میتوان گفت دانش و برداشت سینما از کتاب، به نحو احسن نیست و این صدمه زیادی به سینما و سریالها زده است.
قدرت الله صلح میرزایی، کارگردان سینما و تلویزیون، میگوید: برخی از سریالهای تلویزیونی ساخته میشوند و عدهای از مردم موفق به دیدن آنها نمیشوند اما اگر سریال خوب و جذابی باشد میبینند. حتی کودکان و نوجوانان بسیاری از سریالهای بزرگسالان را در آن سنین ندیدند ولی حالا که بزرگ شدهاند این سریالها را می بینند و برایشان تازگی دارد.
این فیلمنامه نویس و کارگردان سینما و تلویزیون که سریالهای اقتباسی همچون «حکایتهای کمال»، «چشم انتظار» و «یک خطا» را در کارنامه خود دارد، یادداشتی را در اختیار ماهنامه صبا قرار داده است که میخوانید.
۱.متاسفانه در سینما و تلویزیون توجه چندانی به اقتباس ندارند. یا به نوعی میتوان گفت دانش و برداشت سینما از کتاب، به نحو احسن نیست و این صدمه زیادی به سینما و سریالها زده است. احساس میکنم مسئولین کشور که در امر فرهنگی و سریالسازی و فیلمهای سینمایی گام برداشتهاند، حتما باید کمیتهای برای کتابهای مناسب و مفید انتخاب و کتابهای در خور توجه را تهیه و به نویسندگان قدرتمند و با دانش، برای فیلم و سریال سفارش دهند. به هر حال ما نویسندگان بسیار خوبی داریم که میتوان از ظرفیت نوشتاری آنها برای تولید فیلمنامه بهرهها برد، اما این ظرفیت در حال حاضر مغفول مانده است و اگر بتوان از آن استفاده کرد، ضعف اصلی این روزهای سینما که بحث فیلمنامه است از بین خواهد رفت.
۲. ما نویسندگان و رماننویسهای بسیاری داریم که مدت زمان زیادی را صرف نگارش میکنند و در آثارشان از عناصر قصهنویسی، به نحو احسن بهره میبرند. حال اگر چنین آثاری، شاکلههای یک سریال را در خود داشته باشند، قطعا راه نوشتن فیلمنامه را برای فیلمنامهنویس آسانتر خواهند کرد. در واقع نگاه دیگر به خود نویسندگان باز میگردد. در شرایطی که بازار کتاب به دلایل مختلف و بویژه ضعف مدیریت فرهنگی آشفته است و تیراژ کتابها بسیار پایین، میتوان از طریق گره زدن کتاب با سینما، این ضعف را پوشاند. این موضوع دو دستاورد دارد؛ اول اینکه ضعف فیلمنامهها مرتفع میشود و از سوی دیگر فروش کتابها هم تا حد بسیاری تضمین خواهد شد. اگر کتابی بتوانند مانند قصههای مجید در سینما و تلویزیون هم اقبال پیدا کند، یقین بدانید که کتاب نویسنده هم بیش از پیش دیده خواهد شد و شاهد رونقی در حوزه کتاب و نشر خواهیم بود.
۳.دلیل اینکه سینماگران به سراغ اقتباس نمیروند این است که مطالعهشان کم است و گاهی از یک اثر خوب که تالیف شده و بیرون آمده بیاطلاع هستند. متاسفانه به مسئله فرهنگی توجه چندانی ندارند و آنچه را میبینند، میل به رغبت برای تولید فیلم از کتاب نمینمایند. چرا که فکر میکنند بودجهای که هزینه یک کار فرهنگی میشود، ممکن است جوابگوی سرمایهشان نباشد و به دنبال کارهای تجاری و بدنه میرود. بی توجهی به آثار منتشر شده نویسندگان و بیتفاوت گذرکردن از کنار آن معضل بسیار جدی سینماگران ماست که خروجی آن تولید فیلمنامهها و به تبع آن فیلمهای ضعیف خواهد بود. هر چه این دانش بیشتر شود، قطعا ما شاهد فیلمنامههایی با چارچوبهای استوار و مخاطب پسند خواهیم بود.
۴.تلویزیون از آنجایی که خودش بودجه سریالها را تامین میکند، شایسته است به دنبال سریالهای فرهنگی عمیق و تربیتی بدون شعار برود. چرا که کتابهای فرهنگی و سینمای فرهنگی در دل مخاطب نفوذ میکنند و تاثیرگذاری بیشتری دارند. از سوی دیگر سازمان صدا و سیما هم باید به طور جدی تلاش کند تا بتواند بویژه در شرایط فعلی جذب مخاطب بیشتری داشته باشد و مخاطبانی که از این رسانه دلگیر هستند دوباره به این مدیوم بازگرداند، ولی در واقع کسانی که در شوراها، فیلمنامه را میخوانند به صورت سطحی به آنها نگاه میکنند و تاکیدی نیز بر فیلمنامه اقتباسی و پرمحتوا ندارند. استخراج کتابهای مطلوب با قصههای مخاطب پسند میتواند تلویزیون را با مخاطبانش دوباره آشتی دهد و فضا را به سمت سریالهای پرمخاطب ببرد؛ آن گونه که مثلا در دهه ۶۰ و اوایل ۷۰ مشاهده میکردیم.
۵.از کتابهای خوب و مناسب اقتباس میتوان به کتابهای محمد میرکیانی، محمدرضا سرشار، هوشنگ مرادی کرمانی اشاره کرد. حوزه هنری کتابهای خوبی برای اقتباس چاپ کرده، اما متاسفانه خود حوزه هنری استفاده خیلی کمی برای تولید فیلم و سریال از کتابهای مفیدش میکند. اصولا حوزه هنری و صدا و سیما باید در این راه پیشقدم باشند و سرمایه بیشتری در اختیار کسانی که اقتباس میکنند، بگذارند تا بتوانند از کتابهای فرهنگی و باارزش، فیلمنامههای پرمحتوا با یک بیان نمایشی بسیار زیبا و تاثیرگذار بنویسند.
ندا روزبه
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است