌های کمدی نسبتا قابل تماشای این روزها است، اما اثری نیست که بتوانیم آن را بی‌نقص یا ایده‌آل بدانیم و درنهایت کار متوسطی است.

کلید واژه:
گروه بندی: اخبار , ویژه ها

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است