ابراهیم داروغه‌زاده:

در برخورد با سلبریتی‌ها باید با رواداری پیش رفت

جامعه هنری حساس است و همه چیز باید با روا داری در این حوزه پیش برود. قانون گذاری و شفافیت خوب است اما در برخورد با چهره‌ها و به اصطلاح سلبریتی‌ها باید با رواداری پیش رفت.


در همه دوره‌ها جشنواره فیلم فجر با حواشی و چالش‌های گسترده‌ای روبه رو بوده و در برخی‌ها دوره‌ها این چالش‌ها به دلایل مختلف افزایش یافته. در دولت قبل ابراهیم داروغه‌زاده به عنوان دبیر سه دوره از این جشنواره تجربیات متنوعی را کسب کرده و هر دوره‌اش به نوعی منحصر به فرد بوده است. از جشنواره پر حاشیه سال ۹۸ که به خاطر سرنگونی هواپیمای اکراینی فشار رسانه‌های خارجی  روی آن بسیار زیاد بود و حتی رنگ و بوی تحریم داشت گرفته تا جشنواره سال ۹۶ که پس از حمایت پرشور هنرمندان از حسن روحانی در انتخابات سال ۹۶ برگزار شد. با این وجود در هر سه سالی که دکتر داروغه‌زاده دبیر این جشنواره بوده، تعداد فیلم‌های ارسالی و حضور هنرمندان شاخص بسیار پر زیاد بوده است. بنا به همین تجربه‌ها به سراغ دکتر داروغه‌زاده رفتیم تا با او در مورد چالش‌های اصلی برگزاری جشنواره صحبت کنیم.

طی چه فرآیندی به عنوان دبیر سه دوره از جشنواره فیلم فجر انتخاب شدید؟

معمولا دبیر جشنواره فجر را برای یک دوره انتخاب نمی‌کنند. این فرد دبیر هست تا زمانی که بخواهند کس دیگری را جایگزینش کنند. زمانی که آقای حیدریان سازمان سینمایی بودند، بنده معاونت ارزیابی بودم. قبل از آقای حیدریان هم مدیریت سازمان با آقای ایوبی بود و آقای حیدری هم دبیر جشنواره بودند. مدیریت سازمان که تغییر کرد، رویکردها هم تغییر کردند و بنابراین انتخابشان این بود که من این کار را انجام دهم.

واکنش شما به انتخابتان چه بود؟

ترجیحم این بود که نپذیرم. من دبیر چهارمین دوره جشنواره فیلم شهر بودم. دو دوره دبیر جشنواره فیلم سلامت هم بودم. یک دوره قائم‌مقام جشنواره فیلم فجر در سال ۹۲ هم بودم. همزمان معاونت نظارت و ارزشیابی را هم داشتم و مسئولیت سنگینی بود. برای همین ترجیح می‌دادم که نپذیرم ولی آقای حیدریان اصرار داشتند که این کار را من انجام بدهم.

اولین چالش شما بعد از پذیرفتن این مسئولیت چه بود؟

اولین چالشی که با آن مواجه شدم، بحث مالی بود. دوره‌های قبلی هزینه جشنواره بسیار بالا رفته بود و درباره هزینه‌کردها و بحث‌های مالی جشنواره،  فضای منفی زیادی ایجاد شده بود. سال قبل از من، حدود۲۰ میلیارد هزینه جشنواره شد و آقای حیدریان خیلی روی انضباط مالی جشنواره تاکید داشتند. خداروشکر ما توانستیم در سال بعدش، جشنواره را با کمتر از ۵ میلیارد تومان برگزار کنیم. در حقیقت برگرداندن انضباط مالی و مدیریت هزینه‌ها در جشنواره، یکی از چالش‌های جدی بود. البته این‌ها بخش‌های طبیعی کار اجرا است و مدیریت اجرایی باید بتواند به بهترین شکل مدیریت مالی کار را انجام دهد.

