«قانون شکنان» بیننده خودش را جدی نمیگیرد و فیلم را هم ساده در نظر گرفته است و هر اتفاقی به شکلی ساده و تا حدی احمقانه جلو میرود تا به اتفاقات اصلی برسیم.
به تازگی فیلم «قانون شکنان» از شبکه نتفلیکس پخش شده است. این فیلم کمدی داستان یک مدیر بانک به نام اوون را دنبال میکند که بانک او توسط گروهی بدنام از تبهکاران معروف به راهزنان ارواح نگهداری میشود. این سرقت در هفته عروسی او اتفاق میافتد و برخی شاخصها او را به این باور میرساند که گروه سارقان بانک درواقع ممکن است پدر و مادر همسر آینده او باشند که بهتازگی وارد شهر شدهاند. فیلم قانون شکنان از همان ابتدا ایدههای جالبی دارد که باعث میشود نظر ما را به خود جلب کند.
بخشی از آن به داستان فیلم ارتباط دارد که باعث میشود احساس کنیم فیلم فرصتهای خوبی برای ارائه یک فیلم کمدی جذاب را دارد. در بخش دیگر حضور بازیگرانی مثل آدام دیواین، پیرس برازنان و نینا دوبرو تا الن بارکین و مایکل روکر است که باعث افزایش انتظار ما از این فیلم میشود. اما در پشت صحنه هر چیز جذابی ممکن است همهچیز طبق انتظار پیش نرود. اتفاقات فیلم از جایی آغاز میشود که اوون و پارکر در آستانه ازدواج هستند و پارکر قرار است پس از سالها دوباره پدر و مادرش را ببیند.
اما والدین پارکر واقعا آن کسانی نیستند که او فکر میکند و همهچیز پس از یک دزدی از بانک با سواستفاده از اوون تا گروگانگیری تغییر میکند. بهصورت کلی داستان فیلم خیلی حاوی ایده جدید و متفاوتی نیست. طبق انتظار خانواده طرفین با داماد یا عروس مشکل دارند و در ادامه یکی از این افراد تلاش میکند تا خودش را در دل والدین همسرش جا کند. در هر حال فیلم فرصت مناسبی برای خلق صحنههای کمدی در قالب داستانش دارد؛ بهخصوص اینکه خانواده همسر آینده اوون دارای گذشته تاریکی هم هستند و این فرصت به مراتب جذابتری هم ایجاد میکند.
روی کاغذ فیلم «قانون شکنان» تمام نکاتی را که از یک فیلم کمدی سرگرم کننده انتظار داریم، دارد، اما فیلم در مهمترین اهدافش شکست خورده است و نمیتواند به چیزی که پتانسیل آن را دارد تبدیل شود. بزرگترین مشکل فیلم که از ابتدا خودنمایی میکند، مشکلات فیلمنامه آن است. ازطرفی فیلم تلاش میکند تا با کمترین پیچیدگی ممکن سرقتها از بانک را به تصویر بکشد یا دلیل این اتفاقات را توضیح دهد. اما مسئله اینجا است که فیلمنامه به شکلی که روشهای سرقت یا شخصیتهایی مثل مدیران بانک را به ترتیب هوشمندانه و لایق نشان دهد، نمایش نمیدهد.
مسئله این است که فیلم بیننده خودش را جدی نمیگیرد و فیلم را هم ساده در نظر گرفته است و هر اتفاقی به شکلی ساده و تا حدی احمقانه جلو میرود تا به اتفاقات اصلی برسیم. در هر حال این برای بیننده میتواند آزار دهنده باشد و بدون شک این موضوع کوچکی نیست که بتوانیم بهراحتی از کنار آن بگذریم. فیلم میتوانست با یک فیلمنامه بهتر و منجسمتر یک اثر خوشساختتر را تحویل دهد در عوض اینکه بخش زیادی از فیلم به شکل احمقانهای جلو برود و فرصتهای زیادی را نابود کند.
اما بخش دیگری که فیلمنامه ضربه زیادی به فیلم قانون شکنان زده است، بخش کمدی و شوخیهای فیلم است. فیلم بازیگر و فرصتهای مناسب این صحنهها را دارد، اما فیلم عملا با شوخیهای سطح پایینش و جوکهای بیمزهاش باعث میشود در بخش زیادی از فیلم حتی نتوانید لبخند بزنید تا اینکه حتی به صحنههای فیلم بخندید. این مشکل البته در بسیاری از فیلمهای کمدی امروز دیده میشود، اما اینجا به شکلی مثل یک آینه تمام عیار از این داستان است.
