• کد خبر: 6527
  • گروه : اخبار , ویژه ها
  • تاریخ انتشار:9 خرداد 1402 ساعت: 14:44

«دسته دختران»؛ داستانی نیمه تمام!

دسته زنان به فرماندهی یگانه کمایی که همه او را خانم معلم صدا می‌زنند، در بحبوحه‌ی جنگ راهی دژگاه می‌شوند تا محموله‌های مهمات را به دست رزمندگان برسانند.



داستان نیمه‌کاره فیلم «دسته دختران» که از خط روایی منسجمی برخوردار نیست، صرفا فرآیندی جهت تحلیل کاراکترها به دست می‌دهد. چنان‌چه در این روایت ناقص هر کاراکتری را پلی از نقطه A به B در نظر بگیریم بار اصلی ماجرا روی کنش‌های موقتی شخصیت‌هایی بنا شده است که در گستره کم‌رمق داستان‌سازی می‌تازند.

این که کارگردان -در این‌جا لزوما طراح داستان و نه فیلم‌نامه‌نویس قصد داشته فقط برشی از تاریخ جنگ هشت ساله ایران را نمایش دهد و در حاشیه آن عامدانه یا  غیر از آن مردان را در قامت ضدقهرمان‌های کاتالیزوری نشان دهد، راهی به سوی نیمه‌تمام ماندن داستان جسته است.

دسته زنان به فرماندهی یگانه کمایی که همه او را خانم معلم صدا می‌زنند، در بحبوحه‌ی جنگ راهی دژگاه می‌شوند تا محموله‌های مهمات را به دست رزمندگان برسانند. اکنون دشمن به نقطه‌ای نزدیکِ گمرک شهر رسیده و رزمندگان اعم از زن و مرد باید برای فتح دوباره شهرشان تلاشی بی‌وقفه انجام دهند. با وجود آن هر یک از شخصیت‌ها داستانی از گذشته‌شان دارند که نقش مهمی در رفتن به مقصدی که در ذهنشان است یا درماندگی و پشیمان شدن آنان در میانه راه ایفا می‌کند.

در فیلم‌های جنگی غالبا یک سکانس اکشن بزرگ یا رویارویی و مجادله چند نفره شکل می‌گیرد؛ که در اینجا نیز چنین مجادلاتی به وفور دیده می‌شود. این ترفند هرچند برای ساخت داستان بسیار آسیب‌زننده به حساب می‌آید اما فرصتی جهت رشد و سلوک معنوی کاراکترها فراهم می‌کند.

شخصیت‌ها در این فیلم طی فرآیندی مشابه دست به رفتارهای غیرعرفی می‌زنند که خاصیت لجام‌گسیختگی آنان را هر لحظه افزایش می‌دهد. یک نمونه از مشابهات رفتاری آن‌ها گریز از وضعیت کنونیِ همه زنان حاضر در فیلم برای دست یافتن به آسایش روحی است.

از طرفی فصل مشترک همه زنان را می‌توانیم به تعبیری حسی در صحنه رسیدن به مزار (جنت‌آباد) در نظر بگیریم که اجساد کشته‌شدگان انفجار را به صورتی رقت‌انگیز و زجرآور در وانت جای می‌دهند و با حالتی زار و نزار به قبرستان می‌رسانند. در این صحنه هر یک از کاراکترها تصویر گم‌شده خویش را بر چهره خون‌آلود یکی از زنان و کودکان از دست رفته می‌بیند و زار می‌زند.

 

نقطه اشتراک بعدی میان کاراکتر ها بریده شدن آنان از کانون اصلی زیست‌شان است.

 

 

فکر اولیه داستان بسیار مورد توجه است و دقیقا در مقابل آن توجه به فرم و نبود خطوط  روایی صحیح موجب شده است شخصیت‌ها در فضایی معلق میان داستانی و غیرداستانی سرگردان شوند. از این جهت کنش کاراکترها صرفا بار عاطفی دارد و  منجر به شکل‌گیری داستانی زنجیروار نشده است. بنابراین به‌طورکلی فیلم را نمی‌توانیم در دسته آثار داستان‌محور قرار دهیم.

منبع: سینماتیکت

 

کلید واژه:
گروه بندی: اخبار , ویژه ها

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است