چالش‌های شما صرفا به مسائل اجرایی مربوط می‌شد؟

خیر! چالش دیگری که با آن روبه‌رو شدم، از جنس چالش‌های طبیعی نبود؛ تعدادی از دوستان رسانه‌ای از خبرگزاری‌های مختلف که با دولت همسو نبودند، از ما دعوت کردند تا جلسه‌ای داشته باشیم. در آن جلسه گفتند سال‌های پیش، قبل از اینکه هیئت انتخاب، فیلم‌ها را ببینند ما آنها را می‌دیدیم. در نتیجه فیلم‌های حاشیه‌ساز اصلا به هیئت انتخاب نمی‌رسید و از این طریق حاشیه‌های جشنواره کم شده بود. نمونه کارمان هم حذف آخر خانم تهمینه میلانی بود که در جشنواره شرکت داده نشد. آن‌ها توضیح دادند که چطور مسائل و نکات فیلم‌ها را به دبیر جشنواره می‌گفتند و در نهایت این نکات مطرح می‌شد و فیلم حذف می‌شد. تجربه خیلی عجیبی برای من بود که یک گروهی خودشان را از هیئت انتخاب جشنواره بالاتر بدانند و ادعا کنند که صلاحیت‌های فرهنگی و هنری را بیشتر از این هیئت متوجه هستند. شاید آن‌ها نگرانی‌ها و دغدغه‌هایی برای فرهنگ داشتند که چنین پیشنهادی داده بودند اما جالب بود که بابت این کارشان حق‌الزحمه می‌خواستند. می‌دانستم که نه گفتن به این افراد و رسانه‌هایشان، چالش‌های بیشتری ایجاد می‌کند و هزینه‌هایی را برای شخص من و جشنواره به وجود می‌آورد. در هرصورت من پیشنهادشان را با صراحت رد کردم و گفتم هیئتی که انتخاب می‌کنم، رای و نظرشان مهم است و حتما صلاحیت‌شان بیشتر از شما است.

واکنش آن‌ها و رسانه‌هایشان چه بود؟

این شروع یک بخشی از چالش‌های برای من و جشنواره بود. مخصوصا که سال ۹۶ اولین سال از دور دوم دولت آقای روحانی بود. اکثر رسانه‌ها و خبرگزاری‌های رسمی مخالف دولت بودند. حتی نگاه تلویزیون هم مخالف بود. این‌طور تلقی می‌شد که سینماگرها در انتخاب مجدد ایشان نقش داشتند و جمع زیادی از بچه‌های سینما از ایشان حمایت کرده‌اند. اینها باعث می‌شد شرایط کار برای ما و کلا برای سینما سخت شود. به نوعی انگار باید بچه‌های سینما تنبیه می‌شدند تا دیگر تصمیم‌های غلط نگیرند. از نظر این دوستان چون ما هم در آن دولت کار می‌کردیم، عنصر نامطلوب بودیم.

حاشیه‌هایی که در سال ۹۶ و بعدتر ایجاد شد، مثل استقرار گشت ارشاد در ورودی برج میلاد را به همین دلیل می‌دانید؟

بله! دقیقا! بگذارید یک خاطره مهم و بامزه بگویم. سال ۹۲ که قائم مقام جشنواره فیلم فجر بودم، فیلم «عصبانی نیستم» آقای درمنشیان پذیرفته شده بود و مجوز هم از ارشاد داشت. در آن زمان معاون نظارت و ارزیابی سازمان سینمایی، آقای احسانی‌زاده بود. من در دفترم نشسته بودم که به من خبر دادند خبرنگاران فارس، جوان، تسنیم و… آمده‌اند و می‌خواهند با شما مصاحبه کنند. من گفتم که دبیر جشنواره آقای رضاداد است. چرا می‌خواهند با من مصاحبه کنند؟ هفت هشت نفری بودند که به دفتر من آمدند. گفتند فیلم عصبانی نیستم نباید در برج میلاد اکران شود. پرسیدم: فیلمی که مجوز قانونی دارد، چرا نباید اکران شود؟ گفتند: عصبانی نیستم خط قرمز ماست و نباید کران شود. اگر اکران شد، هر اتفاقی افتاد، گردن خودتان است و ما به شما اخطارش را داده‌ایم. صحبت‌هایی شد و به آنها گفتم که من در این جایگاه باید مجری قانون باشم و وظایف قانونی‌ام را انجام دهم. شما هم می‌توانید نقد کنید و وظیفه رسانه‌ای خودتان را انجام دهید. با دلخوری بیرون رفتند اما فردای آن روز، دفتر چند نفر از مراجع بیانیه داد که وضعیت حجاب در جشنواره و برج میلاد خیلی بد است و اهالی سینما با سگ‌هایشان می‌آیند که فیلم ببینند. درواقع خیلی سریع یک فضای بسیار منفی را ایجاد کردند. در روزهای بعد که نفرشان را دیدم، گفتند که ما به شما گفته بودیم؛ خودتان گوش ندادید. متاسفانه زمانی که دولتی سرکار می‌آید که به نوعی با دیدگاه این رسانه‌ها همسو نیست، چنین حاشیه‌هایی را ایجاد می‌کنند. حتی اگر بهترین فیلم‌های ارزشی و حوزه انقلاب و دفاع مقدس را هم داشته باشید!

