سازندگان «مبدل ها:ظهور جانوران» به شکلی سطحی به داستان و شخصیت پردازی پرداختهاند و صحنههای احساسی فیلم آنقدر قرار نیست تاثیر خاصی روی احساسات بیننده بگذارد.
فیلم«مبدل ها»به کارگردانی مایکل بی در سال ۲۰۰۷ توانست شروع کننده مجموعه لایو اکشن تبدیل شوندگان باشد و محبوبیت بسیار زیاد آن باعث شد تا شاهد ساخت دنبالههای متعددی از آن باشیم. با اینکه در قسمت دوم و سوم شاهد بالا و پایین زیادی بودیم، اما باز هم دیدن مبارزه اپتیموس پرایم با مگاترون جذابیت زیادی روی صفحه سینما داشت، اما پس از پایان سهگانه مجموعه به یک سراشیبی دچار شد و عملا در قسمت چهارم و پنجم صرفا داستان فیلم با ظاهری جدید تکرار میشد.
در ادامه فیلم«زنبور عسل» توانست خون تازهای را به رگهای در حال خشک شدن مجموعه تبدیل شوندگان تزریق کند و حالا نوبت به فیلم «مبدل ها:ظهور جانوران» رسیده است تا ماموریتی سخت را عملی کند و آن هم شروع یک مجموعه تازه است. فیلم داستانی مشابه قسمتهای گذشته دارد. فیلم با نمایش شخصیتهای جدید این مجموعه آغاز میشود که در حال دفاع از یک شی با ارزش هستند که در صورتیکه دست نیروهای شرور بیافتد، حیات همه سیارهها به خطر خواهد افتاد.
حالا این شی به زمین آمده است و چندین سال بعد حالا ماکسیمالها که شکل حیوانات هستند، باید با کمک اتوباتها به رهبری اپتیموس پرایم برای جلوگیری از نابودی زمین و دیگر دنیاها همکاری کنند و در این راه آنها باید از خیر نجات سایبرترون هم بگذرند. در همین حین هم شاهد شخصیتهای انسانی فیلم طبق معمول هستیم که قرار است نقش مهمی در روند داستان فیلم داشته باشند. با یک نگاه کلی شاهد همان فرمول همیشگی مجموعه تبدیل شوندگان از اولین قسمت در سال ۲۰۰۷ تا به امروز هستیم.
اگر تنها سؤال شما این باشد که در فیلم تبدیل شوندگان: ظهور جانوران آیا قرار است شاهد تحول خاصی در مجموعه باشیم، جواب کاملا منفی است. فیلم قرار نیست کار جدید یا خاصی انجام دهد و تمامی نکات جدیدش به حضور شخصیتهای جدید، دوره زمانی متفاوت، ماشینهای رنگارنگ جدید، بازیگران انسانی تازه وارد و دشمنان تازه خلاصه میشود و این فیلم در واقع ادامه دهنده راه دو قسمت قبل است. مشخص نیست که پارامونت پس از دو قسمت با مایکل بی که نتوانست موفقیت گذشته را تکرار کنند، چرا دوباره به سراغ همان روش بازگشته است.
بهصورت کلی فیلم حرف جدیدی برای گفتن ندارد. دوباره اتوباتها و اپتیموس پرایم در شکست دادن تهدید جدید در ابتدا ناکام هستند و سپس بعد از همکاری با انسانها و متحدین جدید و چندتا فداکاری موفق میشوند جلوی نابودی زمین را برای nامین بار بگیرند. با اینکه حتی صحنههای اکشن فیلم به سبک کارهای مایکل بی است، اما دیگر خبری از آن زرق و برق گذشته هم نیست و صرفا سازندگان فیلم فقط به دنبالهروی از همان سبک کاری بودهاند.
بهصورت کلی فیلم«مبدل ها:ظهور جانوران» دقیقا همان چیزی است که قبلا تماشا کردهایم و حتی نسبت به گذشته کیفیت پایینتری هم دارد. تنها چیزی که احتمالا میتوانیم بگوییم که بهتر شده، ظاهر کلاسیکتر اپتیموس پرایم است که آن هم بهلطف دوره زمانی فیلم است. اما فیلم یک موضوع را بهخوبی ثابت میکند و آن هم عدم درک درست تهیهکنندگان فیلم از خواسته طرفداران تبدیل شوندگان است. درست است که شخصیتهای انسانی سهگانه اولی به نحوی محبوبیت زیادی پیدا کردند، اما آنها همچنان اولویت چندم برای تماشا چنین فیلمی هستند.
