• کد خبر: 7062
  • گروه : اخبار , ویژه ها
  • تاریخ انتشار:7 مرداد 1402 ساعت: 13:10

«چپ،راست»؛ پر ازاغراق‌های نتراشیده و تکرارهای دستمالی‌شده

در فیلم «چپ-راست» پر از اغراق‌های نتراشیده و تکرارهای دستمالی‌شده است؛ حتی گاهی در میزانسن‌ها نیز این اغراق‌ها شکلی مزاحم و آزارنده به خود می‌گیرند.


«چپ-راست» شروع غافلگیرکننده‌ای دارد (البته اگر بعداً معلوم نشود ایده‌اش اوریجینال نبوده و سازنده‌اش آن را از فیلم دیگری برداشته!): نمای از بالای صحنه سزارین دو زن باردار در کنار هم، تا لحظه‌ تولد نوزادهایشان. موقعیت مرکزی فیلم هم جذاب به نظر می‌رسد: بچه‌هایی که در همان بیمارستان جابه‌جا می‌شوند و والدین‌شان –که رقیب سیاسی همدیگرند- تا سال‌ها بعد از این موضوع خبر ندارند. با این حال، اتفاقات سیاسی کشور در سال‌های اخیر (به‌خصوص طی چند ماه گذشته)، باعث شده که فیلم به لحاظ مضمونی (از همان اسمش تا سکانس پایانی) حالا دیگر یخ‌کرده و از دهن افتاده به نظر برسد. شاید خیلی هم نشود این موضوع را به حساب بدشانسی پدر و پسر محمدی گذاشت. چون مستقل از موج پرشتاب رویدادهای پاییز تاکنون، حتی موقع تولید چپ-راست هم بعید به نظر می‌رسید که سکه‌ حرفش دیگر بین مخاطبان خریداری داشته باشد. فیلمی که سه سال قبل ساخته شده و اکرانش به دلایل مختلف تا به امروز به تعویق افتاده تا درنتیجه، یکی از اتفاقات نادر تاریخ سینما رقم بخورد: تاریخ مصرف فیلم قبل از رسیدنش به پرده به سر رسیده!
فیلم«چپ-راست»همان مسیری را دنبال می‌کند که با «نان و عشق و موتور هزار» در سینمای ما آغاز شد و بعدها به شکل‌های مختلف در کمدی‌های خوب و بد دیگری ادامه پیدا کرد: از «مکس» و «اخراجی‌ها ۳» دهه ۸۰ تا «دینامیت» همین اواخر. تقابل دو مشی سیاسی و دو نگاه اجتماعی و سبک زندگی شخصی، که قرار است از دل مواجهه افراط‌های یکی با تفریط‌های دیگری کمدی ساخته شود. در خلق چنین فضای طنزآمیزی، البته که «اغراق» یکی از ابزارهای اصلی است. اما محمدی چه در فیلمنامه چه در اجرا، این اغراق‌ها را بی‌هیچ ظرافت و وسواسی، زمخت و دم‌دستی پرداخته و تحویل‌مان داده. گویی با سیناپس لُخت و بی‌جزئیاتی طرفیم که صرفاً قرار بوده خلاصه داستانش را برایمان تعریف کند و پررنگ کردن طرح و نقش‌های این اتود خام و رنگ‌آمیزی شخصیت‌ها و موقعیت‌ها و درآوردن ریزه‌کاری‌هایش را به ادامه کار موکول کرده؛ اما فیلمساز به جای این‌که مرحله تبدیل این سیناپس ساده و مختصر به فیلمنامه را پشت سر بگذارد و اجازه دهد تا با نمک و فلفل و ادویه لازم، با حرارت ملایم در زمان کافی پخته شود، یک‌راست آن‌ را جلوی دوربین برده است. نتیجه هم شده شوخی‌های بی‌نمک و گاه لوسی که بعضاً از فرط ساده‌انگاری، فهم و درک مخاطبش را به چالش می‌کشد و حتی شاید او را به جای کارگردان، دچار شرم نیابتی کند.

مثلاً نگاه کنید به ایده مصاحبه خبرنگار خارجی با «بشیر کشاورز» (رامبد جوان) و حضور «اصلان دهقان» (پیمان قاسم‌خانی) به‌عنوان مترجم در کنار او. موقعیتی اغراق‌آمیز که در جان خودش تضاد طنزآلودی دارد، ولی صحبت‌ها و جزئیاتش چنان سطحی و ساده‌لوحانه پیش می‌رود که انگار داریم یک نمایش مدرسه‌ای از بچه‌های دبیرستانی می‌بینیم، نه یک فیلم سینمایی بزرگسالانه.

از این دست اغراق‌های نتراشیده و تکرارهای دستمالی‌شده در فیلم فراوان است. از سکانس مناظره تلویزیونی (بعد از تیتراژ) و «بگم بگم»هایی که دو رقیب سیاسی علیه هم راه انداخته‌اند بگیر تا سکانس بی‌موقع سر رسیدن مدیر اصولگرا به خانه کشاورز و تلاش ناکام او برای پنهان کردن دهقان. حتی گاهی در میزانسن‌ها نیز این اغراق‌ها شکلی مزاحم و آزارنده به خود می‌گیرند، مثل مصاحبه تلفنی کشاورز، وقتی خودش همراه فرزندش کنار سنگ توالت نشسته‌اند (برای روشن‌تر شدن منظور از «ظرافت و ریزه‌کاری در پرداخت جزئیات موقعیت‌های آشنا»، شاید مقایسه شکل استفاده از توالت در این سکانس با «شوخی‌های توالتی» عطاران بد نباشد).