برای یک دبیر چالش دیگری هم وجود دارد؟

دبیری جشنواره فجر سخت‌ترین شغل دنیا است و پر از چالش. جشنواره فیلم فجر دوتا گلوگاه بسیار مهم دارد که در کل کار اثر می‌گذارد. یکی بحث انتخاب است و دیگری بحث داوری. چالش‌های این مسئله از همه طرف هست. بالاخره همه بچه‌های سینما دوست دارند که فیلمشان انتخاب شود. حتی اگر به نظر کارشناسان فیلم قوی هم نباشد، صرف حضور در جشنواره و دیده شدنشان، خیلی کمک‌کننده است. مخصوصا در جذب اسپانسر برای تهیه کننده و دستمزدهای افراد. ممکن است در گذشته یا حتی این روزها عده‌ای در مصاحبه‌هایشان بگویند که جشنواره برای ما مهم نیست ولی در پشت صحنه همه یک فشار بسیار زیاد را به دبیر و هیئت انتخاب می‌آورند تا فیلمشان پذیرفته شود. این بخش سینمایی ماجرا است اما از طرف دیگر، وزیر و رئیس سازمان و سایر نهادهای فرهنگی هم یک‌سری دغدغه‌هایی دارند و می‌خواهند که نگاهشان در کار پررنگ شود. حتی بخش فرهنگی حوزه علمیه قم هم انتظار دارد که فیلم‌های ارزشی و انقلابی صرفا در جشنواره پذیرفته شود و جشنواره غرب‌زده نشود. این فشارها خیلی زیاد است. علاوه بر این موارد ما باید بعد از جشنواره به کمیسیون فرهنگی مجلس هم می‌رفتیم و گزارش می‌دادیم. گزارشی درباره اینکه چه فیلم‌هایی انتخاب شده و چه فیلم‌‌هایی انتخاب نشده و دلیل انتخاب شدن یا نشدن چه بوده است. دغدغه‌‌ها و انتظارات همه این دستگاه‌ها روی دبیر جشنواره متمرکز است. حتی در سال‌هایی مثل دوره‌های من، میزان دخالت نهادهای اطلاعاتی و امنیتی هم خیلی زیاد شده بود. شاید اعتمادشان کمتر  بود و نگرانی‌هایشان بیشتر. شاید هم یک رویه‌هایی قبلا جا افتاده بود و توقعاتی ایجاد شده بود. مثلا زمانی که من به معاونت نظارت و ارزیابی رفتم، دیدم که در آنجا نهادهای امنیتی به مرحله‌ای رسیده‌اند که فیلم‌نامه‌ها را می‌خوانند یا فیلم‌ها را قبل از نمایش می‌دیدند. من در مقابل هر دو مورد مقاومت کردم و هزینه زیادی برایم داشت. در جشنواره هم همین‌طور بود و این دستگاه‌ها از گذشته تلاش می‌کردند نگرانی‌هایشان را یا از طریق دبیر و یا از طریق هیئت انتخاب اعمال کنند.

جشنواره با این مدل نگاه‌های امنیتی آسیب نمی‌بیند؟

مسئله دقیقا همین است. شما باید جشنواره‌ای برگزار کنید که در خدمت سینما باشد و به رشد و توسعه سینما کمک کند. امکان ندارد بتوانید از یک موضع بالا به پایین هنرمندان را مدیریت کنید. باید در فضایی باشید که هم‌سطح محسوب شوید تا احساس کنند که جشنواره فجر، جشنواره خودشان است. اگر حس هنرمندان به شکل دیگری باشد، جشنواره حتما آسیب می‌بیند. برای مثال یکی از چالش‌های من با این نهادها این بود که مدام تکرار می‌کردند “جشنواره فیلم فجر انقلاب اسلامی” و می‌گفتند در این جشنواره باید فقط فیلم‌هایی که تراز انقلاب اسلامی هستند، حضور داشته باشند. در صورتی که این جشنواره فیلم فجر است و ما جشنواره متنوعی مثل مقاومت اسلامی، عمار و…ف داریم. در جشنواره  فیلم فجر باید بهترین فیلم‌های سینمای کشور حضور داشته باشند. ضمن اینکه به هر حال این فیلم‌ها هم در همین شرایط و فضای جمهوری اسلامی ایران مجوز گرفته‌اند و ساخته شده‌اند. افرادی که فیلم‌ها را ساخته‌اند، از همین کشور هستند؛ از اسرائیل که نیامده‌اند فیلم بسازند. باید به همه اینها به شکل برابر نگاه کنیم و تا جایی که ممکن است، انصاف را رعایت کنیم تا حق کسی تضعیف نشود. به نوعی دخالت‌های بی‌دلیل و اشتباه دوستان در نهادهای امنیتی بزرگ‌ترین چالش دوره‌هایی است که من دبیر بودم و ای کاش این نهادها تلاششان برای مداخله در جشنواره کمتر شود.