فیلم میخواهد با کم هوشی شخصیتهای موقعیتهای کمدی خود را ایجاد کند و این موضوعی قرار نیست کمکی به فیلم کند. در عوض باعث میشود تا مشکلات فیلم بیشتر به چشم بیایند و بیشتر صحنههای نسبتا خوب فیلم بهخاطر بازیگران آن شکل بگیرد تا اینکه واقعا نشات گرفته از فیلمنامه فیلم باشد. فیلم در طول داستان و اتفاقاتش واقعا فرصتهای طلایی را به نمایش میگذارد که واقعا در بدترین حالت میتوانستیم شاهد شوخیهای خوبی باشیم، اما در عوض بی سلیقگی نویسندگان و سپس کارگردان را شاهد هستیم که ظاهرا صرفا تنها هدفی که داشتند، تکمیل فیلم به هر نحوی است.
در هر حال اگر دنبال فیلمی هستید که سراسر آن شاهد صحنههای بامزهای باشید، بدون شک این فیلم قرار نیست انتظارات شما را برآورده کند و متاسفانه فیلم از فرصت خوبی که داشت استفاده نمیکند. البته فیلم از نیمه دوم روند بهتری پیدا میکند و میتوان گفت که همکاری اوون با والدین همسرش توانسته فیلم را از یک فاجعه نهایی و بزرگ نجات دهد، اما باز هم این موضوع کمک نمیکند که فیلم عملا از یک شکست بزرگ نجات پیدا کند.
در پایان تنها یک ارجاع جالب به فیلمهای جیمز باند نسخه پیرس برازنان از معدود بخشهای هوشمندانه فیلمنامه و صحنههای کمدی فیلم است و این موضوع میتواند جالب باشد که چقدر این صحنه بهخوبی در فیلم پیادهسازی شده است، اما خود فیلم انقدر مشکلات عجیبی دارد. تمرکز بیشتر صحنههای کمدی فیلم روی مثلث پیرس برازنان، الن بارکین و آدام دیواین است که انصافا هم مثلث خوبی در طول فیلم هستند و باعث میشود که فیلم حداقل اثری قابل تحملتری باشد.
البته با اینکه نینا دوبرو هم پتانسیل بالایی در طول فیلم دارد، اما به شکل عجیبی عملا از بخش کمدی فیلم کنار گذاشته شده است و در بخش مهمی از اتفاقات فیلم نقش خاصی ندارد. درواقع در زمان تماشای فیلم این احساس را داشتم که انتخاب برخی از بازیگران احتمالا صرفا برای محبوبیت آنها بوده است و انتخاب نینا دوبرو میتواند این موضوع را ثابت کند. او درحالیکه در ابتدای فیلم نمایش خوبی دارد، اما رفتهرفته نقشش کمرنگ میشود که این موضوع یکی دیگر از ضعفهای فیلمنامه را نشان میدهد که چرا این شخصیت صرفا مثل سیندرلا صرفا باید منتظر شاهزاده با اسب سفیدش بماند.
اما شخصیتهای دیگری در فیلم وجود دارند مثل لورن لپکس که مدیر بخش امنیت بانک بزرگتر فیلم است و پورنا جاگاناتان که نقش منفی فیلم را بر عهده دارد. این دو بازیگر درواقع نقشهایی دارند که در طول صحنههای خود کاملا عملکرد غیر قابل تحملی دارند و باعث میشود حتی بخواهیم صحنههای آنها را رد کنیم؛ حتی با اینکه ممکن است صحنه مهمی از اتفاقات فیلم هم باشد. اما در عوض مایکل روکر هم نقش جالبی دارد که متاسفانه او نیز نقش خیلی زیادی در طول فیلم ندارد.
فیلم «قانون شکنان» با ایده جالب و کست خوبی که دارد میتوانست تبدیل به پدیده نتفلیکس در تابستان امسال تبدیل شود و میتوانست لقب یکی از موفقترین کارهای این شبکه را دریافت کند. اما انتخاب ضعیف نویسنده و کارگردان باعث شده است که پتانسیلهای زیادی از بین برود و عملا با فیلمی طرف باشیم که حتی به سختی بتوان آن را به کسی پیشنهاد داد. هرچند فیلم روند سریعی دارد میتواند برای کسانیکه خیلی حساس نیستند، تجربه نسبتا سرگرم کنندهای را ارائه کند.
منبع:زومجی
There are no comments yet