خود شخصیت‌ها و بازی‌هایشان هم از این آفت دور نبوده‌اند. هر چهار شخصیت اصلی (و همین‌طور دو مدیر سیاسی بالادستی‌شان) تیپ‌هایی نخ‌نما و کلیشه‌ای‌اند و جزئیاتی که به هر کدام طعم و رنگ و عطر خاصی بدهد -چه بر روی کاغذ چه در اجرایشان- وجود ندارد. شاید در این بین فقط آشپزی کردن (و کلاً‌ خانه‌دار بودن) دهقان استثنا باشد، که اتفاقاً در همین حد هم گاه به شوخی‌های بامزه و متفاوتی منجر شده؛ مثل تأکید کشاورز به او برای پرهیز از خوردن سردی‌جاتی که برای درست کردن سالاد و ترشی روی میز چیده است.

خود بازیگران هم در ایفای نقش‌هایشان معمولاً چیزی بیش از آنچه قبلاً در شخصیت‌های مشابه نشان‌مان داده بودند، ندارند. پیمان قاسم‌خانی را ‌در «سن‌پترزبورگ»، و ویشکا آسایش را در «خوب بد جلف» -وقتی در حضور مسئولان دولتی، در جلد مدیر‌پسندش فرو می‌رفت- در قالب‌های مشابه دیده‌ایم. بازی سارا بهرامی گرچه بهتر از بقیه است اما هم شخصیتش در فیلمنامه آن‌قدری پرداخت نشده (نهایت آنچه از او در خاطرمان می‌ماند، گیر دادنش به بدحجابی دیگر زنان است) هم آن‌قدرها وزن مهمی در قصه ندارد. اما جدا از بازی این سه نفر، چپ-راست به وضوح از بازی اشتباه رامبد جوان ضربه خورده است. ایده ‌او برای تُک‌زبانی حرف زدن در نقش کشاورز، بیش از حد پیش پا افتاده و کهنه به نظر می‌رسد و تأکیداتش در گفتار و رفتار این مرد، به منظور پررنگ کردن زاویه‌های شخصیتی یک چهره‌ سیاسی دگم و بی‌منطق و زبان‌نفهم، ابداً روی کاراکتر ننشسته و حتی همان اندک تلاش محمدی برای خلق چنین موجودی در فیلمنامه را هم به باد داده است. با این حال در میان شخصیت‌های فرعی فیلم، لحظاتی که «‌آقای بازپرس» (سروش صحت) و «خانم پرستار» (ستاره اسکندری) جداجدا خلق کرده‌اند، احتمالاً تنها یادگاری بیننده از تماشای چپ-راست باشد. ایده‌های کوچک اما خلاقانه‌ای در فیلمنامه –بازپرس رندی که با تصویر همیشگی‌اش در فیلم‌هایمان فرق دارد، و پرستار «شیطون»ی که از بیمارستان سر از سالن آرایشگری درآورده- که با بازی هر دو نفر، به خوبی به ثمر نشسته است. به خصوص جملات قصار تلگرامی آقای بازپرس.

اما شوخی‌های چپ-راست (مثل همین یکی) عموماً در حد متن و دیالوگ‌ها باقی می‌ماند و در معدود دفعاتی هم که به تصویر می‌رسد –مثل نگه داشتن کله دهقان زیر آب استخر- چنگی به دل نمی‌زند. روایت اصلی داستان نیز بعد از تن دادن دو طرف دعوا به توصیه بازپرس و هم‌خانه شدن‌شان، عملاً‌ دیگر در جا می‌زند و جز شاخ و برگ دادن به موقعیت‌های فرعی و تعریف خرده‌قصه‌های حاشیه‌ای، در طول پیش نمی‌رود؛ یعنی ما در فیلم چیزی از این موضوعِ (ظاهراً) مهم نمی‌بینیم که این هم‌خانگی، درنهایت چقدر بر ارتباط هر کدام از والدین با بچه‌های دیگری مؤثر بوده یا نزدیک شدن بچه‌ها به هم، چه تأثیری روی پدر و مادرهایشان گذاشته.

فیلم چپ راست در پایان، باز به یک حرف کهنه و تکراری می‌رسد: «دو جناح سیاسی کشور، به هیچ‌وجه به فکر ملت نیستند و کشاورز و دهقان راهی جز این‌که به خودشان برگردند ندارند.» حرفی که حتی در زمان ساخت فیلم (دی ماه ۹۸) بیات و منقضی شده بود، چه رسد به امروز. انگار حامد محمدی بعد از دو قلق‌گیری موفق برای گیشه در «اکسیدان» و «چهار انگشت»، حالا در چپ-راست با یک اشتباه محاسباتی بزرگ در جهت‌یابی، به زمین سفتی خورده است.

نویسنده:زهرا طاهریان

کلید واژه:
گروه بندی: اخبار , ویژه ها

There are no comments yet

× You need to log in to enter the discussion