چالش‌های گلوگاه دوم یعنی بخش داوری جشنواره چیست؟

هرچه‌قدر جشنواره فیلم‌های بهتری داشته باشد، چالش بیشتری در زمینه داوری خواهید داشت. همه فیلم‌ها درخشان هستند ولی شما می‌توانید فقط یک کارگردان را به عنوان بهترین کارگردان و یک فیلم را به عنوان بهترین فیلم معرفی کنید. در بازیگری همه درخشیده‌اند ولی فقط یک نفر باید انتخاب شود. این هم یکی از چالش‌های وحشتناکی است که همیشه دبیرهای فجر با آن مواجه بوده‌اند. این مسئله انقدر جدی است که خیلی از بچه‌های سینما می‌ترسند وارد داوری جشنواره فجر شوند. به چه کسی باید جایزه بدهیم که بقیه دلخور نشوند؟ با این وجود، خیلی وقت‌ها بچه‌های سینما می‌گویند برایشان دریافت جایزه مهم نیست ولی واقعا مهم است. به همین خاطر بخشی از این اعتراضات و حواشی در مورد داوری طبیعی است چرا که گرفتن سیمرغ بسیار اهمیت دارد و طبیعی است وقتی کسی برنده نمی‌شود، ناراحت شود.

از چه الگویی برای گزینش اعضای هیئت انتخاب استفاده می‌کردید؟

ترکیبی از مدیران فرهنگی و بچه‌های سینما را انتخاب می‌کردیم تا دغدغه‌ها متعادل شود. تلاش می‌کردیم ترکیب اعضا به نحوی باشد که تمام انتظارات افکار عمومی از سینما را پوشش دهد.

ارگان‌ها یا نهادهای خاصی که فرمودید در گزینش هیات انتخاب دخالت نمی‌کردند؟

خیر، هیئت انتخابمان وجاهت داشتند و جالب است که آن ‌نهادها اعضای هیئت را می‌پذیرفتند ولی سعی می‌کردند در تصمیماتشان دخالت کنند. متاسفانه همه ما یک تمامیت‌خواهی ذاتی داریم و می‌خواهیم همه چیز کاملا به همان نحوی باشد که خودمان می‌خواهیم. در صورتی که روحیه تساهل واقعا لازم است. به خصوص در کشور ما که تنوع عقیده و فکر و باور زیاد است. پذیرفتن همه اینها باعث می‌شود که به شکل سالمی رشد کنیم.

جنس چالش‌های هیئت داوران به چه شکلی بود؟ چون معمولا حساسیت‌ها در هیئت انتخاب کمتر است و بیشتر دعواها بر سر هیئت داروان است.

در بحث داوری ما باید از اهالی سینما انتخاب کنیم و طبیعتا بیشتر این افراد فیلم دارند و شما خیلی دستتان باز نیست. وقتی اسم‌ها را بررسی می‌کنید متوجه می‌شوید کهآقای فرهادی، تبریزی و سایرین همه خودشان فیلم دارند. بازیگران هم همه در فیلم‌ها بازی کرده‌اند. ما یک لیستی تهیه می‌کنیم از کارگردان‌ها و بررسی می‌کنیم کسانی که بیشترین حضور موفق در جشنواره‌ها چه داخلی و چه خارجی را دارند و پیشکسوت هستند. حالا از بین این افراد تعداد زیادی خودشان در جشنواره فیلم دارند و ما حق انتخاب محدودی داریم. از بین کارگردان‌هایی که می‌مانند، دو نفر از کسانی که حرفه‌ای‌تر هستند را باید انتخاب کنیم. در بازیگران این مسئله سخت‌تر هم می‌شود. می‌بینی که در یک فیلمی یک بازیگر ستاره نقش فرعی دارد و به خاطر همان نمی‌شود به عنوان داور انتخابش کرد. با وجود این محدودیت‌ها من همیشه سعی کرده‌ام کسانی را انتخاب کنم که در گذشته خودشان درجه یک بوده‌اند و در جشنواره هم فیلم ندارند. اتفاقا خود این تنوع و گوناگونی در جلسات داوری چالش هم ایجاد می‌کرد. بالاخره جمع‌بندی بین سلایق گوناگون کار را سخت می‌کند ولی این بهترین نتیجه را می‌دهد.

