گربه چکمه پوش باید با ترس از مرگش مواجه شود و او باید با ترس تنهایی و مرگ مقابله کند و بالاخره تصمیم بگیرد تا با شخصی زندگی کند که او را دوست دارد.
مدتی میشود که انیمیشن«گربه چکمه پوش: آخرین آرزو» منتشر شده است که داستان گربه چکمه پوش را پس از حوادث قسمت اول دنبال میکند. در این انیمیشن گربه چکمه پوش متوجه میشود که در حال از دست دادن شانسش برای انجام کارهای خطرناک است. با اینکه گربه چکمه پوش در ابتدا تصمیم میگیرد تا بازنشست شود و حالا یک گربه خانگی باشد، اما تهدیدهای مرگباری بهدنبال او هستند و او نیاز دارد تا دوباره دست به کار شود که در این راه کیتی سافتپاوز و یک سگ به او کمک خواهند کرد.
انیمیشن«گربه چکمه پوش: آخرین آرزو» کار سختی دارد. اول از همه باید بهعنوان دنباله یک انیمیشن موفق خودش را ثابت کند و در درجه دوم باید کشتی خسته دریمورکس را به سمت ساحل موفقیت دوباره ببرد. با اینکه انیمیشن «بچه های بد »اثر موفق و با کیفیتی بود، اما بدون شک بسیاری منتظر بازگشت گربه چکمه پوش و شرک هستند و بهنظر میرسد که موفقیت انیمیشن «گربه در چکمه ۲» نقش مهمی در آینده بازگشت شرک و ساخت انیمیشن «شرک ۵ »دارد.
اما چه چیزی میتواند باعث موفقیت این انیمیشن شود؟ جواب ساده است: ساخت یک انیمیشن به دور از حواشی و ترندهای روز و آن چیزی که تماشاگر بهدنبال تماشا آن است. فرمول انیمیشن گربه چکمه پوش: آخرین آرزو بسیار ساده است و حتی اگر به داستان آن نگاهی بیندازیم، متوجه میشویم که داستان انیمیشن شباهت زیادی به قسمت اول دارد و حتی تا حدی هم قابل پیشبینی است.
انیمیشن «گربه چکمه پوش: آخرین آرزو» درواقع در ابتدا تلاش میکند تا ما را با بزرگترین ترس گربه چکمه پوش که مرگ و پایان افسانهاش باشد، روبهرو کند. ما در ابتدا نمیدانیم که فرشته مرگ چقدر واقعی است و گربه محبوب و نترس ما چقدر واقعا در خطر است. اما بعد از یک شروع آشنا و اجراهای موسیقی جذاب و صحنههای اکشن حالا گربه چکمه پوش را مشاهده میکنیم که مجبور است در بازنشستگی به سر ببرد و روزمرگی او را مشاهده میکنیم که چقدر زندگی او تغییر کرده است.
این روزمرگی درواقع اشاره جالبی به دوران بازنشستگی است که شخص مجبور است یک سری بخشهای زندگی خود را کنار بگذارد و صرفا دنبالهرو دیگران باشد و زندگی آرامی را در یک مکان امن سپری کند. اما گربه چکمه پوش پس از اینکه متوجه میشود داستان ستاره آخرین آرزو حقیقت دارد، تصمیم به بازگشت میگیرد تا بتواند زندگی گذشته خود را باز پس بگیرد. اما ما در ادامه متوجه میشویم که گربه چکمه پوش و کیتی سافتپاوز چرا از یکدیگر جدا شدهاند و حالا او نیاز دارد تا ثابت کند که واقعا تغییر کرده است.
با اینکه در انیمیشن «گربه چکمه پوش: آخرین آرزو» شاهد شخصیت شروری آشنا و تکراری هستیم و همچنان شاهد همان المانهایی مثل استفاده از موجودات و شخصیتهای جادویی دیگر کتابهای فانتزی هستیم، اما درکنار داستانی قابل پیشبینی و کلیشهای شاهد ارائه داستان قابل لمسی هستیم. درواقع سازندگان انیمیشن تصمیم گرفتهاند تا داستانی واقعگرایانهتری را ارائه دهند که بهطور مثال شخصیت گلدی با اینکه خرس نیست، اما او دارای یک خانواده است و او نیاز دارد تا ارزش این موضوع را کشف کند.
یا گربه چکمه پوش باید با ترس از مرگش مواجه شود و با آن مبارزه کند و او نمیتواند برای همیشه از آن فرار کند. او باید با ترس تنهایی و مرگ مقابله کند و بالاخره تصمیم بگیرد تا با شخصی زندگی کند که او را دوست دارد. شخصیت کیتی نیز نیاز دارد تا دوباره اعتماد کردن به دیگر و دادن فرصت به آنها را یاد بگیرد. در مجموع انیمیشن دست روی مفاهیم و موضوعات سادهای گذاشته است، اما همین سادگی باعث شده است تا انیمیشن داستانی دوست داشتنی و خوبی را به بیننده ارائه دهد.
انیمیشن «گربه چکمه پوش: آخرین آرزو» میداند که حرف جدیدی برای گفتن ندارد، اما سعی میکند همین حرف را به بهترین شکل ممکن به بیننده ارائه کند و نمیخواهد از مسیرهای دیگر یا ترندهای روز بهره ببرد. درواقع انیمیشن نقطه مقابل انیمیشن دنیای عجیب و غریب قرار میگیرد که تلاش میکند تا کمبودش را از راه دیگری جبران کند و درنهایت هم ضربهاش را خورد. اما در اینجا خبری از این داستان نیست و شاید تا حدی این خوب باشد که دریمورکس امروز از حواشی فاصله گرفته است.