اینکه دوباره تمرکز داستان روی چند شخصیت انسانی است که اتفاقا دوباره افراد فقیر جامعه یا افرادی که نمیتوانند به حق خود برسند، هستند و ایندفعه تنها شاهد عدم حضور ارتش آمریکا هستیم که البته اگر دنبالهای ساخته شود، شاهد بازگشت این دوستان نیز خواهیم بود. اما دوباره این سؤال مطرح میشود که آنها برای چه کسانی مهم هستند؟ چه کسانی خواستار حضور این شخصیتهای بیاهمیت هستند؟ آیا ما بهدنبال تماشا مبارزه اپتیموس پرایم با مگاترون هستیم یا اینکه میخواهیم دوباره شاهد شکل گرفتن یک رابطه عاشقانه باشیم؟
سازندگان انقدر درک درستی از طرفداران دارند که فکر کردند مشکل طرفداران تکراری شدن رابطه بامبلبی با شخصیت انسانی فیلم است و در عوض یک شخصیت دیگر بهنام میراژ را جایگزین او کردند. خب این تغییر قرار است چه تاثیر بزرگی روی روند داستان داشته باشد؟ جز اینکه صرفا شوخیهای فیلم بیشتر شده است، تغییر دیگری را میتوانیم مشاهده کنیم؟ واقعیت این است که حتی اگر چنین ایدهای زمانی جواب داده بود، اما اکنون زمان تغییر فرا رسیده است که چنین موضوعی را حداقل فعلا شاهد آن نیستیم.
در هر حال شخصیتهای انسانی طبق معمول شخصیتهای اضافه و رو اعصابی هستند که تفاوت بزرگ آن با قسمتهای قبلی ایجاد دایورسیتی و موجسواری از ترندهای روز هستیم. درواقع سازندگان فیلم بیشتر از اینکه بدانند طرفداران واقعا بهدنبال چه چیزی هستند، بیشتر در شبکههای اجتماعی و پیدا کردن موضوعات و مباحث کاملا بیربط بودهاند تا فیلم را از روشی دیگر متفاوت جلوه دهند.
مشخصا ایده آوردن شخصیتهای جدید ایده اشتباهی نبوده است، اما سازندگان بهجای دوری کردن از فرمول گذشته و دنبال کردن روشهای جدید، به تکرار همان روشها پرداختهاند که نتیجهاش وجود شخصیتهای انسانی اضافه تا شخصیتهای فراموش شدنی جدید است. البته حتی با آیرون من کردن شخصیت اصلی داستان هم قرار نیست کمکی به فیلم کند و ظاهرا پارامونت خیلی زودتر از دی سی و بلو بیتل صاحب اولین ابرقهرمان لاتین و نسخه مرد آهنی آن شده است!
حتی بازی بازیگران هم آنقدر چشمگیر یا درخشان نیست که حداقل به آن دل ببندیم. درواقع هرچقدر رابطه بامبلبی با شخصیت هیلی استاینفلد در فیلم «زنبور عسل» به یک نقطه قوت تبدیل شده بود، اما در اینجا شاهد چنین رابطه عمیقی نیستیم. در عوض سازندگان به شکلی سطحی به داستان و شخصیت پردازی پرداختهاند و صحنههای احساسی فیلم آنقدر قرار نیست تاثیر خاصی روی احساسات بیننده بگذارد و باعث ناراحتی آنها در مورد سرنوشت هر یک از شخصیتها شود.
اما شخصیتهای منفی جدید یکی دیگر از بخشهای ناامید کننده فیلم هستند. درست است که نمیشود همیشه به مگاترون تکیه کرد، اما سازندگان فیلمهای تبدیل شوندگان هم بارها ثابت کردهاند که توانایی و پرداخت به یک شخصیت منفی جدید را هم ندارند و اینجا هم دوباره شاهد چنین داستانی هستیم. شخصیتهایی که ظاهری زشت و قدرتمند دارند، اما درنهایت قرار است به احمقانهترین شکل ممکن کشته شوند.