به نظرتان ترکیب هیئت داوران به چه شکلی باید باشد تا داوری چندسویه باشد و خوب نتیجه بدهد؟

هیئت داوران باید بیشتر از عناصر مولف سینما و تاثیرگذاران باشند. طبیعتا کارگردان‌ها اولویت دارند زیراکه به همه حوزه‌ها یک اشراف کلی دارند. مثلا دوتا کارگردان باشند، خوب است. ما معمولا به این شکل می‌چیدیم که کارگردان، بازیگر، فیلم‌بردار و منتقد و طراح صحنه حتما حضور داشته باشد. همه عناصر مهم هستند ولی جمع این عناصر می‌تواند به یک تشخیصی برسد. من فکر می‌کنم منتقدین عنصر مهمی در سینما هستند و به رشد و توسعه سینما کمک می‌کنند. برای همین در هر سه دوره‌ای که دبیر بودم، یکی از منتقدین پیشکسوت حضور داشت.

فرمودید کارگردان‌های شاخص را به عنوان داور انتخاب می‌کنید. چرا افرادی مثل آقای حاتمی کیا هیچ وقت به عنوان داور انتخاب نشدند؟

کسی که داور جشنواره می‌شود، باید در طول دوران فیلم‌سازی‌اش، اهل رواداری باشد. کسانی که خیلی منتقد داوری‌ها بوده‌اند، نگران هستند وارد این حیطه شوند زیرا خودشان در معرض انتقاد‌ها قرار می‌گیرند. از طرفی قضاوت بین دوستان و همکاران بسیار کار سختی است. یادم هست یک بار آقای فرهادی می‌گفتند داوری‌های جشنواره‌های خارجی را راحت قبول می‌کنم ولی اگر در همان جشنواره فیلم ایرانی باشد، برایم خیلی سخت می‌شود.

در بحث هیات انتخاب و هیات داوری شایعات در مورد لابی مطرح می‌شود. شما به عنوان دبیر چقدر از آن مطلع هستید؟

ممکن است که تهیه‌کنندگان یا کارگردان‌ها با کسی از اعضای هیت انتخاب دوست یا همکار باشند و تماسی گرفته شود و سفارش فیلمی را کنند. این هیئت هم یا پنج نفر و یا هفت نفر هستند و باید به همدیگر به اجماع برسند. ولی می‌توانم بگویم در دورانی که من کار کردم، فیلمی نبوده که شایسته باشد و بیاید و انتخاب نشود. در هر دوره جشنواره، حدود ۳۰ درصد فیلم‌ها خیلی خوب هستند و ۳۰ درصد متوسط‌اند و ۳۰ درصد هم مرزی هستند. ممکن است در مرزی‌ها یکی بیرون ‌رفته و چیز دیگری جایگزینش شده باشد ولی در فیلم‌های خوب که معمولا جزء کاندیداها بودند، این‌طور بوده که هر هیئت انتخاب دیگری هم بود، همین‌ها را انتخاب می‌کرد.

سازمان‌هایی مثل فارابی، اوج، حوزه هنری و…فشاری برای حضور فیلم‌هایشان نمی‌آورند؟

در دوره من چنین اتفاقی رخ نداده. در آن زمان فیلم‌های اوج واقعا خوب بودند و انتخاب شدند و حتی در چند بخش، کاندید هم شده‌اند. وقتی فیلمی در چند مورد کاندید شوند، حتما فیلم خوبی بوده است. فیلم‌هایی را هم نهادهای دیگر ساخته‌اند و قوی نبوده و انتخاب هم نشده است. حداقل من تجربه این فشارها را نداشتم.

یکی از حواشی که سال ۹۶ ایجاد شد این بود که تعداد زیادی جایزه در جشنواره داده شد. در بعضی رشته‌ها دو سیمرغ و دیپلم افتخار وجود داشت. برخی‌ها هم می‌گفتند با فشار برخی نهادها سیمرغ‌ها زیاد شده. دلیل این اتفاقات چه بود؟

