«ماوکا:اواز جنگل» قرار نیست از خط قرمز خاصی عبور کند و داستان را به سادهترین شکل برای افراد کم سن و سال روایت کند . این نکته باعث میشود تا انیمیشن نتواند از تمامی پتانسیلهای داستانی خود استفاده کند و درنهایت اثری کاملا قابل پیشبینی و همچنین بدون هیچ ریسکپذیری خاصی در داستان و روایتش باشد.
انیمیشن«ماوکا:اواز جنگل» داستان ماوکا، الهه خوشقلب، زیبا و مهربانی را دنبال میکند که بهعنوان جانشین محافظان، برای حفاظت از جنگل جادویی انتخاب میشود.این بین در سرزمین انسانها زن بدجنسی بهنام کیلاینا ادعا میکند همان دختربچهای است که سالها پیش از مرگ نجات یافته و حالا میخواهد هر طور شده، همه عصاره حیات را بهدست آورد. برای این کار هم یک پسر جوان بهنام لوکاس را استخدام میکند که وارد جنگل شود.
ماوکا با دیدن لوکاس و خوشقلبی او، بخشی از عصاره حیات را در اختیارش میگذارد، اما این تازه شروع اتفاقات است و کیلاینا تصمیم دارد که تمام جنگل را نابود کند و حالا سرنوشت جنگل، موجودات جادویی و همه مردم، به اتحاد میان انسانها و موجودات جادویی دربرابر تهدید تازه بستگی دارد. این انیمیشن براساس اشعار«آهنگ جنگل» اثر لسیا یوکراینکا، شاعر و نویسنده اوکراینی بههمراه داستانهای اساطیر اسلاوی و اوکراین تولید شده است.
با اینکه تقریبا عادت کردیم در بیشتر مواقع انیمیشنهایی از استودیوهای هالیوودی مثل پیکسار و والت دیزنی تا دریمورکس، سونی پیکچرز و ایلومینیشن تماشا کنیم، اما بد نیست که هر از گاهی به سراغ انیمیشنی از یک استودیوی غیر هالیوودی هم برویم. انیمیشن «ماوکا:اواز جنگل» که تولید کشور اوکراین است از این دسته انیمیشنها میتواند باشد که از همان ابتدا بهخوبی میدانیم که قرار است یک داستان تکراری و پایانی تقریبا قابل پیشبینی را مشاهده کنیم.
اما انیمیشن از همان ابتدا مشخص میکند که قرار نیست از خط قرمز خاصی عبور کند و تنها در تلاش است که داستانش را به سادهترین شکل برای افراد کم سن و سال روایت کند و به تصویر بکشد. این نکته باعث میشود تا انیمیشن نتواند از تمامی پتانسیلهای داستانی خود استفاده کند و درنهایت اثری کاملا قابل پیشبینی و همچنین بدون هیچ ریسکپذیری خاصی در داستان و روایتش باشد. اما این موضوع حداقل باعث میشود که تکلیف بیننده با انیمیشن روشن باشد و صرفا پس از ۹۰ دقیقه احساس نکند که انیمیشن در مورد محتوا و داستانش به او دروغ گفته است.
بهصورت کلی روند انیمیشن ساده است و در طول آن شاهد یک الهه خوش قلب هستیم که در ادامه یک پسر فقیر برای درمان عمو خودش به جنگل میرود و با او آشنا میشود و در ادامه هم شاهد روی متفاوتی از او هستیم. اگر بخواهیم صرفا در مورد داستان انیمیشن صحبت کنیم، چیز زیادی برای گفتن نیست جز اینکه همان داستان آشنایی را شاهد هستیم که در آثار دیزنی به شکل جدیتری روایت میشود. حتی با کمی دقت به داستان انیمیشن میتوان شباهتهایی هم به داستان انیمیشن «فروزن» پیدا کرد که مشخصا چنین موضوعی خیلی هم عجیب نیست.