انیمیشن گربه چکمه پوش: آخرین آرزو هرگز اجراهای موزیکال جذاب یا صحنههای کمدی را فراموش نکرده است، اما شاهد زیادهروی در این موضوع هم نیستیم و سازندگان درک خوبی از این داشتهاند که در چه زمان و چه لحظهای با این صحنهها را اختصاص دهند. صحنههای موزیکال عمدتا در خدمت داستان انیمیشن هم هستند و همین موضوع به بهتر شدن انیمیشن کمک کرده است. اما چه چیزی تکمیل کننده داستان و کلیت انیمیشن «گربه چکمه پوش: آخرین آرزو» است؟
برگ برنده سازندگان انیمیشن گربه چکمه پوش ۲ شخصیت شرورش یعنی مرگ یا همان گرگ ترسناک است که میخواهد به زندگی گربه دوست داشتنی دریمورکس خاتمه دهد. درکنار فضای رنگارنگ انیمیشن و اضافه کردن شخصیتهای خوبی مثل گلدی و خرسها یا سگ همراه گربه چکمه پوش، ما شاهد ورود شخصیتی هستیم که عملا نقطه مخالف تم و کلیت انیمیشن است. شخصیت مرگ ورودی ترسناک و تاریکی دارد و تا پایان انیمیشن هم کلیت خود را حفظ میکند.
واقعا میتوان به جرات گفت که طراحی و اجرای شخصیت مرگ در انیمیشن «گربه چکمه پوش: آخرین آرزو» بهخوبی پیادهسازی شده است تا حدی که میتوانیم ترس گربه چکمه پوش را احساس کنیم. این شخصیت درواقع باعث میشود تا ترس و وحشت قهرمان داستان را بهتر احساس کنیم و حتی باعث تغییر لحن انیمیشن شود. شخصیت مرگ درواقع در تلاش است تا از ترس گربه چکمه پوش برای شکستش استفاده کند و او درواقع واقعیتی است که همه ما به نحوی از آن میترسیم و شاید همین موضوع باعث شده تا این شخصیت جذابتر هم باشد.
مرگ بدون شک ستاره غیر منتظره انیمیشن «گربه چکمه پوش: آخرین آرزو» است که آن را میتوانیم در بخش یکی از بهترین شخصیتهای شرور دنیای انیمیشن هم یاد کنیم؛ در دورهای که بسیاری از انیمیشنسازها در تلاش هستند تا از شخصیتهای شرور مرسوم و عادی دوری کنند. البته مرگ بهطور کلی ترس گربه چکمه پوش هم است و اینطور هم میتوان به آن نگاه کرد که سازندگان توانستهاند شخصیت مرگ را ترکیبی از شخصیتهای شرور کلاسیک و موارد که امروز جای این شخصیتها را در انیمیشنها گرفته، ترکیب و ارائه کنند.
مرگ بهطور کلی یک شخصیت شرور کلاسیک است، اما در باطن برگرفته از ترس گربه چکمه پوش هم محسوب میشود و به ترکیب جذابی برای انیمیشن تبدیل شده است. درکنار بازگشت درخشان آنتونیو باندراس و سلما هایک، شاهد ورود خوب فلورنس پیو در نقش گلدی هستیم، اما باز هم وگنر مورا که او را بیشتر برای نقش پابلو اسکوبار در سریال «نارکوس» میشناسیم، در نقش مرگ ستاره بیچون و چرای صداپیشگان انیمیشن «مرد عنکبوتی:» است.
اما یکی از مهمترین تغییرات انیمیشن گربه چکمه پوش: آخرین آرزو در مقایسه با انیمیشنهای قبلی دریمورکس که البته از انیمیشن «بچه های بد »شروع شده، آرت استایل متفاوت و جذاب انیمیشن است. صد البته که در ابتدا این موضوع میتواند باعث نگرانی هم شود، اما سازندگان از این آرت استایل در جهت جذابتر کردن و حتی زیباتر کردن دنیای انیمیشن استفاده کردهند و نتیجه کلی آن مثبت بوده است.
این آرت استایل درواقع برگرفته از انیمیشن«گربه چکمه پوش: آخرین آرزو» است که البته درنهایت صرفا یک کپی ساده را شاهد نیستیم و سازندگان درنهایت شخصیت مستقل خود را در انیمیشن پیدا کردهاند. درواقع این آرت استایل کمک کرده است تا آنها ظاهر کلی انیمیشن را بیشتر شبیه دنیای رمانهای جن و پری کنند و از این نظر انیمیشن ظاهری پیدا کرده است که به آن نیاز دارد.
در پایان انیمیشن گربه چکمه پوش ۲ تبدیل به همان اثری میشود که سالها منتظر ساخت آن بودیم و آن هم یک دنباله شایسته و حتی بهتر در مقایسه با قسمت اول است. این انیمیشن میتواند نوید بخش روزهای بهتر برای دریمورکس باشد و حتی میتواند باعث هیجان بیشتر ما برای انیمیشن شرک ۵ شود. انیمیشن «گربه چکمه پوش: آخرین آرزو» همچنین میتواند درس بزرگی برای سازندگان انیمیشنی باشد که راه خود را گم کردهاند.
منبع:زومجی
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است