این به داورها و سختی‌ کارشان برمی‌گردد. آن سال تنگه ابوغریب و به وقت شام، فیلم‌های بیگ پروداکشن حوزه دفاع مقدس بودند و هر دو فیلم‌های سختی به حساب می‌آمدند. داورها چندین ساعت درباره‌شان گفت‌و‌گو کردند ولی باز هم به جمع‌بندی نرسیدند. در این مدل داوری‌ها درست است که رای اکثریت ملاک است ولی باید اجماع حاصل شود. این‌طور نیست که هفت نفر داور داشته باشیم؛ چهارتا موافق باشند و سه تا مخالف. تقریبا اینطور است که یک فیلم باید به پنج رای برسد. هرچند بیشتر وقت‌ها فیلم‌ها شش رای و هفت رای را دارند. در حوزه فرهنگ و هنر باید همدیگر را قانع کنند تا به یک اجماعی برسند. در آنجا هرکاری کردیم نتوانستیم آن اجماع را شکل بدهیم. اینجا بود که پیشنهاد دوتا سیمرغ داده شد و همه هم پذیرفتند. به نظرم متصلب کردن قوانین کاری درستی نیست و گاهی به ضرورت می‌توان آن‌ها را تغییر داد. در سال‌های دوم و سوم که دبیر بودم این‌کار را نکردم اما به نظرم اضافه نکردن جوایز در آن سال‌ها نیز اشتباه بود. یعنی اگر برگردم، به خصوص در بخش بازیگری پیشنهاد می‌کنم دو جایزه اهدا شود. یادم هست دوره‌ای که آقای هوتن شکیبا برای فیلم خانم آبیار جایزه را گرفتند، خیلی همه از بازی ایشان شگفت‌زده شده بودند. اما دوتا گزینه دیگر هم داشتیم. حامد بهداد در فیلم آقای میرکریمی و آقای نوید محمدزاده که دو فیلم در جشنواره داشتند. هردو خوب بازی کرده بودند. درباره حامد بهداد همه می‌گفتند که این بهترین بازیش بود. هرکدامشان انتخاب می‌شد، بقیه حق داشتند که ناراحت شوند. بعدها یکی از منتقدین سینما به من گفت که ای کاش در آنجا یا دوتا سیمرغ و یا حداقل دیپلم افتخار  می‌دادید. بعض مواقع این طوری شرایط سخت می‌شود.

در جشنواره سی و  هشتم آقای راد داور بودند و جواد عزتی در فیلم «شنای پروانه بازی درخشانی داشت اما نامزد دریافت جایزه نشد و این مسئله حواشی زیادی ایجاد کرد. از این مسئله که عده‌ای می‌گفتند عزتی از فجر مطرود شده یا اینکه سعید راد با اصرار و فشار اسمش را از کاندیداها حذف کرده. این مسائل صحت داشت؟

جواد عزتی و نوید محمدزاده در هر سه دوره‌ای که بنده دبیر بودم، خیلی خوب بودند اما هیچ‌کدام جایزه نگرفتند. متاسفانه درست است که شما دبیر هستید ولی نمی‌توانید در نظر داوران دخالتی کنید. شما صرفا داورها را انتخاب کرده‌اید و نظر آنهاست که حرف آخر را می‌زند. نوید محمدزاده در مغزهای کوچک زنگ زده، عالی بود. اگر من داور بودم یا یک رای داشتم، به او می‌دادم. نه اینکه برندگان یا سایر کاندیداها خوب نباشند، منظورم این است است که نظر و سلیقه من این‌طور است. با این حال محمدزاده  انتخاب نشد و امیر جدیدی جایزه گرفت. شما دبیر که باشید، نمی‌توانید حتی نظر خودتان را هم بگویید. چون به داورها بر می‌خورد و می‌گویند که دیگر ما نمی‌آییم. بالاخره باید احترام داوران را نگه داشت. علاوه بر این، همه افراد کاندید شده تا یک سطحی بالا آمده‌اند و در نهایت تنها چیزی که بینشان قضاوت می‌کند، سلیقه است. نمی‌شود گفت که اشتباه شده است. اگر سال آخر به جای پیمان معادی به جواد عزتی جایزه داده می‌‌شد، عده‌ای می‌گفتند چرا به پیمان معادی ندادید. چون هردوشان خیلی خوب بودند. یکی از بیچارگی‌های دبیر این است که حتی اگر رای و نظرش با هیئت داوران یکی نباشد، باز هم باید پشت آنها باشد و با وجود اینکه درونش چیز دیگری است ولی باید از داورها دفاع کند. این طبیعت و کار درستی است اما نمی‌توان این را منکر شد که در موارد مختلف سلیقه شخصی من گاهی با هیات داوران تفاوت داشته.