سازندگان هم تلاش کردهاند تا نبردی حماسی خلق کنند، اما مشکل اینجا است که حتی خصومتی که در ابتدا فیلم بین اپتیموس و شخصیت شرور شکل گرفت، خیلی سریع رنگ باخت و عملا شاهد نبرد جذابی بین آنها نیستیم. دوباره بهجای اینکه اپتیموس تلاش کند تا خودش باعث شکست دشمنش شود، شاهد کمک یک شخصیت انسانی برای نجاتش هستیم که اگر یاد فیلم«مبدل ها»افتادید، خیلی عجیب نیست؛ چرا که دقیقا مثل همان داستان است و تنها تفاوتش لباس عجیب و غریب شخصیت اصلی فیلم است.
با اینکه صحنههای اکشن در فیلم«مبدل ها:ظهور جانوران» چنگی به دل نمیزند و دیگر آن زرق و برق گذشته را هم شاهد نیستیم، حتی موسیقی و آهنگهای فیلم هم دیگر مثل گذشته جذابیتی ندارند، اما جلوههای ویژه هنوز بخش قدرتمندی از این فیلمها است. در هر حال قرار نیست که در چنین فیلمی شاهد عدم استفاده از جلوههای ویژه باشیم و برخلاف فیلمی مثل فلش که عملا جلوههای ویژه ضعیفی داشت که به تجربه فیلم لطمه زیادی وارد کرده بود، اینجا شاهد چنین داستانی نیستیم.
درواقع این یکی از معدود خبرهای خوش برای طرفداران است که فیلم حداقل در این بخش پسرفتی نداشته است، اگرچه نمیتوان تفاوت خیلی زیادی را با سبک قسمتهای گذشته احساس کرد. اما حالا که بعد از کلی نکته منفی بالاخره به یک نکته مثبت رسیدیم، حالا به سراغ یکی دیگر از مشکلات اصلی فیلم میرویم و آن هم شوخیهای متعدد است. فیلمهای ترانسفورمرز هرگز آثار خیلی تاریک و جدی نبودهاند و همیشه لحن سبکتر در آن وجود داشته است.
اما در اینجا عملا شوخیها و صحنههای کمدی به شکل غیر قابل کنترلی دیده میشوند که به تجربه فیلم ضربه زیادی وارد کرده است. این شوخیها بهخصوص در شخصیت میراژ و رابطهای با قهرمان اصلی فیلم بیشتر هم دیده میشود و این نکته بسیار آزار دهندهای در مورد فیلم است. فیلم با اینکه میتواند سرگرم کننده باشد، اما وجود این همه صحنه کمدی و شوخی زیاد باعث میشود که احساس کنیم حتی خود سازندگان هم اتفاقات فیلم را جدی نگرفتهاند و چگونه قرار است ما چنین صحنههایی را جدی بگیریم.
فیلم «مبدل ها:ظهور جانوران» بهعنوان هفتمین فیلم تبدیل شوندگان وظیفه دارد تا شروعی دوباره برای مجموعه باشد. این فیلم یک شروع تازه برای یک مجموعه قدیمی و محبوب است، اما بدون هیچ تغییری در فرمول فیلمهای مایکل بی تلاش میکند تا صرفا با چندتا ماشین، دوره و شخصیت و چندتا ربات جدید تجربه متفاوتی را رقم بزند که در آن شکست خورده است. در عوض شاهد استفاده از شوخیهای متعدد هستیم که تجربه فیلم را میتواند آزار دهنده کند.
اگرچه فیلم حتی باعث ایجاد پیش زمینه برای کراساور با مجموعه «جی آی جو»را ایجاد کرده است، اما سوالات زیادی را در مورد آینده خود ایجاد میکند. در هر حال فیلم از اینکه بتواند دوباره باعث هیجان طرفداران تبدیل شوندگان برای آثار بعدی آن شود، شکست میخورد و آخرین امید ما بدون شک انیمیشن«مبدل ها»است؛ جاییکه بالاخره داستان سایبرترون با کیفیت بالایی را قرار است تماشا کنیم که بالاخره خبری از انسانهای مزاحم و اضافه نیست و این شاید آخرین سنگر برای این مجموعه باشد.
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است