در هر حال در چنین داستانهایی اصولا انسانهای عادی همیشه از افرادی دارای قدرت ترس دارند و تلاش میکنند آنها را نابود کنند. اما در اینجا داستان به شکلی بسیار سادهتری روایت شده است تا برای مخاطبان کم سن و سالتر جذابتر باشد. در این بین البته اجراهای موسیقی هم وجود دارد که تعداد آنها زیاد نیست و کیفیت متوسطی دارند و درنهایت کارهایی نیستند که در یاد بمانند و پس از پایان انیمیشن بخواهیم این آهنگها را دوباره گوش دهیم یا اصلا به یاد ما باقی بماند.
اما انیمیشن «ماوکا:اواز جنگل» واقعا تلاشی هم نکرده است که حرف خاصی برای گفتن داشته باشد و شاید این سؤال پیش بیاید که خب تکلیف ما با آن چیست؟ با اینکه طراحی و اجرای شخصیتها در طول انیمیشن خیلی چیز خاصی نیست و همهچیز ساده و سطحی بهنظر میرسد، اما طراحی محیط و دنیای فیلم حداقل میتوان گفت نقطه قوت آن است. این موضوع باعث میشود تا با انیمیشن خوش آب و رنگی طرف باشیم که حداقل دیدن محیطهایش میتواند بخشی از مشکلات کلی انیمیشن را بپوشاند.
با اینکه محیطهای خیلی متنوعی را شاهد نیستیم که البته طبیعی هم است، اما طراحی محیط و دنیای انیمیشن باعث شده است تا انیمیشن از نظر ظاهری جذاب بهنظر برسد و همین نکته بهتنهایی میتواند برای گروهی از افراد جذاب باشد. اما در بخش صداپیشگان عملکرد قابل قبولی را شاهد هستیم؛ اگرچه نباید منتظر اجراهای خیلی سطح بالایی باشیم و این اجراها صرفا در مقایسه با خود انیمیشن در سطح مناسبی قرار دارند. در هر حال هزینه ساخت انیمیشن قابل مقایسه با آثار غربی نیست و مشخصا هم نباید منتظر حضور یک فرد شناخته شده در انیمیشن باشیم.
اما انیمیشن درنهایت اثری بدون پیام نیست. میتوان بخشی از پیام کلی انیمیشن ماوکا: آواز جنگل را به رابطه انسان و طبیعت نسبت داد. انسانها همواره در تلاش هستند تا بیشترین بهره و استفاده را از طبیعت ببرند و در مقابل هم بلایای طبیعی بهخاطر استفاده بیش از حد از طبیعت روزبهروز در حال گسترش است. مشخصا چنین پیامی میتوانست بهتر در انیمیشن پیادهسازی شود، اما در مجموع به شکلی که قابل فهم باشد در انیمیشن میتوان مشاهده کرد.
اما پیامهای کلی دیگر انیمیشن را میتوان به دوستی و عشق توصیف کرد که پیامهای معمولی در چنین انیمیشنهایی هستند و حرف جدید یا خاصی هم برای اضافه کردن به چنین مباحثی ندارد که بزند. درنهایت هم طبق انتظار همهچیز در انیمیشن به خیر و خوشی به پایان میرسد. انیمیشن میتوانست داستان بزرگسالانهتری را در ادامه روایت کند، اما به دلایلی که احتمالا سازندگان نمیخواستند، از این کار خودداری میکند و در همان چارچوب خودش باقی میماند.
انیمیشن «ماوکا:اواز جنگل» که براساس اشعار و افسانههای اساطیر اسلاوی و اوکراینی ساخته شده است، با اینکه پتانسیل نسبتا خوبی دارد، اما حرف جدیدی برای گفتن ندارد. هدف انیمیشن تنها هدف قرار دادن گروه کودک است و در این کار هم عملکرد نسبتا موفقی دارد. انیمیشن با اینکه در طراحی شخصیت مشکلاتی دارد، اما دنیا و محیطهای زیبا و چشم نوازی را در آن شاهد هستیم که میتواند برای افراد کم سن و سال جذاب باشد. در هر حال انیمیشن به تنها هدفش میرسد، اما از تمامی پتانسیلهای نمیتواند به درستی استفاده کند.
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است