به طور خاص درمورد جواد عزتی ماجرا فرق می‌کرد. چندسال دیده نشدن توسط جشنواره و بعد حواشی مختلف مجازی و البته مصاحبه‌های مختلف هیات داوران در مورد نظر منفی سعید راد نسبت به جواد عزتی. می‌گفتند آقای راد با فشار جواد عزتی را حذف کرده

اصلا این‌طور نبود. به علاوه اینکه در دوره آخر، هیئت داوران ما نه نفره بود. چون خیلی شرایط پیچیده‌ای را داشتیم. هم بعد از ماجرای آبان بود و هم شهادت حاج قاسم و هواپیمای اکراینی. از طرف به خصوص خارج از کشور خیلی روی بچه‌های سینما فشار می‌آورند که جشنواره را تحریم کنند و این فشار خیلی شدید بود. آن سال با تعداد بیشتری داور صحبت کردیم و واقعا مدیونشان هستم. به خصوص آقای جیرانی که پیش قدم شدند و خودشان تماس گرفتند و گفتند:«شما هرکاری بگویید، من انجام می‌دهم و در خدمت هستم.» اولین نفر هم خود ایشان داوری را پذیرفتند و بقیه هم همراه شدند.

آن سال فیلم‌ها خیلی خوب بودند و رقابتشان خیلی شدید بود. قرابتشان زیاد بود و اختلاف نظر هم زیاد بود. با این وجود حتی اگر یک نفر هم حرفی زده باشد، باز هم هشت نفر دیگر در هیات داوران حضور داشتند. یک بخشی از اینها واقعا مربوط به این است که در شرایط بسیار سختی این داوری‌ها داشت انجام می‌شد و جلسه داوری معمولا خیلی طولانی است و افراد را خسته می‌کند. باید رای‌ها به اختتامیه برسند. از طرفی در بعضی دوره‌ها پیش آمده که آرا لو رفته به هین خاطر مجبور می‌شوید جلسه داوری را برای روز آخری بیندازید که تا قبل از اختتامیه نظرات مشخص شود. من فکر می‌کنم که در آن دوره بخشی از کار از دست داورها در رفت و اگر حاشیه‌ای ساخته شد یا تنشی به وجود آمد به خاطر همین زمان‌بندی و رقابت شدید بین داوران بود. الان فکر می‌کنم شاید بهتر بود به جای پنج کاندیدا شش نفر داشته باشیم. چون واقعا آن پنج نفر حقشان بود که همه کاندید باشند. این طور نبود که بگوییم یکی از این افراد را می‌شد حذف کرد و به‌جایش جواد عزتی را گذاشت. واقعا حق همه‌شان بود که باشند و حق جواد عزتی هم بود که باشد. باید اینجا در آیین‌نامه جشنواره یک تبصره می‌گذاشتیم. قصور از من بود. باید می‌گفتم که تعداد بیشتری کاندید بدهند؛ چون همه واقعا خوب هستند. من باید در جهت کمک به بچه‌های سینما، مصلحت‌اندیشانه تصلب قوانین جشنواره را می‌شکستم.

شایعاتی در مورد لابی با هیات داوران همیشه وجود داشته و در برخی دو‌ره‌ها تهیه‌کنندگان پیش از جشنواره جوایزی می‌گویند که قرار است به فیلم اهدا شود. این‌ها صحت دارند یا صرفا بازار گرمی است؟

خیلی‌ها این کار را می‌کنند و صرفا یک بازار گرمی یا عملیات روانی است. حتی من شنیده‌ام برای تخفیف گرفتن از بازیگر به او می‌گویند که عوضش این فیلم به جشنواره می‌رود و جایزه می‌گیرد. اینها حدس‌هایی است که زده می‌شود. در همان دوره، زیر نور ماه و متری شیش و نیم و فیلم‌های دیگری بودند که همه خیلی درخشان بودند. واقعا دوره سختی بود. سعید روستایی نسبت به فیلم قبلی‌اش زحمت بیشتری کشیده بود و پروداکشن بزرگ‌تری داشت. در فیلم قبلی‌اش سیمرغ گرفته بود و فکر می‌کرد در این فیلم هم باید همین‌طور باشد ولی اینگونه نشد چون فیلم‌های خوب زیادی در جشنواره بود.

سال ۹۶ اتفاقاتی افتاد که بیانگر ارتباط خوب دولت آقای روحانی با هنرمندان بود. اینکه بدنه دولت و نهادهای مرتبط با هنرمندان ارتباط خوب داشته باشند، چقدر در کیفیت جشنواره تاثیر می‌گذارد؟

نمی‌شود تاثیر زیادش را منکر شد. به هر حال دولت‌ها می‌آیند و می‌روند اما صاحب اصلی سینما هنرمندان و اهالی سینما هستند. به همین خاطر ایجاد یک رابطه حسنه می‌تواند به رشد و توسعه سینما کمک کند و باعث شود جشنواره بهتر و با شکوه‌تر برگزار شود. همین الان جشنواره‌هایی را که بنده دبیرش بودم مرور کردیم و دیدیم که چه کارگردان‌های بزرگی در آن دوره‌ها به شکل همزمان فیلم داشتند و تقریبا ستاره سینمایی نبوده که آن سال‌ها در جشنواره حضور نداشته باشد. دلیل این اتفاق رونق سینما است و رونق سینما از تعامل سازنده دولت و حاکمیت با بدنه هنرمندان شکل می‌گیرد. نمی‌شود که مسئولین فرهنگی و سینمایی کشور مدام علیه چهره‌های سینمایی صحبت کنند، مجوز دادن‌ها سخت شود و  فضای تولید را محدود کنند و پرونده‌های مختلف قضایی برای اهالی سینما درست شود اما توقع داشت مثل قبل به کارشان ادامه دهند و سینما و جشنواره با کیفیت بالایی به مسیرش ادامه دهد. مسیری که در سال‌های مسئولیت بنده طی شد هزینه‌های بسیار زیادی داشت اما در نهایت به رونق سینما و شکوه جشنواره منجر شد. در دوره‌ای که معاونت نظارت و ارزشیابی بودم، به خاطر اکران برخی فیلم‌ها یا بعضی آثار که همگی مجوز داشتند و داخل همین کشور ساخته شده بودند بارها احضار شدم و نه فقط من بلکه کل وزارت ارشاد به خاطر همسو نبودن دولت با برخی نهادها و رسانه‌هایشان با چالش مواجه می‌شد. به هر حال این فشارها و احضارها به چشم هنرمندان می‌آمد و باعث شده بود حس‌ آن‌ها به وزارت ارشاد و بنده متفاوت باشد و من را به عنوان یک دوست و همراه در خانواده سینما بپذیرند. همین همراهی هم باعث شد وقتی در سال ۹۸ عده‌ای بر طبل تحریم کوبیدند، اعضای شاخص خانواده سینما مثل آقای جیرانی خودشان به سمتم دست یاری دراز کنند. آن عزیزان با اینکارشان مقابل فشار رسانه‌های خارجی ایستادند و تحریم را شکستند و همین باعث رونق جشنواره فیلم فجر شد.

گفتید که در دوره شما نهادهای غیر همسو با دولت فشار زیادی به جشنواره می‌آوردند و طبیعتا در این دولت این فشارها کمتر است. پس چرا جشنواره با رونق کمتری در حال برگزاری است؟

نمی‌شود همه فضاها را محدود کرد و از طریق قانون گذاری یا حتی رفتارهای فرا قانونی هنرمندان را طرد کرد و توقع داشت آن‌ها در جشنواره حاضر باشند یا حتی به رونق جشنواره کمک کنند. رفتار دولت و حاکمیت باید به شکلی باشد که با هنرمندان و مخصوصا اهالی سینما تعامل سازنده برقرار کند. یعنی این دو بخش کاری کنند که اهالی سینما بدانند و حس کنند که خودشان یکی از مالکین جشنواره و سینمای کشور هستند. وقتی این حس به وجود بیاید کارگردان‌ها و سایر هنرمندان خودشان برای بهتر برگزار شدن جشنواره کمک می‌کنند و به سمت مسئولین ارشاد و جشنواره می‌آیند. در دوره‌های قبل به خاطر حضور چهره‌های مختلف فشارهای زیادی به ما وارد شد اما حالا سینمای و جشنواره ما به خاطر عدم حضور همان بازیگران و هنرمندان دچار بحران شده. این عدم حضور هم یک رابطه دوطرفه است. برخی از هنرمندان شاید رفتار‌های غلطی داشته باشند و با تحریمشان به سینما آسیب برسانند اما بخش اصلی ماجرا اینجاست که به خاطر مجموعه‌ای از مسائل هنرمندان احساس نمی‌کنند که این جشنواره برای آن‌هاست. اگر مسئولین کاری کنند که هنرمندان حس غریبه بودن به جشنواره پیدا کنند، رونق از جشنواره می‌رود و برخی لجبازی‌ها شروع می‌شود. به هر حال جامعه هنری حساس است و همه چیز باید با روا داری در این حوزه پیش برود. قانون گذاری و شفافیت خوب است اما در برخورد با چهره‌ها و به اصطلاح سلبریتی‌ها باید با رواداری پیش رفت و مثل هیات داوران جمع را به اجماع رساند. اگر چهره‌ها پذیرای شرایط نباشند، برای همه مشکل به وجود می‌آید چون این هنرمندان افراد شاخصی هستند و به خاطر سرمایه اجتماعی و طرفدارانی که دارند نگاه و حمایتشان بیشتر از یک نظر شخصی و فردی اثر گذار است.

کلید واژه:
گروه بندی: اخبار , ویژه ها

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است